#تلنگر
یه اُستادی میگفت :
ما برای بالا رفتن و رسیدن به هدف
باید یقین کنیم که گناه ما رو بدبخت کرده !
وَاِلاخُـدا برایِ هر روزِ ما برنامه خـاص داره…??
+برنامـهیِرشد..!?
•┈┈•••✾•✿•✾•••┈┈•
•┈┈•••✾•✿•✾•••┈┈•
ابلیس هم در کربلا گریه کرد:
?داستان عجیب ابلیس در صحرای کربلا?
#السلام_علیک_یااباعبدالله
⚫️ابلیس هم عاشورا گریه کرد . . .
پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:
عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.
گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.
گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه
?داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷✨
تلنگر
#تلنگرانه✨?
✍️گویند “حر بن يزيد رياحی” اولين کسی بود که آب را به روی امام بست و اولين کسی شد که خونش را برای او داد. “عمر سعد” هم اولين کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولين کسی شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
چه کسی ميداند آخر کارش به کجا می رسد؟ دنيا دار ابتلاست…با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار میشود، چهرهای که گاهی خودمان را شگفتزده می کند،چطور می شود در اين دنيا بر کسی خرده گرفت و خود را نديد؟
میگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بدانی که نمی شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کنی.
خدا هيچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است،شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می خواهی دعا کنی، يادت نرود “عافيت” و “عاقبت به خيری ات” را بطلبی…
?حاج اسماعیل دولابی
یامهدی عج♠️❤♠️
بهشت - و - دوزخ
? #بهشت_و_دوزخ
حر بن یزید ریاحی بعد از شنیدن فریاد یاری طلبی امام حسین علیه السلام خطاب به عمربن سعد گفت: آیا تو واقعا میخواهی با حسین بجنگی؟ ابن سعد گفت: آری. حر با شنیدن این سخن از این سعد فاصله گرفت و در حالی که بند بند بدنش می لرزید، در این حال مهاجر بن اوس با دیدن رعشه بر بدن حر به او گفت: ای حر! کار تو مرا شگفت زده نموده، اگر زمانی شخصی از من درباره شجاع ترین فرد کوفه می پرسید، من فقط تو را نام می بردم، پس اینک چه حالی داری؟ حر گفت: به خدا قسم می خورم که خویشتن را میان دو راهی بهشت و دوزخ سرگردان می بینم و به خدا سوگند که جز بهشت را برنگزینم؛ هر چند که در این راه تکه تکه شده و جسدم را با آتش بسوزانند. حر پس از گفتن این کلام، سوار بر اسب شده و به سوی خیام حسینی رفت، در حالی دستان خویش را بر سر نهاده بود و می گفت: خداوندا به سوی تو باز می گردم، توبه مرا قبول نما؛ زیرا من دل اولیای تو و فرزند دختر پیامبر تو را لرزاندم. سپس به امام گفت: فدایت شوم! من همان کسی هستم که همراه تو می آمدم و کار را بر تو دشوار گرفتم. من توبه کردم آیا خدا می پذیرد؟ امام فرمود: آری! خدا توبه تو را می پذیرد ، حال از اسب پیاده شو.
لهوف ، صفحه ۱۴۳
شوخی نیست !!
عارف کامل آخوند ملا حسینقلی همدانی :
نه ما را در #عاقبت کارمان فکرتی و نه از سیاستهای الهی بر امتهای گذشته ، #عبرتی رسیده ❗
قضیه هولناک ابابیل را ، شوخی و
قصه فرعون و قابیل را ؛ #مزاح پنداشته ایم ❕❗
زمینی که #قارون را با #گنج_بسیار? فرو برده ….موجود است .
جان من!
آن بادهایی که به آنها #قوم_هود را تادیب نمود ، حالا هم ان پروردگار را مطیع اند?
اگر تو از #اطاعت امر آن سلطان عظیم الشان #جرات نموده ؛
#سرپیچیده ؛ خاک? و آب ?و باد ?و کلوخ و سنگ☄
ذلیل و مطیع اویند .
منبع : مجله حوزه ، شماره ۱۱
کتاب نسخه های شفا بخش
—•••???•••—-