عقیله بنی هاشم یعنی چه
حضرت زینب (سلام الله علیه ) ملقب به ، عقیله بنی هاشم و الطالبین بود . عقیله زن کریمه را گویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد
همچنین در فرهنگ عربی، عقیله به زن خردمند می گویند که مسائل را با صبر و خرد بالا حل و فصل می کند و در کارش دور اندیشی و آینده نگری داشته باشد .
آنچه در کتاب روایی و حدیثی مستند و قوی وجود دارد حاکی از این است که (حضرت زینب سلام الله علیها)بانوی علم و فضل است و او علم خود را از جد بزرگوارش ، پدر ارجمند و مادر گرامی و برادران عزیزش دارد . کسانی که متصل به وحی اند . نوشته اند حضرت زینب( سلام الله علیها ) درس تفسیر برای بانوان داشت .
دختر امیر المومنین علی ( ع) ارای علم وافر خدادای بود. ابن عباس از وی با این عبارت نقل می کند و می گوید : “بانوی خردمند ما زینب ( سلام الله علیها ) و همین بس که در بنی هاشم به" عقیله ” یعنی بانوی خردمند معروف بود و آن هنگام که حضرت زینب ( سلام الله علیها ) در اسارت وارد کوفه شد . او بانوانی را که برای تماشا آمده اند ، می شناسد . در و دیوار آن دو را به یاد ایامی انداخت که بانوان همین شهر ، صف اندر صف منتظر لقایش می نشستند تا در درس تفسیرش شرکت کنند و اکنون شهر به شهر می گردد.
از سخنان حضرت زینب ( سلام الله علیها ) در طول مسافرت کربلا ،کوفه و شام و خطبه ها و سخنرانی هایی آینده نگرانه و خردمندانه که در فرصت های مختلف در برابر ستمکاران و طاغوتیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود ، به خوبی معلوم می شود که مراتب علم و دانش کمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم اکتسابی نبوده و بهره ای الهی و جنبه خارق العاده داشته است .
شاهد این مطلب ، کلام امام سجاد (علیه السلام)است که پس از خطبه کوفه بر او فرمود :”عمه جان آرام باش و سکوت اختیار کن که تو بحمد الله دانشمندی علم ندیده و فهمیده ای هستی که کس تو را فهم نیاموخته است “
دل نوشته
? بسم تعالی?
?همیشه برایم زیبا جلوه می شد ، نه فقط برای من ، بلکه همه این نظر را در مورد او داشتن قیافه اش همیشه برایم زیبا و دلنشین بود و به زبان شیرین تر قیافه اش برایم شیرین بود و از صمیم دل دوستش داشتم .?
?چهره ای سبزه با چشمان سیاه و درشت تناسب زیادی با آسمان شب داشت ، و چشمانش آن قدر زیبا بود که همه آرزوی داشتن چنین چشمانی را داشتن لب غنچه ای و بینی خیلی زیبایی داشت و چاله ی روی گونه هایش که هنگام لبخند بیشتر خود را نشان می داد با هم تناسب ترکیب چهره اش را می ساخت .?
?با قد و قامتی بلند رعنا و لباس های شیک ان چنانی از بین آن همه لباس ، یک لباس رو از همه بیشتر دوست داشت ان هم لباس نظامی پدرش بود .?
شعر
❤ اگر عباس ماه هاشمین است❤
❤ هنر جوی امیرالمومنین است❤
❤اگر اسطوره ای فخر ادب است❤
❤ چو ماهش حضرت ام البنین است ❤
اللهم عجل لولیک الفرج
????????
اسامی شهدای فرودگاه تیفور (تیاس) ؛
ماجرای گردان زنان غواص!!
وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهههای حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) بروی.
شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) متعلق به خواهران است به شدت با این امر مخالفت کرد وخواستار اعزام به گردان دیگری شد اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد.
هنگامی که میخواست به سمت گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است.
شهید ملکی بعد از شنیدن اسم «غواص» به فرمانده التماس کرد که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید، من را به گردان علیاصغر (علیه السلام) بفرستید، گردان علیاکبر (علیه السلام) گردان امام حسین (علیه السلام) این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازمالاجرا بود.
شهید ملکی در طول راه به این میاندیشید که «خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلا اینها چرا غواص شدهاند؟ یا ابوالفضل (علیه السلام) خودت کمکم کن.»
هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد، چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه چشمانش را بست و شروع به استغفار کرد.
راننده که از پشت سر شهید ملکی میآمد، با تعجب گفت: حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟
شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: «والله چی بگم، استغفرالله از دست این خواهرای غواص» …
راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض میکنند.
اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!!
راوی : سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج