#تو-یک-تنه-سپاه-عشقی
ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س
#حاج_مهدی_رسولی
تو یڪ تنه سپاهِ عشقی یه لشڪری برای حیدر
ای فاتح شهر مدینه تو حیدری برایِ حیدر
یاری علی ، ڪه فقط از تو برمیاد
اگه تو بخوای ، ستون به لرزه درمیاد
گفتی من برا حیدر ، بچه مُ فدا ڪردم
حالا تو همین مسجد ، دورِ علی میگردم
«رُوحی لروحِڪ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِڪ الْوِقا»
تو پیشِ چشم اهلِ باطل جلوۀ حقّی و حقیقت
با خطبه هات میون مسجد شده به پا شورِ قیامت
گفتی به همه ، علی امام دین ماست
همه بدونید ، علم به دست مرتضاست
گفتی تا نفس دارم ، مرتضی ڪه تنها نیست
یاورِ علی بودن ، ڪارِ غیر زهرا نیست
گفتی یاعلی واسه ت، من شریڪ غم هستم
هیچڪسم نباشه باز، غم نخور خودم هستم
«رُوحی لروحِڪ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِڪ الْوِقا»
#مرو زهرا......جان حیدر
#واحــد_سنگیـــن??
?#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س?
?•| #حاج_حسین_سیب_سرخی|•
با من نگفته بودی از ناله های هرشب
از هق هق شبانه در پیش چشم زینب
با دیدن حالت از زندگی سیرم
پیشم بمان زهرا من بی تو می میرم
خیبر شڪن بودم،ای بود و هست من
حالا ببین زهرا،میلرزه دست من
تنها یاور،ای خونین پر
بشنو این التماس مرد تنها را
من می میرم گر برگیرم
روی دوشم جنازه ی تو را زهرا
مرو زهرا … جان حیدر
موهای زینبت را دیدم ڪه شانه ڪردی
ممنونم ای بانو با اینڪه پر دردی
دیدم به چشم خونبارچون ڪار خانه ڪردی
موهای زینبت را دیدم ڪه شانه ڪردی
ممنونم ای بانو با اینڪه پر دردی
این روز آخر هم تو دلخوشم ڪردی
این سان ڪه بازحمت بالابری دستی
فهمیدم ای زهرا تو رفتنی هستی
قلبم خون شد،دل مجنون شد
پیش چشمم گلم به خاڪ چنین میری
ره میرفتی دیدم لختی
خون از زیر لباس تو زمین میریخت
مرو زهرا….جان حیدر …
#-روضه جانسوز#-ویژه شهادت#-حضرت زهرا(س)
#-روضه_جانســوز??
?#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س?
?•| #حاج_حسن_خلج|•
داغ تو را بهانه گرفتم ، گریستم..
از قبرِ تو نشانه گرفتم ، گریستم..
*الله اڪبر از این همه غربت .. هزار و چهارصد ساله بچه سیدا دارن دنباله قبر مادر میگردن .. مادر :*
یڪ گوشه از محلّه غم آشنایِ تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
*یعنی چی ؟! یعنی همین ڪاری ڪه شما ها میڪنید .. میگردید ببینید روضه ی بی بی ڪجاست .. یعنی همین حسینیه ها و روضه ها .. هرجا میبینم روضه ست میرم یه گوشه میشینم آرام آرام زمزمه میڪنم .. مادرِ جوان مرگم .. خوش به حاله اون ڪسی ڪه گوشه نشینِ مصیبتِ زهراست .. خوش به حالِ اون ڪسی ڪه افسردۀغم و غصه زهراست .. ان شالله یه روز همه مون برا فاطمه دق ڪنیم .. چه جور تحمل ڪنیم یه بی سرو پا سرِ مادرِ ما داد زده باشہ ..*
یڪ گوشه از محلّه غم آشنایِ تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
#فاطمه جان"امروز زنده ام"
#-ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س?
? #سید_مهدی_میرداماد
در خانه ماند، عطرِ خوش ربنای تو
امروز زنده ام، به هوای دعای تو
*فاطمه جان*!
امروز زنده ام، ….
*ڪاشڪی دعا میڪردی مرگ علی با مرگ تو برسه ، ڪاشڪی دعا میڪردی همون شبی ڪه تو رو زیر خاڪ گذاشتم ، نتونم دیگه از جا بلندشم.
بیا ببین چه دختری تربیت ڪردی، جانماز تو رو پهن میڪنه دستش رو میاره بالا؛امروز به اسماء گفت، اسماء! بیا ببین زینب چی میگه زیر لب؟سه چهار ساله دختر داری تو خونت؟
اسماء میگه: گفتم: یا امیرالمومنین! مثل مادرش داره دعا میڪنه، چیز عجیبی نیست،فرمود:اسماء گوش بده ببین زیر لب چی میگه؟میگه گوش ڪردم دیدم میگه: خدا بابام غریبه؛به بابام صبر بده،سایش رو بالا سرم نگهدار……”خوب دختری تربیت ڪردی”*
در خانه ماند، عطر خوش ربنای تو
امروز زنده ام، به هوای دعای تو
همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند
من بودم و همین دوسه تا بچه های تو