#"حکایتی زبیا از یکی از افسران ارتش"
28 بهمن 1399
*«حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش»* *?تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندمهايشان بودند* *?فرماندهي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و… بیشتر »
نظر دهید »
# آقا - قرائتی
14 شهریور 1399
#در_محضر_بزرگان خداوند به انسان دستور داد گندم نخورد وقتی خورد… اولین سیلی خداوند به او برهنه شدنش بود،☝! این نشان میدهد که : ❌✖رها کردن لباس “سیلی خداست” نه “تمدن"✖❌ #حاج_آقا_قرائتی ?【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ… بیشتر »