#دانوشته-مهدوی
#تقدیم به ڪسے ڪه ثانیه هایمان را به انتظار قدومش چراغان ڪرده ایم?
سلام بر تو اے امید انتظار زمین و آسمان…
سلام بر تو اے روح پر شڪوه حق…
سلام بر تو اے محبوب دلها…?
سلام بر تو اے آسمانے ترین،
ای عاشقانه ترین شعر آفرینش…
سلام بر تو و هر آنچه ڪه از براے توست..
دلتنگي هايم تمامي ندارد
و اين بغض ويرانگر بنيان وجودم را ازهم مي پاشد?
نيمه شب است و مثل هرشب
چشمهايم با خواب بيگانه است
نميدانم شعر تلخ دلتنگي ام را با ڪدامين واژه بسرايم?
ڪه گوش جانت مشتاق شنيدنش باشد
چشمهاي به اشک نشسته ام را مي بيني؟!
ناله هاي فروخورده در گلويم را حس مي ڪني؟!?
صداي سڪوتم را ڪه سرشار از فرياداست مي شنوي؟!?
عزيز دلم ، مولاي مهربانم ?
اي جان شيرين ، اي شيرين تر جان
اي مفهوم اميد ، اي معناي آرزو
دل غمينم را به نگاهي بنواز….?
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
?【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】?
#دلنوشته ای از فرزند سردار سلیمانی:
پدرجان! هنوز صدایتان در گوشم زمزمه میشود وقتی در چشمهایم با صلابت نگاه میکردید و میگفتید بابا جان از چه میترسی دخترم؟ از اینکه مرا بزنند؟ من برای فدا شدن هستم؛ خب بزنند! تو ایمانت را قوی کن بابا جان و با خدا معامله کن…
✍ زینب سلیمانی
#دلنوشته-مهدوی
???????
#مهدی_جانم ?
? تمام هستي ام را خاك قدمت مي كنم
? تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى،
☀ چرا كه تو آفتاب يقينى،
? كه اميد فرداها هستى
? تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل سرخ
مي مانى و نرم و سبز و لطيفى ?
☁ تو معنى كلمات آسمانى هستي كه دستهايش براى آمدنت به زمين دعا مي كند.
❤ اى تجسّم مهربانى
غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را
توصيف مي كنندو نفس آب تو رامعنى مي كندو نبض خورشيد تو را وصف مي كند.
خوب مي دانم كه تو مي آيى؛
آرى تو مي آيى همانطور كه وعده كرده اى
و آنگاه است….كه كلمه انتظار را از لغتنامه ها پاك خواهيم كرد. ??
? پس اى تمام زيبايى!
بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود
باشى.
یا ابا صالح المهدی ادرکنی..
آقا جانم دلم بی قرار شماست چه کنم ؟
?أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج?
❤ تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود ♠️
???????????
#دلنوشته زینب سلیمانی به یاد پدرش
شهادتتان از درون، خیمه سوزان من بود و تمام وجودم یکییکی از درون میسوخت و روی هم فرومیریخت اما وقتی عظمت حضور مردم را دیدم که چه باشکوه و با عزت و با تمام وجود برایتان به میدان آمدند، دلم کمی آرام گرفت.
همیشه به من میگفتید عزت دست خداست و بدانید اگر گمنامترین هم باشید ولی نیت شما یاری مردم باشد، میبینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش میگیرد.
میدانم راز آن چهره نورانیتان و آن همه عزت و عظمتتان فقط در نمازهای نافله و گریههای شبانه و گرسنگی در بیابانها و گرمای صحراها و آن همه خطر را به جان خریدن نبود… بلکه شما جان و مال و دنیا و آخرتتان را با خداوند متعال، فاطمه زهرا(س) و عمه سادات(س) معامله کردید.
آن روز که رسم «کلنا عباسک یا زینب» را نوشتید، این نوشته وِرد زبان همه عالم شد. شما علمدار خیمه خواهر حسین(ع) شدید و من تا آخرین نفس فدایی بانویی میشوم که نام مبارکش را بر من نهادید تا حق این نام را ادا کنم».
#دلنوشته
در گذر روزها
زمانے که صداے شادے از دیوار زندگے مانند گلهاے کاغذے بالا مےرود
بیشتر دلتنگ یک لحظه با شما بودن میشوم
وقتے که با دوستانم میخندم
یکدفعه دلم براے زیبایے مرواریدهاے سفید صدف لبخندتان پر میکشد
که نه تنها من
بلکه حال دنیا هم بےشما خوب نیست
هر قدر هم که در ظاهر شاد و خوشبخت باشیم
و بدون دریاے آرام نگاهتان
امکانے وجود ندارد براے قرار
درست است بر دنیایم در ثانیههاے تاریک غیبتتان، تلاطمے موّاج تر از همیشه حکم فرماست
اما
همچنان نفسهایم برقرار است
که شمایید امکان دنیاے من
براے زندگے
سلام بر شما که زندگے را برایم ممکن میکنے.
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم…
?ما ملت امام حسینیم?
?ما ملت شهادتیم?