#رکورد
وقتی قرار شد به پاس کاردانیها وجانفشانی های مکرر از پایگاه هوایی #بوشهر به #تهران انتقال یابد ودر ستاد عملیات نیروی هوایی خدمت کند، همسرش فوق العاده خوشحال شد واو را تشویق کرد تا هرچه زودتربرای انتقال اقدام کند.
اما اودر دفتر یادداشتش نوشت : باید بازبان خودش #قانعش کنم انتقال به تهران یعنی #مرگ من چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است.
?عباس دوران در طول ۲۲ ماه حضور در جنگ ۱۲۰ پرواز عملیاتی داشتند. آنهایی که اهل پرواز هستند می دانند که غیرممکن است. شاید هیچ #خلبانی پیدا نشود که توانسته باشد از عهده این کار برآید و این در آن زمان یک #رکورد در نیروی هوایی محسوب می شد. در بین نیروی های دشمن نیز دوران خیلی معروف بود و زهرچشمی از عراقی ها گرفته بود که عراقی ها آرزوداشتند او را اسیر کنند.
?#شهید_عباس_دوران?
شادےروح شهدا #صلوات
#مـحفـل_شـهـیدان
•┈┈••✾•?????•✾••┈┈•
#شهید امام رضایی
?#برگےازخاطرات_افلاڪیان
هر بار ڪه از #جبهه برمیگشت اول به #مشهد میرفت، بعد به خانه میآمد. یک بار از او پرسیدم: «حڪایت چیه که این قدر زیارت #امام_رضا میرے؟؟
گفت: «#حاجت مهمی دارم، ولی عجیبه که پام به #حرم میرسه آروم میشم».
بعد از شهادتش، ۱۵ روز همه جای تهران دنبال جنازه گشتیم، اما پیدا نشد.
از طرف #بنیادشهید تماس گرفتند و گفتند: «جنازه شهیدتون توی #مشهده»
با تعجب پرسیدم: «شهید ما چطوری به اونجا رسید؟»
گفتند: امروز شهدا رو دور حرم #امام_رضا_ع طواف دادیم. کسی به استقبال شهید شما نیامده بود. ناچار کفن رو باز کردیم و اسم و آدرس شما رو توی جیبش پیدا کردیم.
✍#راوے: پدرشهید
?#شهیدحسین_غنیمت_پور?
#شادےروح شهدا #صلوات
#مـحفـل_شـهـیدان
#هدیه-حضرت-زهرا-سلام-الله-علیها
#چند_لحظه_عاشقے ?
#خاڪریز_خاطرہ_ها ?❤
درطول این یازده سال زندگی مشترک خاص بودن خودشون راکاملا نشان داده بودند.
همیشه سر وقت نماز هایش را می خواند و من وپسرم هم به او اقتدا می کردیم . گاهی مواقع محمد مهدی بر دوش او سوار می شد و ایشان با اینکه ترکش های زیادی در بدن داشتند از اول تا آخر نماز او را بر دوش خود نگه می داشتند .
علاقه زیادی به خانواده داشتند و اجازه نمی دادند محمد مهدی قبل از من وارد یا خارج شوند و به او می گفت :《چون مامان چادر برسر دارد ، به حرمت چادرش که هدیه حضرت زهرا(ع) است باید اول او برود.》
این اواخر محمد مهدی چادر نماز مرا برسرش می کرد که بتواند زودتر خارج شود و ایشان با زبان شیرین بچگانه برایش صحبت می کرد و توضیح می داد که این هدیه رافقط حضرت زهرا سلام الله علیها به خانوم ها می دهند.
#شهید_مسلم_خیزاب?
#هدیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها?
#جوان مؤمن انقلابی
#تلنگر
^??️^
↫همیشہ ڪہ شهادتــ♡ بہ “رفتݩ” نیستـــ
↫گـاهے شهادتـــ در “ماندݩ” استـــ•••
↫گاهے شهادتـــ با زیر آتش?دشمن
“سوختن” میسر نمے شود•••
با هر روز ” سوختن و ساختن”
در این دنیـ?ـا میسر مے شود•••
↫همیشه ڪہ شهادتـ♡ بہ “خونے"? شدن نیستـــ
↫گاهے شهادتـــ بہ ⇦"خاڪے"⇨ شدن استـــ•••
↫و شهادتـــ بہ “آسمان رفتن نیستـــ”
ڪہ بہ “خود آمدن” استـــ•••
و براے شهید شدن نیازے بہ “باݪ"? ندارے
↫بݪڪہ نیاز بہ “دݪ” ♥️دارے•••
و شهادتـــــ !
رحمتـــ خاص خداستـــــ✨
و بارانے? استـ ڪہ بر هر ڪس نمی بارد
#شهیدانهـ
#تلنگرانھ
#عشاق_الرقیه?】
#اهمیت به نماز#شهید مشلب
#چند_لحظه_عاشقے ?
#خاڪریز_خاطرہ_ها ?❤
روزی برای تحویل امانتی به شهر “تبنین” رفته بودیم.در راه برگشت صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم؟
گفتم ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و همانجا نماز می خوانیم… از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت:من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم
و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم .
دوست دارم نمازم با نماز #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود”
راوی:علی مرعی (دوست شهید)
#شهید_احمد_مشلب❤
#اهمیت_نماز
#جوان مؤمن انقلابی