#شعر-کودکانه
01 مهر 1399
#شعر_کودکانه در مورد احترام به والدین? پدرم گفت: «برو» گفتم: «چشم» مادرم گفت: «بیا» گفتم: «چشم» هر چه گفتند به من، با لبخند گوش کردم همه را، گفتم «چشم» مادرم شاد شد از رفتارم خنده بر روی پدر آوردم با پدر مادر خود، در هر حال تا توانستم، نیکی کردم پدرم… بیشتر »
نظر دهید »
#امام-غریبم
30 شهریور 1399
شبها نمی گردد #سحر وقتی نباشی روز است از شب تیره تر وقتی نباشی از عالم و آدم وَ حتی از دل خود بهتر که باشم بی خبر وقتی نباشی? من #شُهره ی عشقِ توام بهتر که باشم #مجنون و #مفقودالاثر وقتی نباشی?? دنیا که جای خود ، کنم از سایه ام هم هر لحظه احساس خطر وقتی… بیشتر »
#شعری در باب مصائب شهادت امام حسین(ع)
24 شهریور 1399
?مصائب شهادت امام حسین (ع) در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی یک جای سالمی تو به پیکر نداشتی دیدم تو را چه دیدنی ای پاره ی دلم حتی لباس کهنه ای در بر نداشتی جز روی حنجری که همه بوسه اش زدند جایی برای بوسه ی خنجر نداشتی؟ زینب بمیرد این همه خونی نبیندت خواهر شود… بیشتر »
*یا صاحب الزمان ادرکنی*
23 شهریور 1399
??????? رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده! مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟ سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟! حالمان حال خوشی نیست بیا کن مددی زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده دور دیدند تو را بر سر امت آقا… دشمن دین به… بیشتر »
# همه را در خود بینی
15 شهریور 1399
????????? ?همه را در خود بینی، از موسی و عیسی و ابراهیم و نوح و آدم و حوا و آسیه و خضر و الیاس و “فرعون” و “نمرود” ، تو عالم بیکرانی . . . همهی عالم در توست چون خود را شناختی، همه را شناختهای پس اینقدر عمر که تو را هست، در… بیشتر »