#زیبا-ترین-دل-نوشته-مذهبی
کاش می فهمیدند تو ک هستی…
به آسمان می نگرم میجویم تو را
و دوست دارم لحظه های خوش زندگیم را با تو سیر کنم
و از اعماق وجودم با تو کیف دنیا را ببرم
تویی که همیشه با منی
حتی لحظه ای از لحظه ها مرا ترک نمیکنی
و تا ابد با من خواهی ماند و این است که مرا عاشق تو کرده
تو مثل بعضی از زمینی ها نیستی که یارشان را ترک میکنند
تو معشوق همیشگی من هستی
در تمام لحظه ها
همه حرفهایم را که حتی به زبان نمی آورم را با تمام وجودت گوش میدهی و من وقتی با خدایی مثل تو هستم کیف دنیا را میبرم
چون تو هستی که فقط برایم میمانی
چون تو بودی که قبل از به دنیا آمدنم با من بودی حالا که در دنیا هستم با منی و بعد از اینجا هم هستی.
بودی، هستی، خواهی بود و خواهی ماند
کاش مردم زمین درک میکردند و میفهمیدند که واقعا تو ک هستی …
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته
#دل-نوشته-کاش-می-دویدم-اما...
” إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ “
در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم
چه بسیار غصه ها که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود
با خیال راحت آسانسور سوار شوید
ثبت نام کنید
دریافتم کسی هست که
اگر بخواهد “می شود” و اگر نخواهد “نمی شود”
“به همین سادگی”
کاش می دویدم
اما غصه نمی خوردم
فقط او را می خواندم و بس …
#دل-نوشته-زیبا"آقا جان"
? دلــــــــــ❣ــــــنوشته …
? آقاجان…!
? میدانم که دیر کردیم…
? میدانم که هنوزم که هنوز است،
? در انتظار آمدنمان صبر میکنی…!
? میدانم که با این همه انتظار و انتظار کردنمان، هنوز هم الفبای انتظار را نیاموختهایم…!
? امّا شما…
? امّا شما هنوز هم چشم امیدتان به ما مردم زمانه است…!
✳️ مولا جان؛
❣️ بارها آمدی و نبودم
❣️ در تقلای این زندگی
❣️ نیازمند تو و بی تو بودم
❣️ بارها آمدی و نیامدم
❣️ بر دلم بارها نشستی و بی تو بودن را گریستم
? می دانم آمده ای ….
?بسیار نزدیک ….
? پشت پلک هایی که توان باز شدن به روی زیبایت را ندارد…..
? پشت درِ دلی که هنوز برای میزبای تو پاک نشده …
? می دانم آمـده ای … دعا کن من هم بیایم …
?به پیــــشواز تـــــو
?أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج?
موضوعات مرتبط: انتظار ، دلنوشته های انتظار
#دل-نوشته-زیبا-مهدوی
آقای من، بر منابر و معابرمان فریادت می زنیم تا بازگردی!
اما غافلیم از این که، آن که باید باز گردد شما نیستید! آن ما هستیم که باید به خودمان بازگردیم…!
مولا جان، از شما می خواهیم تا صدایمان را بشنوی و نظری با گوشه ی چشمت بر ما افکنی!
امّا از یاد برده ایم که شاهد و ناظر اعمالمانی و هفته ای دو بار پرونده ی کارهایمان را برابر چشمات داری….
ضجّه می زنیم و عاجزانه می خواهیم، بلکه نشانی خیمه ات را بگویی و ما سراسیمه خود را فدای قدومت کنیم!
امّا نمی دانم، چرا نمی توانیم امیال و خواسته هایمان را فدای آمدنت کنیم….! مگر محبوب ما نیستی؟ مگر دائم آمدنت را نمی خواهیم؟ پس چرا آن چه تو می خواهی بر ما گران و سنگین و ناشدنی است؟؟……..
همه مان به دنبال آنانی می گردیم که تشرّف حضورت را داشته اند، امّا فراموش کردهایم که هر دم، ممکن است از کنارمان بگذری……
یا صاحب الزمان… همه مان آرزو می کنیم، کاش شما را می دیدیم و سلامی می گفتیم. ولی فراموش کردهایم که هر کجا سلامت بگوییم، پاسخ مان می دهی…
حتّی یادمان می رود، در کوی و برزن ها، بر هم سلام کنیم! شاید آن که از کنارش به آرامی گذشتیم…………..
#زیبا-ترین-دل-نوشته"دلم گرفته آقا"
دلم گرفته آقا
منتظرند!
منتظر دلى از جنس نور، کسى از قوم خورشيد!
کسى از نژاد نفس هاى گرم!
مردم نيز منتظرند!و غرق در لحظه هاى
انتظار، نيازشان را از لابه لاى نفس هاى حيران خود بازگومى کنند.
شقايق ها منتظرند!
منتظر کسى که به فرهنگ شبنم ايمانبياورد.
کسى که آيينه هاى مکدر زمانه را در هم بشکند و اشک هاى ارغوانى را از کوچه هاى پريشانى نجات دهد.
کوچه ها چشم به راهند!
کوچه ها نيز چشم به راهند!
چشم به راه قدم هايى هستند
که زخم هاى بى رحم گمراهى را از چشمان مردم پاک کند.
کوچه ها منتظر چشمان باران زايى هستند که با قدم هايش جان مردم را به شبنم اشک ها بشويد.
جاده ها منتظر رهگذرى هستند که براى هميشه
خواهد ماند. منتظر قدم هايى که تن مرده کوچه ها را زنده مى کند.
لاله ها منتظرند!
در اين عرصه انفجار بلا، مردم ياد لاله ها را بين کوچه هاى اين شهر خاموش گم کرده اند و حتى امواج دریای عاشق سر بر ساحل نگاه هايى تيره مى گذارند و سرود عطش را سر مى دهند.
لاله ها منتظرند؛ منتظر کسى که همزاد موج هاى خورشيدى است.
کسى از جنس ابر، پريزاد باران.
عاشقان منتظرند!
عاشقان بى تابند، بى قرارند تا هم
آواز شيدايى صبح فردا باشند
اى دريا تبار، بر گونه هاى امت ببار.
عاشقانت صبورند، منتظر خواهند ماند.
و باز هم جمعه…
و نيآمدي….
چقدر اين جمعه ها در گذرند…
اما کدامين جمعه..