#دلنوشته-مهدوی
?اگر نباشۍ
سنگ روے سنگ بند نمیشود ڪه هیچ…
آسمان به زمین میرسد…
مے دانم ڪه هستی
فقط…
ڪاش پیدایت میڪردم…
? #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّڪَ_الْفَرَج?
#دل-نوشته
جانِمن !
قصدِآمدننداری…؟!
جهانِاینروزهایمرادیدهای…؟!
برایتشرحمیدهم
سردبیروحوغمزده
میدانی…!
روحوجانمازدوریاتبهفغانآمدهاند
اگرقدمبرسروچشممبگذاری
وآغوشترامسکنِقلبِویرانشدهامکنی
چیزیدگرگونمیشود…؟!
منباهمانلبخندهایِمهربانتزندگیمیکنم..
چندسالیستکهچشمانم
رنگِانتظارگرفتهاست…
قلبمنیزبرایِفتحِنگاهتانتظارمیکشد…
منبهانتظارِفتحِدستانتونگاهِگیراوجذابت
بهدرهاییکهازآنرفتیخیرهماندهام…
اینکهمرادریابیسختاستیاغیرممکن…؟!
جانا…
منازروزهایِبیتوخستهام…
قلبمازنداشتنتبهستوهآمدهاست…
کمیمراعاتکنحالِمنِنیمهجانرا…?♥
#یا-مهدی
#دل-نوشته
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
@modafean_313
#دل-نوشته-شهید-انه
#شهیــــدانه….?
♦️روبروي عکست ايستاده ام
و به نگاهت خیره مانده ام…
♦️تو هم #چشم هايت مدت هاست به من خيره شده و من مثل كودكي “لجباز” به هر سو مي دوم تا به خيال خودم ديگر تحت تعقيب چشم هايت? نباشم…
♦️گم مي شوم ميان دل بستگي هاي روزانه ام و با چشم هايي اشك الود، دوباره به التماس يك نگاه ديگر بر مي گردم #سمت_تو…
♦️دوباره #نگاهت را به زندگي ام گره مي زني، راه روشن مي كني برايم.
و من دوباره #لجبازي هاي كودكانه ام را از سر مي گيرم و غفلت زده خودم را به جاده خاكي مي زنم.
♦️حس يك كور #محروم از روشنايي رهايم نمي كند
نمي بينم تورا؛ و اين درد دارد
اين طور نمي شودهنوز #عاشق نشده ام
هنوز فاصله دارم تا مرد ميدان عشق شدن…
♦️براي همين است كه معني نگاه هايت را نميفهممـ? گم شده ام چون #تورا گم كرده ام. بايد فكري به حال اين دل کرد كه فقط #مدعاي عشق است
وگرنه اين دل كجا و
رسيدن به #قافله_عشق كجا
♦️شرط عشق #جنون است
ما که ماندیم مجنون نبودیم …
#شهدا_گاهی_نگاهی
•••❥@Peleh_Peleh_Ta_Khoda
#گمنام?
#دلنوشته-پیامبر مهربانی ها
میخواهم از تو بنویسم پیامبر مهربان ی ها…
چه نام زیبایی برایت برگزیدیم.پیامبر مهربانی ها یعنی پیام آورنده مهربانی…قطعا کسی که مهربانی می آورد خود نیز مهربان است.
پیامبر مهربانی ها می خوام از تو بگویم ولی نمیدانم چه بگویم…شرمنده أم پیامبرم که آنقدر تو را نمیشناسم که توصیفت کنم.پیامبرم مهربانی ها کردی در حق ما در حق امتت.
معجزه أت کتابت را برایمان به یادگار گذاشتی ولی ما چه کردیم با آن…تنها برای بدرقه مسافری و سفره آغاز سال نویی از آن گرد گرفتیم…معجزه ات را گذاشتی تا بخوانیم؛تدبر کنیم؛ و راه پیدا کنیم ولی ما تنها خواندیم و ختم گرفتیم و نگرفتیم پیامت را؛ نفهمیدیم رسالتت را و راه گم کردیم.معجزه ای به این بزرگی در دست داریم که اگر دیگر ادیان داشتند چه ها نمیکردند با این معجزه اما ما…
خجلم از خود که به نام مسلمان نام تو را یدک میکشم و آنقدر بیراهه رفتم و به نام تو و دینت تمام شد تا جایی که عظمتت و بزرگی ات را فراموش کردم و با اعمالم به ملحد و کافر اجازه توهین به ساحت مقدست را دادم و تنها مقابله ام چند روز تغییر عکس ابزارهایی بود که محصول آنان بود و من مسلمان با این ابزارها به چه بیراهه ها رفتم و ذره ای برای رساندن پیامت به عنوان یک مسلمان بهره نگرفتم.
پیامبرم خجلم از خود که تنها با چند تن یار و یک مسجد کوچک پیامت را به دنیای زمان رساندی و من مسلمان و میلیونها امثال من با هزاران مسجد و ابزار و ادعا چه کردیم برای رساندن پیامت و شناساندن رسالتت…
پیامبرم از همه عترت و هستی ات گذشتی برای امتت تا به روشنایی برسد و به حق … ولی ما چه کردیم؟ تنها چشم بر روی حقیقت بستیم و کورکورانه راه ظلمت پیش گرفتیم و نامت را یدک کشیدیم.خجلم پیامبرم…
خجلم پیامبرم ولی دوستت دارم.همه امتت دوستت دارند ولی راه گم کرده ایم پیامبر مهربانی ها… در ظلمت حجمه دشمن گرفتاریم و سردرگم… پیامبر مهربانی ها به بیراهه رفته ایم ولی دوستت داریم…
پیامبر مهربانی ها ما تورا راهت را دینت را کتابت را گم کرده ایم ولی تو امتت را گم نکرده ای و برکتت برای امتت همچنان پایدار است…
خجلم پیامبرم ولی…
دوستت دارم
خانم سمانه مثنوی
#دل نوشته
گاهی هوس میکند!!!
هوسِ شبهای مدینهالنبی…
هوسِ نگاههای اشکآلود به گنبد خضرا…
هوسِ دردودل با رسولِ مهربانی…
هوسِ نشستن در حیاط چتری…
هوسِ خنکای سنگهای مرمر آن مسجد حتی…
هوسِ ایستادن پشت دربهای بقیع و اشک ریختن و اشک ریختن و اشک ریختن…
هوسِ سعیِ بین مسجدالنبی و بقیع…
هوسِ…
دل است دیگر…
گاهی میگیرد!!!
از بیمهریها به رسولِ مهر و عاطفه…
از جنایت و خشونت و نامهربانی به اسمِ پیامبرِ مهربانیها..
از تفرقهی امت پیامبرِ حافظِ وحدت…
از بیاخلاقیها نسبت به آن خلق عظیم…
دل است دیگر…
خیلی چیزها از خدا میخواهد!!!
ولی همهاش شاید خلاصه بشود در:
#عشق_محمد_و_آل_محمد در دنیا
و دستگیریشان در آخرت
خانم عاطفه عبدی