#ماجرای#شهدای-کرخه-نور چه بود؟
?ماجرای #شهدای_ڪرخه_نور چه بود؟
?هجدهم آبان سال ۱۳۵۹، بعثی ها ناغافل به روستاهای منطقه کرخه نور هویزه (در۵ کیلومتری محل فعلی زیارتگاه شهدای هویزه) #حمله می کنند و مردم بی پناه را به توپ و تانک می بندند و حتی به حیوانات زبان بسته و انبارهای آذوقه هم رحم نمی کنند و خوب که دِقِّ دلی شان را از همکاری اطلاعاتی مردم با نیروهای سپاه خالی می کنند؛
۲۸ نفر از مردهای روستاها - از پیرمرد ۸۱ساله تا نوجوان ۱۷ ساله را به #اسارت گرفته و به جای نامعلومی می بردند.
? دیگر خبری از #اُسرا نمی شود تا ۲۴ فروردین ۱۳۶۵ که نیروهای #جهادسازندگی هویزه هنگام اجرای عملیات تسطیح اراضی در ۳۰ کیلومتری روستای #سُمیده، وسط بیابان به #تل خاک مشکوکی می رسند که تعداد زیادی #پوکه خالی فشنگ اطرافش ریخته بود.
خاک ها را که کند و کاو می کنند می رسند به #استخوان های تعدادی شهید که دست و چشم بسته با رگبار گلوله به شهادت رسیده بودند.
#ادامه_دارد..
شادےروح شهدا #صلوات
#مـحفـل_شـهـیدان
•┈┈••✾•?????•✾••┈┈•
#شهادت-در-آب
#حسین از بچه های انتخابی گردان بود که دوره آموزش شنا و غواصی را چند ماه قبل در شهر تبریزطی کرده و هنگام آموزش نیروهای گردان در کناررودخانه کارون بعنوان #مربی به بچه ها #شنا و #غواصی یاد میداد و حسابی هم باهاشون گرم گرفته و سر و کله میزد.
بچه ها هم که اکثریت شون اصلا #شنا بلد نبودن و با آب و لوازم غواصی واقعا بیگانه بودند، خیلی سخت و دشوار تمرینات را یاد گرفته و انجام میدادند و با کارها و حرکات خنده دارشون مدام نظم کلاس را بهم میزند و موجب شاکی شدن #حسین میشدند .
حسین هم که اصلا اهل #فرمانده_بازی و #عصبانیت نبود، وقتی خیلی اذیت میشد،هی با خنده میگفت : الهی همگی تو آب #شهید شیم !
آخه یه کم مثل بچه های باکلاس و درس خون رفتار کنید تا به کارمون برسیم ! وقت نداریم ها ! و بچه ها هم با شوخی و خنده میگفتند : آخر چرا تو #خشکی نه !؟ تو #آب !؟
# حسین هم یه قیافه جدی میگرفت با لبخند میگفت : یک جای تو #کتابها خوندم که #ثوابش خیلی و خیلی زیاده !
آخرش هم حرفش به جاش افتاد و با همون بچه هائی که شنا و غواصی کار میکرد، اونطرف رودخانه اروند کنار اسکله چهارچراغه عراق میون موانع خورشیدی گیر افتاده و با انفجار مین منور همه شون شناسائی شده و داخل آب به شهادت رسیدند .
•┈┈••✾•?????•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
@mahfeleshahidan
#مـحفـل_شـهـیدان
•┈┈••✾•?????•✾••┈┈•
#جنگویی منتظر
#پای_درس_شهید ❤️
( جنگجویِ منتظر )
تأڪید داشـت ڪه به عنوان منتظر واقعی نبـاید شعــارگونہ رفتار ڪرد و فقط دهان را با ذڪـر (اللهم عجل لولیڪ الفرج) پر ڪرد ؛ باید رزم بلـد بود و جنگیدن دانست ، امام زمان (عج) جنگـجـو لازم دارد …
آیا وقتی ڪه ظــهــور ڪند میتـوانیـم در سپاه حضرت خدمت ڪنیم ، چیزی از هنـر رزم و جنگ بلـدیم …?
شهید_مدافع_حرم_آلالله
#شهید_محمد_رضا_دهقان?
جوان مؤمن انقلابی
#تلنگر
رفیق حواست به مین های
#جبهه مجازی
هست!؟
#قربانی این جنگ بشی…
#دیگھ تمومه…?
#شهید جنگ سخت، میرسه به خدا…
ولی…
قربانی #جنگ نرم…
ازخدا دور میشه…
حواست باشه…
#حواسمون_باشه?
#روزتون_شهدایی✨
#"معجزه شهید همت"
❤#معجزهشهیدمحمدابراهیمهمت?
?#ازشهــــــداء_بخــــواهیم….
◽️یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم؛ دارن در مىزنند. در رو که باز کردم؛ دیدم شهید همت با یه موتور تریل جلو در خونه واساده و میگه: سوار شو بریم. ازش پرسیدم: کجا؟! گفت: یه نفر به کمک ما احتیاج داره. سوار شدم و رفتیم. سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابونها رو خوب ببینم. وقتی رسیدیم از خواب پریدم!
◽️از چند نفر پرسیدم که تعبیر این خواب چیه؟ گفتن: خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به کمکت احتیاج داره! هر جوری بود خودمو به اون آدرس رسوندم. در زدم؛ در رو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در.
◽️ نه من اونو مىشناختم؛ نه اون منو. گفت: بفرمایید چیکار دارید؟ ازش پرسیدم که: با شهید همت کاری داشته؟ یهو زد زیر گریه! گفت: چند وقته مىخوام خودکشی کنم. دیروز داشتم تو خیابون راه میرفتم و به این فکر میكردم که چه جوری خودم رو خلاص کنم که یه دفعه….
◽️كه يه دفعه چشمم اوفتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود اتوبان شهید همت. گفتم: میگن؛ شماها زندهاید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و میگيد که از طرف شهید همت اومديد….
✍️راوی: استاد دانشگاه
✅ رادار انقلاب
@Radar_enghelab