#نیایش-شبانه
?? ?? ??
خدای خوبم سلااام …
دراین لحظات :
قرار دلهای بیقرار ما باش …
⭐️الا بذکرالله تطمئن القلوب⭐️
نعمت را در زندگی ما جاری کن …
که تو روزی دهنده همه موجوداتی..?
⭐️وما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها⭐️
ثروتمان را فزونی بخش …
چرا که تویی…?
⭐️هوالغنی⭐️
ایمان ما را کامل کن و
ما را بندگان شاکر قرار ده نه شاکی…
چرا که گفتی?
⭐️ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و آمنتم⭐️
کمک کن سد مشکلاتمان را بشکنیم
دلهای مارا پاک کن از آلودگی ها
تا لایق باشیم?
⭐️انی جاعل فی الارض خلیفه⭐️
ای پروردگار مهربانم…
آمین یا رب العالمین
?????????
____???____
#حدیث-روز
? امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
? هرکه در طلب دنیا زیاده روی کند ، فقیر از دنیا می رود .
? عیون الحکم و المواعظ ، ص460 ?
#مرثیه های جانسوز در پی شهادت فخری زاده
در پی حادثه تروریستی روز گذشته و به شهادت رسیدن محسن فخری زاده، رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع، تعدادی از شاعران مطرح کشور ضمن محکوم کردن این عملیات تروریستی، با انتشار اشعار خود در رابطه با شهید فخری زاده، نسبت به شهادت وی واکنش نشان دادند و ناراحتی خود را ابراز کردند.
حسین صیامی، شاعر آئینی، با انتشار شعر خود در صفحه مجازیاش ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی روز گذشته و عرض تسلیت بابت به شهادت رسیدن محسن فخری زاده نوشت: «بسم الله المنتقم، بغضم این ابیات شد:
مخواه تا بنویسند ناتوان بودیم
فقط دو تا لب خالی و یک دهان بودیم
مخواه تا بنویسند اهل ترس شدیم
مخواه تا بنویسند سر گران بودیم
کنون که حرف درشتی زدند، حرف بزن
مخواه تا که بگویند بیزبان بودیم
شکستهاند سبو را، سبویشان بشکن
مخواه تا بنویسند رایگان بودیم
در آبسرد فرو ریخت کوه غیرتمان
فریبخورده نیرنگ ناکسان بودیم
به سربهزیری عکس شهید خیره بمان
نگاه کن که ببینی چه بینشان بودیم
قلم بگیر و به ما تیغ انتقام بده
نشان دهیم چنانیم و آنچنان بودیم
بخواه خون بدهیم و نشانشان بدهیم
اگرچه تنها بودیم، قهرمان بودیم».
علی محمد مودب، شاعر انقلابی و مطرح اهل خراسان و مدیر موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز با عنوان یا شهید، نوشت:
سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد
غروب از جاده دردا باز اسبی بیسوار آمد
بَرَد چون عشق دل، جز باختن راهی نمیماند
سواران را بگو جز تاختن راهی نمیماند
جراحتها به تنها جامه دیدار میدوزد
بکش ما را ز خون ما چراغ لاله میسوزد
بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور
خوشا در خون طپیدن، الأمان از مرگ در بستر
خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را
ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را
کفن خون باد مردان را و تقدیر معین باد
چراغ عقل ابراهیمها در شعله روشن باد
خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است
خوشا عقلی که میماند خوشا عقلی که جانکاه است
ز جان تن میزند تا خون دهد بستان ایمان را
که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را
خدایا یال اسبان مدتی شد خون نمیبیند
بیابانها خیابانهای ما مجنون نمیبیند
خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه
کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه
ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را
چه فخری برتر از خون، چهرةگلگون خوبان را
چرا تن میزنی از عقل ای جان تشنه خون باش
اگر لیلی شناسی رو به صحرا آر ! مجنون باش
به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت
نترس از سد و صخره عاقبت این رود خواهد رفت
یکی بر ره نشسته صخرهواری تا که ره بندد
شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره میخندد
اگر کشتیست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست
ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست
حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن
به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن
بخوان تا عزم سر از گریه شبگیر بردارد
پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد
هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست
گلوی زخم ما را دیگر آن گفتار سابق نیست
دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است
بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است
#شهیدی-که-بعد-از دفن-به-کربلا منتقل-شد
#راز شهیدی که امام حسین جمجمه اش را برد کربلا
قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو منو مادرش بدنش را برهنه کردو گفت :نگاه کنید. دیگر این جسم را نخواهید دید.همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید .دوازده سال در
انتظار بودم و با هرزنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم.تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند. فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت. در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد.. . شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر
قبر کردند . گفتم چکار میکنید؟ گفتند مامور هستیم او را به کربلا ببریم. گفتم من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟. گفتند ماموریت داریم. . و یک مرد نورانی را نشان من دادند..عرض کردم :آقا این فرزند من است.. فرمود : باید به کربلا برود او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم .. یکباره از خواب بیدار شدم. با هماهنگی و
اجازه نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا ماوا گردید
#شهید-هسته ای
༻༺┄???┄༻༺
?#شهید_مجید_شهریاری
✨ همسرم در انجام واجبات و ترك محرمات نیز به اندازه جدیت در مسائل علمی جدی بود حتی در برخی عروسیها حضور پیدا نمیكرد و با كسی هم تعارف نداشت. میگفت “وقتی قرار است حلالی حرام شود در آن محل حضور پیدا نمیكنم “.
?بسیار مراقبت میكرد تا حلال را حرام نكند. مطالعه تفسیر قرآن را هرگز رها نمیكرد و تفسیر آیتالله جوادی آملی را به صورت كتاب و نرمافزار همیشه همراه خود داشت. در خانه بخشهایی از تفسیر قرآن را به من و فرزندان بیان میكرد.
? همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت. شعرهای حافظ را میخواند و آرامآرام اشك میریخت. برخی اوقات روبروی من مینشست و شعر میخواند و نمیدانم در این اشعار چه میدید كه اشك میریخت.
?آیتالله جوادی آملی در مراسم چهلم همسرم در اطلاعیهای اعلام داشتند “همسر و خانواده شهید شهریاری مطمئن باشند كه وی در روح و ریحان است. اگر با دو دست پر به بارگاه الهی راه یافت، نه تنها مشكل خودش را حل میكند بلكه مشكل دیگران را هم برطرف میكند و از دیگران شفاعت خواهد كرد. “
? یقین دارم جایی كه اكنون دكتر شهریاری است بسیار خوب است و به منزل خود نیز نظر دارد، از دو یا سه روز پیش از حادثه تا آخرین لحظاتی كه با همسرم بودم ارتباط عاطفی بسیاری بین ما برقرار شده بود. اگر آرامش درونی من نبود فكر میكنم نمیتوانستم دوری شهید شهریاری را تحمل كنم و باید باور داشته باشید كه حضورش را در منزل حس میكنم. به من و فرزندانم حتی اكنون كه به شهادت رسیده آرامش میدهد. امیدوارم همسرم در پیشگاه خداوند متعال ما را از یاد نبرد و شفیع ما باشد.
✍ این دانشمند فرزانه و استاد فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی در تهران ۸ آذر ۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و با همکاری اطلاعاتی منافقین در یک عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
?@rahebipayan ?