#شعر-کودکانه
01 مهر 1399
#شعر_کودکانه در مورد احترام به والدین? پدرم گفت: «برو» گفتم: «چشم» مادرم گفت: «بیا» گفتم: «چشم» هر چه گفتند به من، با لبخند گوش کردم همه را، گفتم «چشم» مادرم شاد شد از رفتارم خنده بر روی پدر آوردم با پدر مادر خود، در هر حال تا توانستم، نیکی کردم پدرم… بیشتر »
نظر دهید »
#بخشی از وصیت نامه شهید همت:
01 مهر 1399
❤مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه #امام حاضر بودم بميرم؟? ♦️کلام او الهامبخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. ?اگر افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک… بیشتر »
#آیت الله فاطمی نیا:
24 شهریور 1399
این همہ در اینترنت و ڪتابها میگردے دنبالـ اینکہ آقاے قاضۍ چۍ گفتہ آقاے بہجت چۍگفتہ، این همہ این در و آن میزنے، چیشد آخر؟! تو هـنوز جواب مادرت رو تلخ میدے میخواۍ بشے سالڪ بنده خُـدا. . .???? بیشتر »
"خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم"
24 مرداد 1399
#ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم… بیشتر »
مادر
27 تیر 1399
✨﷽✨ ❤داستان_آموزنده ✍دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج… بیشتر »