برای همدیگه دعاهای قشنگ کنیم
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ،ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ هم صحبت ﺧﻮﺏ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ!
ﺩﻋﺎ کنیم که هیچکس ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ،ﺍگه هم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ!
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﭘُﺮ ﻧﺸﻪ،ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ!
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ،ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ!
ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ! الهی که حکمت خدا با آرزوهامون یکی باشه
#به جای زهر به کام هم عسل بریزیم!
#حریم_عشق
“به جای «زهر» به کام هم «عسل» بریزیم!”
🔹 چقدر خوبه وقتی به هم میرسیم به جای اینکه بگوییم: «چقدر پیر شدهای» بگوییم: «دلم برایت تنگ شده بود».
🔸 به جای آنکه بگوییم: «صورتت چروک برداشته» بگوییم: «از با تو بودن لذت میبرم»
🔹 به جای آنکه بگوییم: «چقدر چاق شدهای» بگوییم: «تو دوست خوبی هستی»
🔸 به جای آنکه بگوییم: «چقدر لاغر و ضعیف شدهای» بگوییم: «دوست دارم تو را بیشتر ببینم»
🔹 همه ما از گرفتن انرژی منفی بیزاریم، پس اگر انتظار دریافت انرژی مثبت داریم باید همان نیرو را بدهیم تا همان را پس بگیریم.
🔸 به ما چه که فلانی چرا بچهدار نمیشود؟! به ما چه که چرا فلانی لباسهای جدید نمیخرد؟! به ما چه که فلانی چرا هنوز همان ماشین را دارد؟! به ما چه که فلانی چرا از همسرش جدا شده؟!!!
🔹 همه ما خط قرمزهایی داریم که دوست نداریم کسی از آنها رد شود. پس از خط قرمزهای دیگران رد نشویم!
#مثل تختی باشیم
✍تختی يک ماشين بنز ۱۷۰ سبز رنگ داشت. هميشه برای تعمير به تعمیرگاه نادر میآمد که مالکانش دو شريک بودند. مردمی که گرفتاری يا مشکلی داشتند، برای تختی نامه مینوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه میدادند تا به دست تختی برسانند.
🔹يک روز در اين تعمیرگاه نشسته بوديم که تختی بدون ماشینش آمد.
🔸گفتيم: ماشين کو؟
🔹آقا تختی گفت:
ديشب ماشين را دزديدند.
🔸آوانس با شنيدن اين حرف گفت:
آقا موقع رفتن ماشين منو ببر تا ببينم چه خواهد شد.
🔹يک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بوديم که چند نامه به تختی دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامهها را میخواند، يک دفعه خنده بلندی کرد و گفت:
نامه آقا دزده است! نوشته ماشينت مقابل شير پاستوريزه پارک شده و شرمندهام که ماشینت رو دزدیدم.
🔸به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود، رفتيم. ماشین آنجا بود، تختی دور ماشين چرخيد و گفت:
لاستيکها، تودوزی، ضبط و همه چيز ماشین نو شده!
🔹سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی را دزدیده از کارش پشیمان شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین را نو کرده بود.
🔸بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت:
عمو حيدر! بيا مبلغی که برای ماشين من خرج شده رو به خيريه بديم.
🔹در واقع تختی هر وقت میتوانست به مردم خدمت میکرد. حتی زمانی که چنين اتفاقی برای او افتاد. در يک کلمه بگويم تختی قهرمانی مردمی بود.
#کنترل نگاه
🌹آیت الله سید علی قاضی طباطبایی:
« چون بیست سال تمام #چشمم_را_کنترل_کرده_بودم،
چشم ترس برای من آمده بود،
چنان که هر وقت می خواست #نامحرمی_وارد_شود؛
⏰ از دو دقیقه قبل
خود به خود #چشم_هایم_بسته_میشد !
🕋و خداوند به من منت گذاشت که چشم من بی اختیار روی هم می آمد و آن مشقت از من رفته بود.»(۱)
📖فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛
🔹مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ
🔸 وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَاد
🔹ُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ،
🔸غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ….
سيماى پرهيزكاران
امّا پرهيزكاران در دنيا داراى فضيلت هاى برترند،
🔹سخنانشان راست،
🔸پوشش آنان ميانه روى،
🔹و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است،
🔸#چشمان_خود_را_بر_آنچه_خدا_حرام_كرده_مى پوشانند،…
📚خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه،(متقین)
#مثبت فکر کنید
✳️ راز ذکر«یا كاشِفَ الْكَرْب…»
از «آرامش بخش ترین»ذکرهاست.
✍آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانى
معروف به کمپانى(ره):این ذکر، صحیحش این است👇
«یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجهِ الْحُسَینِ
اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْنِ علیهالسلام.»
✍مرحوم کشمیری در باب
توسل به حضرت ابوالفضل (ع) می فرمود:
🤲 دو رکعت نماز حاجت خوانده شود؛
وبه حضرت ابوالفضل(ع)هدیه شود.
📿سپس تسبیح حضرت زهرا(ع)خوانده و باز ثوابش هدیه شود و
سپس ۱۳۳ مرتبه خوانده شود
یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ…
🌹حضرت عباس(ع) نامش هم آرامش بخش است
🌹 امام حسین (ع) وقتی به چهره عباس ع نگاه میکرد،
#آرامش_مییافت و این ذکر اشاره به همین مطلب دارد،
یعنی «ای کسی که #غم_ها_را_از_چهره_حسین_می_زدودی،
#مشکل_مرا_هم به حق برادرت حل کن.»
▪️چرا ۱۳۳ بار ؟
🌹نام مبارک «عباس» به ابجد برابر ۱۳۳ است
و #اسراری_در_اعداد_نهفته است که در علم ابجد به آن پی می برند،
🌹 نام مبارک « #اباصالح» هم ۱۳۳ است به ابجد …
📚کد خبر 191591_ایمنا