نماز اول وقت شاه کلید است
نقل است جواني نزد عالم رباني، حضرت آيةالله شيخ حسنعلي اصفهاني «نخودکي» آمد و گفت: سه قفل در زندگي ام وجود دارد و سه کليد از شما ميخواهم!
قفل اول: دوست دارم يک ازدواج سالم داشته باشم؛
قفل دوم: دوست دارم کارم برکت داشته باشد؛
قفل سوم: دوست دارم عاقبت به خير شوم.
آيةالله اصفهاني فرمود: براي قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. براي قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و براي قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
جوان عرض کرد: سه قفل با يک کليد؟!
آيةالله اصفهاني(ره)فرمود: نماز اول وقت شاه کليد است.
نشریه افق حوزه يکشنبه 9 تير 1392 به نقل از شیعه نیوز
مجازات خنده
شخصى نقل كرد و گفت: «به مشهد مقدس مشرف شده بودم. ديدم شيخ حسنعلى نخودکی اصفهانى در زير برف نماز
مىخواندند. پس از چهار ساعت كه برگشتم، ديدم برف در حال باريدن است و ايشان را در حالت ركوع ديدم كه مقدار زيادى برف روى كمر ايشان جمع شده بود».
اما از سوى ديگر گفته اند: «لحظات جان سپردن ايشان بسيار سخت بود. از او سؤال كردند: اين حالت از شما عجيب است! با آن همه كراماتى كه داشتيد، چرا اين گونه ايد؟
مرحوم شيخ در جواب گفته بود: براى من نيز تعجب داشت. لذا از موكلين قبض روح دليل آن را سؤال كردم، گفتند: به جهت اين است كه دو بار در حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام بلند خنديدى!».
«اينگونه نيست كه ورع يك يا چند مرحله داشته باشد، بلكه مراتب آن بسيار زياد است و همگان به طور مستمر نيازمند تقويت روحِ پرهيزگارى در خود هستند.
..هيچگاه از يك كودك چند ساله سؤال نمىشود: چرا با پاى كثيف روى فرش آمدى؟ اين سؤال را از يك انسان كامل و عاقل مىپرسند، چرا كه چنين رفتارى در شأن او نيست».
منبع:پورتال انهار
سنگدلي شيطان
حاج آقا قلي نخجواني پدر حاج ميرزا علي آقا قاضي گويد: پس از آن كه به سن پيري و كهولت رسيدم شيطان را ديدم كه
با او در بالاي كوهي ايستاده ايم، من دست خود را بر محاسن خود گذارده و به او گفتم: مرا سن پيري و كهولت فرا گرفته
است اگر ممكن است از من درگذر!
شيطان گفت: اين طرف را نگاه كن، وقتي نظر كردم دره بسيار عميقي را ديدم كه از شدت ترس و هراس عقل انسان مبهوت
مي ماند. شيطان گفت: در دل من رحم و مروت و مهر قرار نگرفته است، اگر چنگالم بر تو بند شود جاي تو در ته اين دره
خواهد بود كه مي بيني!!
منبع :سايت پورتال انهار
مواظب شيطان باشيد
يكي از فاضلان واستادان حوزه علميه قم كه از ارادتمندان آيه الله كوهستاني است درباره مراقبه و توجه ايشان به نفس
خود مي گويد اواخر عمر گران بهاي حضرت آيه الله كوهستاني بود براي تمديد كارت معافيت از مشهد مقد س به بهشهر
آمده بودم و از آن جا كه عشق و شوق فراوان به زيارت آن روحاني وارسته داشتم خدمتشان شرفياب شدم گرچه چند
سالي كه در رستمكلا محضر استاد بزرگوار حضرت آيةالله ايازي بودم توفيق ملاقاتشان كراراً نصيبمان مي شد و معظم له
همديدارشان را زياد سفارش مي كرد اما اين ديدار آخر براي من و امثال بنده بزرگترين درس عملي بود. ايشان در عصر
خودش عالمي بود عامل يعني ساده زيستي خاص خود را داشت و متعدي بود مدام يعني در عبادت خستگي ناپذير و در
طهارت و تقوا زبان زد خاص و عام بود. در اين سفر ملاقات اقاجان طبق توصيه پزشكان معالج ممنوع بود لذا بنده از
طريق آيةالله زاده حضرت حجهالا سلام والمسلمين آقا اسماعيل (دام مجده) كه فرزند صا لح و شايسته شان است به
خدمت آن انسان فرزانه رسيدم. در بستر بيماري هم سير وسلوك ويژه اي داشت از ديدني هاي دنيا و شنيدني هاي دنيا
دور بود. آن چه مي ديد و مي شنيد از سروش الهي و همايش اخروي بود.در اين ميان آن چه مشخص بود زبان گويا در
ذ كر و ياد محبوبش در دل بود. قران تلاوت مي كرد و هنگامي كه به آيات انداز و تخويف مي رسيد ناله اش بلند مي شد
و سخت مي گريست. در همان حال معنا و معنويت از ايشان نصيحت و پندي را درخواست كردم. آن بزرگ مرد فرمود:
مواظب شيطان باشيد كه براي فريب دادن هر انساني آماده است فعلا عمري را سپري كردم و براي بقا در دنيا ديگر وقتي
ندارم. آفتاب لب بامم تذكره امضا شد و اثاثيه و توشه را جمع كردم فقط منتظر قافله ام كه با كاروان آخرت همراه باشم با
اين حال شيطان مي خواهد مرا وسوسه نمايد… صداي گريه آن راد مرد توحيد بلند شد. ايشان درس را به تمام معنا القا
فرمودند دست آن عالم رباني را بوسيدم و مرخص شدم اما چند روزي نگذشت كه حوزه علميه مشهد در ماتم و تشييع
جنازه آن عالم عامل عزادار و حضرت ثامن الحجج (عليه التحيات والثنا) مهمان عزيزي را پذيرا گرديد.
منبع :سايت پورتال انهار