#طنز-جبهه
27 آبان 1399
موقع خواب بهمون خبر دادن که امشب رزم شب دارین ، آماده بخوابین همه به هول و ولا افتادیم و پوتین به پا و با لباس کامل و تجهیزات نظامی خوابیدیم تنها کسی که از رزم شب خبر نداشت حسین بود آخه حسین خیلی زودتر از بچه ها خوابیده بود… … نصفه های شب… بیشتر »
نظر دهید »
#طنز-جبهه
02 آبان 1399
#طنز_جبهه? ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎﯼ ڪﻤﯿﻞ?❤️ ﭼـ?ـﺮﺍﻏﺎﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﺣـﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﺎﺻـﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ کﺴﯽ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ڪرﺩ ﻭ ﺍشڪ? ﻣﯿﺮﯾﺨـﺖ ﯾﻪ ﺩﻓﻌـﻪ ﺍﻭﻣـﺪ ﮔﻔﺖ : ﺍﺧـﻮﯼ بـﻔﺮﻣﺎ ﻋﻄـﺮ ﺑﺰنـ? ﺛـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ –ﺍﺧـﻪ… بیشتر »
#طنز-جبعه
19 مهر 1399
#✍استاد سرکار گذاشتن بچه ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید ، شما وقتی با دشمن رو به رو می شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه میگویید؟! آن برادر خیلی جدی جواب داد ، ♻️البته بیشتر به #اخلاص بر می گردد والا خود عبادت به… بیشتر »
#طنز-جبهه
03 مهر 1399
یه روز سرد زمستانی فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع كرد و با صدای بلند گفت: كی خسته است؟☺ گفتیم: دشمن.? صدا زد: كی ناراضیه؟? بلند گفتیم: دشمن ? دوباره با صدای بلند صدا زد: كی سردشه؟? ما هم با صدای بلندتر گفتیم: دشمن ?? بعدش فرماندمون… بیشتر »
#طنز-جبهه
29 شهریور 1399
*⚘﷽? طلبه های جوان?آمده بودند برای #بازدید? ۳۰ نفری از جبهه بودند. #شب که خوابیده ?بودیم دوسه نفربیدارم کردند? وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!? مثلا میگفتند: #قرمز چه رنگیه برادر؟!? #عصبی شده بودم?. گقتند: بابابی خیال!? توکه بیدارشدی… بیشتر »