#انا اعطیناک الکوثر:"کوثرعطا شده مکرر"
#ســرود_طوفانـی
?#ویژه_ولادت_حضرت_زینب_س?
?•| #سید_رضا_نریمانی|•
اِنّا اَعطیناڪ الڪوثر، ڪوثر عطا شده مڪرر
اِنّا اَعطیناڪ الڪوثر، خدا نظر ڪرده بہ مادر
انا اعطیناڪ الڪوثر، بعد دو تا پسر خداوند ، دختر عطا ڪرده بہ حیدر
نگین زینبہ
محور اصل و فرع دین زینبہ
آفِتاب پردهنشین زینبہ
رحمت ربّ العالمین زینبہ
شاخص ایمان با یقین زینبہ
متین زینبہ
دختر ختمُ المرسلین زینبہ
با ملائڪ هم همنشین زینبہ
فاطمہ ی ثانی همین زینبہ
نایب حیدر رو زمین زینبہ
خوشی اصلاً، مال دل دیوونہ ست
دل عشاق، حوالہ ی مِیخونہ ست
شده روشن، خونہ ی علی امشب
آخہ دختر، سوی چراغ خونہ ست
“من زینبیام ، من زینبیام”
صَلِّ علیٰ زینبِ ڪبریٰ، ملیڪہ ی مُلڪ دل ما
صَلِّ علیٰ زینبِ ڪبریٰ، خوش اومدی زینت بابا
صَلِّ علیٰ زینبِ ڪبریٰ، پا قدمت نشستہ امشب
خنده بہ روی لب زهرا
نهان زینبہ
سر حق در ڪون و مڪان زینبہ
زینت عرش و آسمان زینبہ
آبرودار دو جهان زینبہ
اقیانوس بیڪران زینبہ
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ .
?@southosein?
#شیرین-ترین-خاطره-آهنگران-از-شهید-قاسم-سلیمانی
«شیرینترین خاطرهای که از شهید حاج قاسم سلیمانی به یاد دارم، این است که به من فرمودند که اگر میتوانی، یک یا دو شب از شبهای قدر را بیا و برای رزمندگان مدافع حرم در حرم حضرت رقیه (س)، مراسم احیاء را برگزار کن. من هم حسبُالامر وی که بهعنوان فرمانده بنده بود، چند سالی برای احیاء شبهای قدر، به #سوریه میرفتم. این خاطرهای که تعریف میکنم، به نظرم، آخرین دیدارم با شهید حاج قاسم سلیمانی بود:
شب بیست و یکم یا بیست و سوم ماه مبارک رمضان، در حرم حضرت رقیه (س) که در حال خواندن دعا و روضه بودم، یکی از خادمان به نام آقای «میری» آمد و به من گفت که «پیرمرد آمده است»؛ («پیرمرد» اسم رمزی #حاجقاسم بود). من تصورم این بود که حاجقاسم آمده و در جمعیت نشسته است؛ اما بعد از پایان مراسم که همه رفتند و#خادمان_درهای_حرم را بستند، به اتاقی در طبقه بالای حرم رفتم که برای #سحری آماده شوم، در آنجا آقای «میری» گفت که «حاجقاسم گفته است که بیا پایین».
من هم خوشحال شدم و سریع دوباره به حرم برگشتم و از کنار ضریح رد شدم و به اتاق مسئول خدام رفتم. در آنجا با حاجقاسم، با آن #تواضع_و_صفایی که داشت، احوالپرسی کردم تا اینکه گفت: «حاج صادق مراسم امشب به من نچسبید»، گفتم: «مگر در مجلس نبودید»، حاج قاسم گفت: «نه، در حقیقت نیامدم، همین جا نشسته بودم؛ اگر میشود، چند دقیقه در حد یک روضه هم که شده، بخوانید» بعداً فهمیدم که بهدلیل#مسائل_امنیتی، نتوانسته بود به مجلس بیاید.
#دو_نفری آمدیم بیرون و نشستیم کنار #ضریح_حضرت_رقیه (س)، هیچکس هم در حرم نبود، البته یک نفری هم داشت با موبایل فیلم گرفت که گویا شهید «پورجعفری» بود و آقای «میری» هم داشت سحری آماده میکرد. حاجقاسم نشست و سر خود را گذاشت روی# ضریح و من هم به فاصله یک متری وی، شروع کردم به خواندن زیارت عاشورا، چون تا آنجا که میدانم و یادم هست، حاج قاسم همیشه بعد از #نمازها، اصولا زیارت عاشورا را میخواند. با اینکه خسته بودم؛ اما بعد از #زیارت_عاشورا، دوباره قرآن به سر گرفتن را هم خواندم و طبق روال، وقتی به «#الهی_به_عَلیٍ» رسیدم،#روضهای_خواندم و دعا را ادامه دادم.
مهم موضوع این است که وقتی من میخواندم،
آنقدر#حاج_قاسم_گریه_میکرد?
و حال خوشی داشت که من به آن کسی که داشت فیلم میگرفت، (حالا خدا کند که فیلم آن وجود داشته باشد) یکی دوبار اشاره کردم که «ادامه بدهم؟»، گفت که «ادامه بده»، معلوم بود که به این حال حاجقاسم عادت داشت؛ خلاصه تا آخر دعا را خواندم و کمی صبر کردم تا از گریههایش کمی کم شود، بعد از آن، آمد که تشکر کند؛ چون اصولا به#مداح_های_اهل_بیت (ع) بسیار احترام میگذاشت؛ آنشب با هم رفتیم به طبقه بالای حرم و سحری را با هم خوردیم. در این فاصله چندبار به من گفت که اگر شهید شدم، یادت باشد که برای من بخوانی.
?@ashghanvelayat
#چه هیبتی#چه شکوهی
#پاسخ آیت الله سیسنانی به شایع زم
در پی نشر گسترده شایعات در فضای مجازی که روح الله زم با نامه ای که نام و مهر دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی را به عراق دعوت کرده است ، دفتر مرجعیت عالی شیعیان در نجف اشرف به پرسش یکی دیگر از مومنین در این ویژگی پاسخ داد .
به گزارش تابناک ، متن پاسخ دفتر حضرت آیت الله سیستانی که در اختیار شفقنا قرار گرفت ، به این شرح است:
بسمه تعالی
با سلام و احترام
بارها اعلام نمود که دفتر آقای سیستانی هیچ گونه اطلاعی از آمدن آقای زم به عراق و نقاشی در دستگیری آنها را ندارد.
و پس از انتشار ادعای سوء استفاده از نام آقای سیستانی برای کشاندن آنها به عراق ، در تماس با مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران ، از آنها خواستند توضیح دهند در این زمینه ارائه دهندگان ، و در صورت درخواست مکررا ثابت ، و در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۹۹ آقای شهرستانی نماینده آقای سیستانی و رئیس دفترشان در قم - طبق دستور آنها - با آقای رئیسی ریاست قوه قضائیه ملاقات و موضوع را پیگیری نمودند.
در نهایت: مقامات ذیربط به صورت رسمی به او و سپس در تاریخ 30 آبان 1397 به دفتر آقای سیستانی در نجف اشرف ابلاغ ظاهر شده است که هر گونه استفاده از نام آقای سیستانی در جریان بازداشت آقای قاتعانه تکذیب می شود. و بنابر آن زمینه دخالت مرجعیت در امر محاکمه و مجازات آنها را از دانش دانست.
۲۷ آذر ۱۳۹۹
#نامه حاج قاسم سلیملنی به دخترش فاطمه"
در نامهای که سپهبد شهید قاسم سلیمانی چند ماه پیش از شهادتش برای دخترش فاطمه نوشت، آمده است: آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در آستانه سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز گذشته؛ چهارشنبه 26 آذرماه 1399 با اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام دیدار کردند. ایشان در این دیدار طی سخنانی، ویژگیهای سپهبد شهید قاسم سلیمانی را توصیف کردند.
در این دیدار فاطمه سلیمانی دختر شهید قاسم سلیمانی نامهای را که پدرش چند ماه قبل از شهادت برای او نگاشته بود، قرائت کرد. این نامه که دلنوشته سردار در ستایش مقام شهادت و اشتیاق او بر این لحظه است، دارای جملاتی تأملبرانگیز است. بخشی از متن نامه بهشرح زیر است:
«فاطمه عزیزم! این چند صفحه را برای تو مینویسم، چون میدانم مقدسانه مرا دوست داری؛ نمیدانم چرا این حرفها را برایت مینویسم، اما احساس میکنم در این تنهایی و غربت عمرم نیاز دارم با کسی عقده دل باز کنم. آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟
مشتاق دیدارت هستم… وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم. آه… چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن خیلی زیباست…
خدایا! 30 سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق در افتادهام. زخمها برداشتهام، واسطهها فرستادهام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم…»