در «غدیر» دست ابرمردی بالا رفت که به عظمت آسمان بود و برابر با تمام ایمان. باید در این ایام خجسته، بیش از توجه به ظاهر برگزاری جشن و سرور، به فلسفه انتخاب مقدسی پرداخت که قرآن کریم، آن را شرط قبول رسالت، تکمیل دین و اتمام نعمت اعلام کرده است. اندیشمندان بزرگ جهان که همواره فضایل و مناقب منتخب، وصی و جانشین پیامبر(ص) را ستودهاند، مهمترین صفات آن حضرت را «عدالت» دانسته و در برابر آن سر تعظیم فرود آوردهاند. اگرچه روزگار، طاقت عدالت مولای متقیان را ندشت و نتوانست بیش از ۵ سال زمامداری اسوه «عدالت» را تحمل کند، اما همین فصل کوتاه، مشعل درخشانی برای بشریت در تمام اعصار خواهد بود.
«عدالت» شاخصه حکومت امام علی(ع)
«عدالت» شاکله زندگی و حکومت امیرالمومنین (ع) بوده است. تاکید آن حضرت بر اقامه عدل و قسط به حدی بوده که برخی اندیشمندان او را کشته عدالتش دانستهاند.
گفتار، رفتار و کردار آن حضرت در اجرای عدالت سرمشقی برای همه حکومتها با هر مسلک و اعتقادی است.
مولای متقیان که در میان زمامداران تاریخ، بیشترین اهتمام را به اجرای عدالت داشته و ستاره درخشان آسمان «عدالت» است، درباره اهمیت و کارکرد این مقوله حیاتبخش، علاوه بر سیره و عملکرد، سخنان بسیار نغز و ارزشمندی به یادگار گذاشته است که علامه «عبدالواحد تمیمی» از علما و محدثان والامقام قرن ششم در دو جلد از کتاب «شرح غررالحکم و درر الکلم» به شرح و بسط آنها پرداخته است. وی در این اثر گرانسنگ، گفتار آن حضرت در باب عدالت و حق را با استناد به خطبهها، نامهها و کلمات قصاری که پیرامون این موضوع در نهجالبلاغه وجود دارد، گردآوری کرده و دیدگاه حضرت علی (ع) درباره دستاورد و برکات فراوان عدالت را به شرح زیر برشمرده است:
ایجاد تعادل، سلامتی و آرامش جامعه، جمال و آبروی حاکمان و پایداری ملت، حیات احکام دین، زندگی مردمان، آبادانی کشور، برترین موهبت، محکمترین بنیان، دو چندان شدن برکات و خیرات، پیوند و اصلاح مردم، بهترین سیاست، عامل قدرت، قوام و استواری مردم در دفاع از نظام سیاسی، تدبیرکننده، گشایش کارها، امیدواری ناتوانان و طمع نکردن زیادهخواهان، عزت و کرامت و…
حضرت علی (ع) در سخنان گوناگونی هرگاه که صحبت از قبول حکومت و زمامداری مسلمانان به میان آمده است، هدف خود و رسالت حکومت و نظام اسلامی را اقامه عدل و قسط اعلام کرده و این همان مسالهای است که قرآن مجید نیز در آیه۲۵ سوره مبارکه «حدید» اشاره کرده و یکی از اهداف فرستادن پیامبران را اجرای عدالت بین مردم بیان فرموده است. طبعا بسیاری از حکومتها حتی دولتهای ظالم و ستمگر در ظاهر داعیه حمایت از حق، حقیقت و عدالت را دارند. بدیهی است تحقق عدالت، پیششرطهایی دارد که مهمترین آن پاکدستی، عادل و شایسته بودن حاکمان و زمامداران است.
شایستهسالاری، ملاک گزینش مسئولان
از دیدگاه امام علی (ع) انتصاب و گزینش مسئولان و کارگزاران حکومت بر خلاف رسوم رایج در برخی کشورها بر اساس وابستگی نسبی، سببی، قومی و جناحی نیست و معیار و ملاک انتخاب، شایستگی، تقوا، تجربه و کارآمدی است و هرکسی باید در جایگاهی که شایسته اوست، بدون در نظر گرفته وابستگیها قرار گیرد. امام در طول نزدیک به ۵ سال حکومت خود هیچگاه اصل شایستهسالاری را فدای علایق شخصی و فامیلی و یا جلب رضایت دیگران و زیادهخواهان نکردند. ایشان در نامه تاریخی خود به مالک اشتر تاکید میکنند که: «عاملان خود را پس از آزمون بهکار بگمار، آنان را از میان کسانی که تجربه و حیا دارند، از خاندانهای پارسا که اخلاقشان گرامیتر، آبرویشان محفوظتر، طمعشان کمتر و عاقبتنگریشان بیشتر است، برگزین.»
امام حتی پس از تعیین ملاکهای انتخاب کارگزاران، کار را تمام شده نمیدانستند و با توجه به خطر قدرت و ثروت در فریب و انحراف برخی مسئولان از مسیر حق و عدالت، با تمام وجود بر کار آنان نظارت داشتند و از عاملان خود در اقصی نقاط میخواستند که مراقب زیردستان خود باشند. امام در ادامه نامه به مالک اشتر بر لزوم بازرسی و نظارت برکار مسئولان تاکید میکند و میفرماید: «پس بر کارهای آنان مراقبت دار و جاسوسی راستگو و وفاپیشه بر ایشان بگمار که مراقبت نهایی تو در کارهایشان آنها را به رعایت امانت و مهربانی با رعیت وادار میکند.»
تساوی همگان در برابر قانون
«تساوی همگان در برابر قانون» نکته دیگر کلیدی در احرای عدالت است. وقتی حکومتی میتواند داعیه عدالتخواهی داشته باشد که قانون را در مورد همه افراد اعم از «فقیر» و «غنی» و «خودی» و «غیر خودی» به طور یکسان اجرا کند و هیچکس در صورت ارتکاب تخلف و جرم، مصونیت نداشته باشد. امام در نامه به یکی از والیان خود لزوم برخورد محترمانه و یکسان با مردم را توصیه میکند و مینویسد: «در برابر رعیت فروتن باش و آنان را با گشادهرویی و نرمخویی بپذیر و با همگان یکسان رفتار کن.»
مولای متقیان کارگزاران حکومت اسلامی را حتی از تبعیض تقسیم «نگاه» بین اقشار مختلف بر حذر میدارد. این مساله که برای ما کم اهمیت جلوه میکند، آنقدر از نظر امام مهم است که همان توصیه قبلی به مالک اشتر را دوباره درنامه به «محمد بن ابوبکر» نماینده خود در مصر تکرار کرده و میفرماید: «با مردم فروتن باش و نرمخو، همگان را به یک چشم بنگر تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مایوس نشوند.»
اجرای قانون برای همه، بدون هیچگونه ملاحظه و تبعیضی، مهمترین شیوه مبارزه با ظلم و ستم در هر دورهای است که امام همواره بر آن تاکید کردهاند. ایشان در نامه به «اسود» پسر «قصیبه» حاکم «حلوان» مینویسد: «باید کار مردم در آنچه حق است، نزد تو یکسان باشد.»
امام در یکی دیگر از نامههای خود به فرماندهان سپاه به تشریح وظایف متقابل حکومت و مردم میپردازد و انجام وظیفه بدون تاخیر در برابر حق مردم و یکسان دانستن آنان در برابر حق را یادآور میشود.
از دیدگاه حضرت علی (ع) تبعیض و تفاوت بین نقاط شهری و روستایی، نزدیک مرکز حکومت و نقاط دوردست، شمال و جنوب شهر به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و باید همه مناطق از سهم یکسان درتوسعه، آبادانی و تقسیم بودجه برخوردار شوند. ایشان در نامه به مالک اشتر این مساله را تذکر میدهد و مینویسد: «برای دورترین نقاط کشور باید امکانات همانقدر تقسیم شود که برای نزدیکترین نقاط تخصیص مییابد.»
حکومت، طعمهای برای ثروتاندوزی نیست!
یکی از علل انحراف برخی از مسئولان و کارگزاران حکومتی، نگاه «قیممانانه» آنان نسبت به مردم و بیتالمال است. متاسفانه عدهای با تصور اینکه مملکت، ملک طلق آنان است، به خود اجازه هرگونه سوءاستفادهای را میدهند و همین نگاه انحرافی، بسترساز انواع جرایم به ویژه مفاسد اقتصادی میشود.
امام در نامه به مالک اشتر برای پیشگیری از سوءاستفاده برخی مسئولان، هشدار میدهد و مینویسد: «بپرهیز از آن که چیزی را به خود اختصاص دهی که بهره همه مردم در آن یکسان است.»
مولای متقیان در نامههای خود به فرمانداران و والیان مناطق مختلف پس از توصیه به رعایت تقوای الهی، پست و مقام را امانت حکومت میداند و مقامات را از اینکه آن را وسیلهای برای «ثروت اندوزی» قرار دهند، بر حذر میدارد و بر پاسخگویی آنان تاکید میکند. امام در نامه به «اشعث بن قیس» حاکم آذربایجان این موضوع مهم را یادآور میشود و میافزاید: «کاری که برعهده توست، نان خورش تو نیست، بلکه بر گردنت امانتی است. آنکه تو را بدان کار گماره، نگهبانی امانت را برعهدهات گذارده. در دست تو مالی از مالهای خدای عزوجل است و تو آن را خزانهداری تا آن را به من بسپاری.»
حضرت علی (ع) همچنین برای پیشگیری از انحراف کارگزاران خود، همواره هدف اصلی حکومت اسلامی را که اجرای عدالت و احقاق حقوق مردم است به آنان گوشزد میکنند و یادآور میشوند که حکومت بدون اقامه قسط و عدل، پشیزی ارزش ندارد و اعتبار حکومت به اجرای عدالت اجتماعی است. هنگامی که آن بزرگوار در حال وصله کردن «نعلین» خود بود، به «عبدالله بن عباس» میفرمایند: «به خدا سوگند که این کفش کهنه را از حکومت شما بیشتر دوست دارم، مگر آن که حقی را برپا سازم و یا باطلی را براندازم.»
امام، عبارتی به همین مضمون را نیز در خطبه ۳۷ تکرار میکند و مینویسد: «ستمدیدگانی که در نظرها ذلیل هستند، در نزد من عزیزند تا حقشان را بگیرم و نیرومندان (ستمگر) در نزد من حقیرند تا حق دیگران را از آنان بستانم.»
«اشرافیگری» سد راه «عدالت»
همواره یکی از خطراتی که مقامها و مسئولان هر حکومتی را از عدالت دور میسازد، توجه خاص به اغنیا و گرایش به زندگی تجملی و اشرافی است. بدون هیچ تردیدی تجملگرایی و اشرافیگری برخی مسئولان باعث دوری آنان از اقشار آسیبپذیر جامعه شده و چون با درد و رنج محرومان بیگانه میشوند، برای گرهگشایی از مشکلات آنان چارهای نمیاندیشند و همین مساله خطر کاهش مقبولیت عمومی و شکاف بین مردم و حکومت را در پی خواهد داشت و حکومت پشتوانه اصلی خود را که همانا محرومان و گروههای متوسط هستند، از دست خواهد داد.
حضرت علی (ع) و خانوادهاش نه تنها خود از اشرافیت و زندگی تجملی بیزار بودند، بلکه حتی کارگزاران حکومت را از همنشینی با ثروتمندان منع میفرمودند تا مبادا خوی و خصلت اشرافیگری در وجود آنان نهادینه شود و درد و رنج فقرا را فراموش کنند. امام وقتی با خبر میشود که «عثمان بن حنیف انصاری» کارگزارش در بصره به میهمانی سرمایهداری رفته است، طی نامهای به او هشدار میدهد و مینویسد: «گمان نمیکردم تو مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندشان را به جفا رانده است و بینیازشان خوانده. بنگر کجایی؟! بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرصه نان بسنده کرده است. به خدا از دنیای شما زری نیندوختم و از غنیمتهای آن ذخیره ننمودم و بر جامه کهنهام، کهنهای نیفزودم. آیا میتوانم سیر بخوابم، در حالی که در حجاز یا یمامه کسی حسرت گرده نانی برد و یا هرگز شکمی سیر نخورد و پیرامونم شکمهایی باشد از گرسنگی به پشت دوخته و جگرهای سوخته.»
مولای متقیان برای پیشگیری از آلودگی کارگزارانش، به طور مکرر آنان را به سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری و تجملگرایی فرامیخواندند. ایشان طی نامهای به «شریح بن الحارث قاضی (قاضی کوفه) که خانهای را به ۸۰ دینار خریده بود، هشدار میدهد که: «مبادا آن خانه را جز با مال خود و جز از حلال خریده باشد.»
برخورد سختگیرانه و قاطع با مسئولان متخلف
حضرت علی (ع) نسبت به کارگزاران متخلف حکومتی و به خصوص در جایی که پای منافع مردم و بیتالمال در میان بود، برخورد قاطع، بدون ملاحظه و سختگیرانه داشتند و به هیچ قیمتی کوتاه نمیآمدند. ایشان در عهدنامه مالک اشتر بر شلاق زدن کارگزاران خیانتکار، مصادره اموال و افشا و رسوا کردن آنان تاکید کرده و چنین دستور میدهند: «اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خیانت را تایید کردند، او را با تازیانه کیفر کن و آنچه را که از اموال در اختیار دارد از او باز پس گیر. سپس او را خوار دار و خیانتکار بشمار و قلاده بدنامی به گردنش بیفکن.»
نامه به «مصقله بن هبیره شیبانی» عامل امام در منطقه «اردشیر خره» که غنایم بیتالمال را بین بستگان خود تقسیم کرده بود، مورد دیگری از برخورد امام با کارگزاران متخلف است که در نامه به وی او را به شدت نکوهش کرده و یادآور میشود: «اگر صحت داشته باشد که اموال را بین افراد قبیلهات تقسیم کردهای، نزد من خوار خواهی شد. بدان! مسلمانانی که نزد تو و ما بهسر میبرند، حقشان از این غنیمت یکسان است.»
مولای متقیان علاوه بر برخورد شدید با متخلفان، اجازه کاهلی و قصور در امر حکومت را هم به عاملان خود نمیدادند و آنان را از کوتاهی در انجام وظیفه بر حذر میداشتند. وقتی گزارشی از تفریح و خوشگذرانی «منذر بن جارود عبدی» فرماندار «اصطبخر (ایالت فارس) به امام میرسد، آن حضرت سوگند میخورد که اگر این مساله صحت داشته باشد، او را به سبب این خلافها، سخت مجازات خواهد کرد.
حضرت علی (ع) لحظهای از مراقبت و نظارت بر کار عاملان خود غافل نمیشدند و در صورت اثبات تخلف و خیانت آنان به مردم و بیت المال در اسرع وقت دستور برکناری، زندانی، شلاق زدن و معرفی خائنان را صادر میکردند. امام هنگامی که از خیانت «ابن هرمه» مامور بازار اهواز اطلاع مییابد، به «رفاعه» حاکم منطقه بر مجازات او شامل موارد ذکر شده و چرخاندن او در بازار تاکید میکنند.
امام علی (ع) مبدع و مجری اصل «از کجا آوردهای»
مولای متقیان را میتوان پایهگذار اصل «از کجا آوردهای» و مصادره اموال یغماگران بیتالمال نامید. وقتی به آن حضرت خبر میرسد که «اشعث بن قیس کندی» والی منطقه آذربایجان در زمان تصدی پست خود اموال مردم و بیتالمال را به غارت برده است، فرمان عزل و مصادره اموال او را صادر میکنند.
حضرت امیر (ع) در دوران زمامداری کوتاهش، مبارزه فراگیر و برخورد قاطع با سوءاستفاده مقامات حکومتی از منصب و فساد مالی و اقتصادی داشتند و ملا ک و نشانه آن را «انباشت ثروت» میدانستند. ایشان در سخنان خود خطاب به مردم کوفه این مساله را یادآور میشوند و میفرمایند: «اگر دیدید که من از شهر شما بیرون رفتم و به غیر از آن وضعی که قبلا داشتم، مثلا لباس و خوراک من یا مرکب و غلام من عوض شده و در مدت حکومتم یک زندگی مرفه برای خود درست کردهام، بدانید که در حکومت به شما خیانت کردهام.»
مولای متقیان در مبارزه با فساد اقتصادی و دستدرازی به بیتالمال با هیچکس در هیچ پست و مقامی تعارف نداشتند. وقتی امام متوجه خیانت «زیادبن ابیه» حاکم بصره میشود، طی نامه تهدیدآمیزی به او مینویسد: «سوگند میخورم که اگر تو در غنیمت مسلمانان خیانت کرده باشی، چه کم و چه زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که فقیر و درمانده از مخارج زندگی و ندار و پریشان حال شوی.»
حضرت علی (ع) در امر مبارزه با فساد و سوءاستفاده از بیتالمال، دوست و فامیل نمیشناختند و با هر مجرمی متناسب با جرم او برخورد میکردند و هرگز چشمان خود را روی تخلف بستگان و آشنایان خود نمیبستند. امام در مقابل تخلف «عبدالله بن عباس» پسرعموی خود که حاکم بصره بود، کوتاه نیامده و طی نامه تهدیدآمیزی از او میخواهد که مالهای مردم را که از طریق حرام جمع کرده، باز پس دهد و در صورت امتناع از آن هشدار میدهد که: «اگر خدا مرا یاری دهد تا بر تو دست یابم، چنان کیفرت دهم و با شمشیری بزنم که کسی را بدان نزدم و سپس سوگند میخورد که اگر حسن و حسین همچنان کرده بودند که تو کردی، از من روی خوش نمیدیدند.
مبارزه با اسراف بیتالمال
نظارت بر هزینههای بیت المال، صرفهجویی، جلوگیری از ریخت و پاش و اسراف، از دیگر توصیههای امام به کارگزاران حکومتی است. ایشان در بخشنامهای به نمایندگان خود مینویسد: «نوک قلم خود را تیز کنید. در نوشتن میان سطرها فاصله زیاد نگذارید. حروف اضافه را حذف و به جای «عبارتپردازی» به بیان مطلب اکتفا و از «پرنویسی» و مصرف اضافه کاغذ خودداری کنید، زیرا کاغذها از بیتالمال است و «بیتالمال» تحمل ضرر را ندارد.»
مولای متقیان آنقدر در مورد بیتالمال حساس بودند که حتی از روشن کردن یک شمع متعلق به حکومت در امور شخصی خود پرهیز میکردند. ماجرای خاموش کردن چراغ بیتالمال در هنگام ورود طلحه و زبیر و دستور آوردن چراغ دیگری از خانه خود، اوج تقوا و عدالت زمامداری را نشان میدهد که تاریخ هرگز نمونه آن را به خود ندیده است. امام در پاسخ به سئوال آن دو نفر که فرق بین دو چراغ را جویا میشوند، میفرمایند: «روغن چراغی که خاموش کردم، از بیتالمال است و در روشنایی آن نشستن و با شما در غیر بیتالمال سخن گفتن، درست نیست.»
عصبانیت امام از تبعیض قاضی نسبت به شاکی خود!
قضات و محاکم قضایی در هر حکومتی باید فرشته عدالت باشند. آنان باید همه افراد اعم از ثروتمند و فقیر، صاحب منصب و یا فرد گمنام را به یک چشم بنگرند. از دیدگاه حضرت علی (ع) قاضی باید حتی در نوع نگاه کردن و مخاطب قرار دادن طرفین دعوی هم یکسان برخورد کند. امام وقتی در دادگاهی که شخصی علیه او شکایت کرده بود، حاضر میشود و برخورد تبعیضآمیز قاضی را میبیند که آن حضرت را محترمانه و با «کنیه» نام میبرد و شاکی را با اسم سادهاش صدا میکند، عصبانی میشود و در حال ترک دادگاه میفرماید: «قاضی عادل نباید میان دو طرف دعوی فرق بگذارد. تو در نام بردن میان ما فرق گذاشتی و مرا با احترام خاصی خطاب کردی، این دادگاه اسلامی نیست.»
منبع: ایلنا