“نشکن نمیگویم”
09 آبان 1404
یکی از علمای ربانی نقل می کرد: در ایام طلبگی دوستی داشتم که ساعتی داشت و بسیار آن را دوست میداشت، همواره به یاد آن بود که نشکند و گم نشود یا آسیبی به آن نرسد … روزی بیمار شد و در اثر آن بیماری آنچنان حالش بد شد که حالت احتضار و جان دادن پیدا کرد،… بیشتر »
نظر دهید »
حکایتی زیبا و خواندنی
09 آبان 1404
وزی کشاورزی متوجه شد ساعت طلای ميراث خانوادگی اش را در انبار علوفه گم کرده بعد از آنکه در ميان علوفه بسيار جستجو کرد و آن را نيافت از گروهی کودک که بيرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پيدا کند جايزه ميگيرد. به محض اينکه اسم جايزه… بیشتر »