#زیبا-ترین-دل-نوشته"دلم گرفته آقا"
دلم گرفته آقا
منتظرند!
منتظر دلى از جنس نور، کسى از قوم خورشيد!
کسى از نژاد نفس هاى گرم!
مردم نيز منتظرند!و غرق در لحظه هاى
انتظار، نيازشان را از لابه لاى نفس هاى حيران خود بازگومى کنند.
شقايق ها منتظرند!
منتظر کسى که به فرهنگ شبنم ايمانبياورد.
کسى که آيينه هاى مکدر زمانه را در هم بشکند و اشک هاى ارغوانى را از کوچه هاى پريشانى نجات دهد.
کوچه ها چشم به راهند!
کوچه ها نيز چشم به راهند!
چشم به راه قدم هايى هستند
که زخم هاى بى رحم گمراهى را از چشمان مردم پاک کند.
کوچه ها منتظر چشمان باران زايى هستند که با قدم هايش جان مردم را به شبنم اشک ها بشويد.
جاده ها منتظر رهگذرى هستند که براى هميشه
خواهد ماند. منتظر قدم هايى که تن مرده کوچه ها را زنده مى کند.
لاله ها منتظرند!
در اين عرصه انفجار بلا، مردم ياد لاله ها را بين کوچه هاى اين شهر خاموش گم کرده اند و حتى امواج دریای عاشق سر بر ساحل نگاه هايى تيره مى گذارند و سرود عطش را سر مى دهند.
لاله ها منتظرند؛ منتظر کسى که همزاد موج هاى خورشيدى است.
کسى از جنس ابر، پريزاد باران.
عاشقان منتظرند!
عاشقان بى تابند، بى قرارند تا هم
آواز شيدايى صبح فردا باشند
اى دريا تبار، بر گونه هاى امت ببار.
عاشقانت صبورند، منتظر خواهند ماند.
و باز هم جمعه…
و نيآمدي….
چقدر اين جمعه ها در گذرند…
اما کدامين جمعه..
#زیبا-ترین-دل-نوشته-مهدوی"سلام آقای مهربانم"
السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان (عج)
سلام آقای مهربانم…..!
مدتی میشود که بهانههای مختلف،پنجره ی روشنی را بر من بسته است…
مثل همه ی اهل زمانهام!
آخر مردمان زمانه ی ما،
به بهانه ی زندگی پر ز نور، در تاریکی سر میکنند…
به بهانه ی چیدن گلی،به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی چشم میدوزند…
به بهانه ی سیرابی،سرابها از پس هم میگذرانند…
و به بهانه ی انتظارت،بر پشت دیوار غیبت تکیه میزنند…
و…
بهانه پشت بهانه…
گویی کسی نیست تا برخیزد و بیبهانه، سنگی از این دیوار غیبت برچیند…!
آری…
حالا من هم از همان اهالیام…
از اهالی کوی غافلان…
از اهالی سطرهای نقطه نقطه…!
اما با همه ی نداشتههایم،
با همه ی نقطه چین هایم…!
هر از گاهی،
گرمی آفتاب مهربانی را، از پشت پنجره ی نیمه بسته ی دلم، احساس میکنم.
خورشیدی که به آهستگی،
با قدومی آرام و بیصدا…
بر داخل کلبه ی سرما زدهام، گرمی میچکاند…
باز هم مثل مردم زمانهام…!
اما نمیدانم چه میشود که در جستجوی تابش بیشتر،
و آنهمه حرص و ولع بیش از پیش، داشتههایمان را هم پشت گوش میاندازیم…
بیش خواستن کجا و اندک را هم ز کف دادن کجا؟
آقاجان…
چه میکنی با ما نامردمان؟
چه میکنی با اینهمه پنجره ی بسته و مهر و موم شده؟
چگونه از روزنه ی پنجرههای سنگی، بر ما نااهلان میتابی و گرمیت را دریغ نمیکنی؟
مولاجان دلم برایت تنگ است…
تنگتر از پیش…
بر من بتاب ای خورشید…
بر کلبه ی محقّر دلم باز هم بتاب…
باز هم بر همه ی مردمان زمانهام بتاب…!
تا شاید گرمی نگاهت، خواب زمستانی را از چشمهای خوابزده ی مان بزداید…
بر ما بتاب…
التماس دعا
اللهم عجل لوليک الفرج
#گل حسرت....
فصل پاییز که به نیمه می رسد،در قسمتی از کوهستانهای غرب کشور
گل زیبایی شبیه زعفران میروید.نام آن گل حسرت است.
این گل، عمری یک ماهه دارد.بسیار جالب است که بدون باران می روید.از این رو چون بارانی به خود نمی بیند به گل حسرت معروف است.
گل حسرت، با تمام آنچه ذخیره کرده بود توانسته یک ماهی وسط سنگ ها دوام بیاورد.اما انگار بدون وجود باران،بالاخره ،پژمرده و از هستی ساقط می شود.
گاهی زندگی روزمره،چنان ما را درگیر میکند که غافل از نیازمان به باران میشویم.
انگار اصلا برایمان مهم نیست که امسال باران می اید یا نه،چند روزی با آنچه ذخیره کردیم خوش هستیم اما نمی دانیم این طراوت موقتی است. پس نیاز ما به باران همیشگی است.
مثل نیازمان به امام…
خدا کند به نبودش عادت نکنیم که اگر چنین شد زود طراوت قلبمان کویر می شود.آن وقت، دل میمیرد، زنده هستیم ولی انگار مرده ایم.
….اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی…
خدا کند مثل گل حسرت نباشیم….
✍️عطااللهی
????????
?@farhangi_whc?
????????
#"یا مولا-یا مهدی-یا مولا"
#یا-ابا_صالح_المهدی_الدرڪنی_عج?
جمعهها دارن میگذرن
میگذرن با غمهای تو
عاشقات ڪم ڪم جون میدن
پیر میشن آدمهای تو
الهی منم موسپیدت شم
توو این ناامیدی امیدت شم
ینی میشه من هم شهیدت شم؟
یا مولا
«یا مولا یا مهدی، یا مولا»
جمعهها دارن میگذرن
میگذرن با غمهای تو
خوشبحال دیوونههات
ما ڪجا و دنیای تو
شده زندگی بی تو بی سامون
ببخشید ڪه از ما شدی دلخون
تو رو یادمون رفته آقاجون
یا مولا
«یا مولا یا مهدی، یا مولا»
جمعهها دارن میگذرن
میگذرن با غمهای تو
منتظر اونه ڪه یه روز
جون بده آخر پای تو
چی میشه پر از عطر رویا شم
توو آغوش تو غرق دریا شم
برات مثل بحرالعلوم باشم
یا مولا
«یا مولا یا مهدی، یا مولا»
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
#"بیا-مولا-پناه-بی-پناهان-باش"
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست..سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران..میخواهم از جور زمانه بگویم ، میخواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پردهای فراگرفته اما زمانفرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان.پس ذرهای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدردلگیر و خستهام.
آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهانمولای من میدانی چند سال است انتظار میکشم.از وقتی سخن گفتهام و معنای سخن خود را فهمیدهام انتظارت را میکشم.بیاو این انتظار مرا پایان بده.
خستهام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم.چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستماند بشنوم و سکوت کنم.خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده.بیا و جهان را آباد کن.بیا و ازآمدنت جهان را شاد کن.میدانی چند نوجوان هم سن و سال من آوارهاند؟ چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیاو پناه بی پناهان باش.