#حکایت روباه،خروس و کبوتر
29 شهریور 1403
روباهی گرسنه به ده رفت تا غذایی پیدا کند. کنار انبار گندم مرغ هایی را دید که داشتند دانه میخوردند و خروسی هم از آنها مراقبت میکرد. مرغها همین که روباه را دیدند فرار کردند و روباه به خروس گفت برادر جان چرا میترسید؟ دنیا پر از عدالت است و ظلمی در… بیشتر »
نظر دهید »