مهم ترین وقایع ۱۳ محرم
مهم ترین وقایع روز سیزدهم محرم
حضور اسرا در مجلس ابن زیاد
در کتاب حوادث الایام، سید مهدی مرعشی نجفی مهمترین وقایع رخداده شده در سیزدهم محرم به شرح ذیل است .
به گزارش خبرگزاری برنا؛ مهمترین وقایع سیزدهم محرم عبارتند از :
1- اسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس ابن زیاد
پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند،ابن زیاد در کاخ خود نشست ودستور داد سر مطهر امام حسین علیه السلام را در برابرش گذاشتند.آنگاه زنان وکودکان آن حضرت را به همراه امام سجاد علیه السلام در حالی که به طناب بسته بودند_وارد مجلس نموده ،در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند. در این حال درباریان آن ملعون به تماشا ایستاده بودند.(۱)
2– اسرای اهل بیت علیهم السلام در زندان کوفه
پس از مجلس شوم ابن زیاد،اهل بیت علیهم السلام را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند.(۲)
3- خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه و شام
ابن زیاد به مدینه وشام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین علیه السلام را منتشر ساخت.(۳)
4-شهادت عبدالله بن عفیف
عبدالله بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بودو در جنگ های جمل و صفین دو چشم خود را از دست داده بود .لذا مشغول عبادت بود.
او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السلام نسبت کذب می دهد ،از میان جمعیت بر خاست وگفت:ساکت باش ای پسر مرجانه ،دروغگو تویی وپدر توکه به تو این مقام را داد. ای دشمن خدا! فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را می کشی و در منابر مؤمنین این چنین سخن می گویی ؟ مأموران خواستند معترض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت،ولی بعد آمدند و خانه او را محاصره کردند .پس از رشادت های او و دخترش دستگیر شد و همان طور که از خدا خواسته بود به دست بدترین خلق یعنی ابن زیاد به شهادت رسید.(۴)
۱.الوقایع الحوادث:ج۴ص ۶۳٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۵۶٫
۲. الوقایع الحوادث:ج محرم ص ۹۴٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۶۳٫
۳. الوقایع الحوادث:ج محرم ۹۶٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۶۳٫
۴.وقایع الحوادث:ج۴ص ۸۰،۸۷_۸۸٫
# مقام-معظم-رهبری
امروز حسینبن علی(ع) میتواند دنیا را
نجات بدهد به شرط آنکه چهرهی او را
تحریف و مغشوش نکنند. ۱۳۷۴/۳/۳
?【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】?
ماجرای دفن پیکر پاک شهدای کربلا
?پرسش : پیکر شهدای کربلا توسط چه کسی دفن گردید؟
♦️به تعبير مرحوم حاج «شيخ عباس قمى» در نفس المهموم: «در كتب معتبر كيفيت دفن امام حسين(عليه السلام) و اصحابش به تفصيل نيامده است». (1)
ولى بنا به نقل مشهور اجساد مطهر شهدا سه روز زير آفتاب بر روى زمين مانده بودند و باد صحرا بر آن بدنهاى پاك مى وزيد. تا آنكه طائفه بنى اسد كه در غاضريه ـ محله اى نزديك كربلا ـ منزل داشتند، پس از تخليه كربلا از سپاه ابن سعد به كربلا آمدند و آن بدنهاى پاك را در خاك و خون مشاهده كردند.
♦️آنان از زن و مرد فريادشان به ناله و شيون بلند شد. وقتى كه مصمم شدند آن بدنهاى پاك را دفن كنند، چون نه سر در بدن داشتند و نه لباسى بر تن، هيچ يك را نمى شناختند. لذا متحير و سرگردان بودند كه چه كنند، ناگاه امام سجاد(عليه السلام) از سمت صحرا به سوى آنان آمد و شهدا را به آنها معرفى كرد. و قبل از همه به دفن پيكر پاك امام حسين(عليه السلام) اقدام فرمود.
♦️او در گوشه اى از كربلا كمى خاك را كنار زد، قبرى ساخته و پرداخته آشكار شد، دستها را زير بدن قرار داد و به تنهايى به داخل قبر برد و فرمود: «با من كسانى هستند كه مرا يارى كنند». چون بدن را در قبر نهاد صورت مباركش را بر گلوى بريده پدرش گذاشت و در حالى كه باران اشك چون ابر بهارى بر گونه هايش جارى بود، فرمود:
♦️«طُوبى لاَِرْض تَضَمَّنَتْ جَسَدَكَ الطّاهِرَ، فَإنّ الدُّنْيا بَعْدَك مُظْلِمَةٌ وَ الاْخِرَةُ بِنُورِكَ مُشْرِقَةٌ، أَمَّا اللَّيْلُ فَمُسَهَّدٌ وَ الْحُزْنُ فَسَرْمَدٌ، أَوْ يَخْتارَ اللهُ لاَِهْلِ بَيْتِكَ دارَكَ الَّتي أَنْتَ بِها مُقيمٌ وَ عَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ يَابْنَ رَسُولِ الله وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ»؛ (خوشا به آن زمينى كه پيكر پاك تو را در برگرفته، دنيا پس از تو تاريك شد و آخرت به نور جمال تو روشن گشت. شبها ديگر خواب به سراغم نمى آيد و اندوهم پايانى نخواهد داشت. تا آن زمان كه خداوند اهل بيت تو را به تو ملحق كند و در كنار تو جاى دهد. درود و سلامم بر تو باد اى فرزند رسول خدا و رحمت و بركات خدا بر تو باد).
آنگاه از قبر خارج شد و آن را از خاك پوشاند و با انگشت روى قبر نوشت: «هذا قَبْرُ الحُسَيْنِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِب اَلَّذِي قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَريباً»؛ (اين قبر حسين بن على(عليه السلام) است كه او را با لب تشنه و غريب كشتند).
♦️سپس بدن پاك على اكبر(عليه السلام) پايين پاى حضرت به خاك سپرده شد و بقيه شهدا از بنى هاشم و اصحاب نيز در يك قبر دسته جمعى پايين پاى امام(عليه السلام) دفن شدند. (2)
♦️آنگاه امام سجاد(عليه السلام)، قوم بنى اسد را به طرف نهر علقمه محل شهادت حضرت عباس قمر بنى هاشم راهنمايى كرد. و پيكر پاك آن حضرت را در همانجا دفن نمودند. امام زين العابدين(عليه السلام) در حال دفن عمويش گريه سوزناكى كرد و فرمود: «عَلَى الدُّنْيا بَعْدَكَ الْعَفا يا قَمَرَ بَني هاشِم وَعَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ مِنْ شَهيد مُحْتَسَب وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ»؛ (اى قمر بنى هاشم! بعد از تو خاك بر سر دنيا، بر تو درود مى فرستم و رحمت و بركات خداوند را براى تو طلب مى كنم). (3)
♦️سپس بنى اسد «حبيب بن مظاهر» را كه بزرگ قبيله آنان بود، جداگانه ـ همانجايى كه اكنون هست ـ دفن نمودند. (4)
♦️در اينكه امام سجاد(عليه السلام) چگونه در حال اسارت اقدام به چنين عملى نموده است، روايات زيادى در دست است كه مى رساند برابر مبانى اعتقادى شيعه، متولى كفن و دفن هر امامى، امام بعد از اوست. از جمله در روايتى از امام رضا(عليه السلام) مى خوانيم كه به همين نكته اشاره كرده در پاسخ على بن حمزه فرمودند: «همان كسى كه على بن الحسين(عليه السلام) را قدرت داده است كه (در حال اسارت) به كربلا بيايد و جسد مطهّر پدرش را به خاك سپارد، به صاحب اين امر (اشاره به خودش) قدرت داده است تا به بغداد آمده و امر پدرش (حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام)) را عهده دار گردد و سپس بازگردد. با اين تفاوت كه وى همانند امام على بن الحسين(عليه السلام) در بند اسارت گرفتار نبوده است». (5)، (6)
? (1). نفس المهموم، ص 213.
(2). رجوع شود به: ارشاد مفيد، ص 470 ـ 471 و مقتل الحسين مقرّم، ص 320.
(3). مقتل الحسين مقرّم، ص 320 و ارشاد مفيد، ص 471.
(4). قصه كربلا، ص 418 .
(5). بحارالانوار، ج 48، ص 270 .
(6). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 550.
? eitaa.com/ebratha_ir ایتا
? sapp.ir/ebratha.org سروش
# خود سازی
#سیره_اخلاقی_امام_حسین_علیه السلام
راوی دیگر میگوید: چون به خدمت امام حسین علیهالسّلام رسیدم، از او پرسیدم: چگونه به این حالت عبادت و خشیت رسیدهای؟ («ما اعظم خوفک من ربک؟».) حضرت فرمود: «آرامش خاطر در پیشگاه الهی، در سایه تقوا و خشیت و عبادت فراهم میگردد.»
از این رو، روز تاسوعا هنگامی که سپاهیان یزید تهاجم به سوی خیمههای اهل بیت را شروع کردند، آن حضرت خطاب به برادرش ابوالفضل علیهالسّلام فرمود: «جانم به فدایت برادرم! سعی کن از …
● مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۹۲.
○ ابن اثیر، کامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۷.
● مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_اصحاب_الحسین_ع
●➼┅═❧═┅┅───┄
گوهرهای ناب در خطبه های عاشورایی
از جمله بهترین و با ارزش ترین منشورهای تربیتی، معرفتی و آموزشی در منابع تاریخی و اسلامی سخنان و خطبه های گوهر بار امام حسین(علیه السلام) است که درخلال جریان تلخ واقعه سال 61 هجری به یادگار مانده است. سخنان ارزشمندی که برای هر مخاطب و شنونده ای درس های مهم عاقبت به خیری و رستگاری را به دنبال دارد به شرط آنکه گوش شنونده این گوهر های ناب را در زندگی به کار بسته و مورد توجه همگان در مراتب مختلف زندگی قرار داشته باشد.
گوهر های ناب در خطبه های عاشورایی
?1-جلوه ای از پناهگاه امن الهی در صحرای کربلا
در جریان واقعه عاشورا جلوه های فراوانی از فضیلت و اخلاق حسینی(علیه السلام) را می توان مشاهده کرد، در تلخ ترین واقعه عالم در سال 61 هجری هر چند عده کثیری از انسان های حیوان سیرت کمر به قتل امام خود بسته بودند و بدترین و سخت ترین شرارات و مصیبت ها را بر امام و اهل بیت گرامیشان وارد کردند، ولی با این حال شاهد جلوه های ناب و بی همتای اخلاقی امام حسین(علیه السلام) در مقابل حیوان سیرتان تاریخ هستیم؛ چرا که امام با تمام وقار و سکنت غیر قابل توصیف بال های عطوفت و مهربانی و خیر خواهی خود را به سوی شقی ترین انسان های روی زمین باز می فرماید و آنها را با زیباترین گوهر های ناب گفتار به سوی درهای رحمت و مغفرت الهی دعوت می نماید.
این رفتار مهرورزانه سخنان ارزشمند امام رضا(علیه السلام) در توصیف امام برای انسان یاد آور می شود که می فرماید: «الإمام الرضا علیه السلام ـ فی صِفَةِ الإِمامِ ـ : الإِمامُ الأَنیسُ الرَّفیقُ ، وَالوالِدُ الشَّفیقُ ، وَالأَخُ الشَّقیقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغیرِ؛[1]امام رضا علیه السلام ـ در تعریف «امام» ـ : امام ، همدم و رفیق است و پدر مهربان ؛ و برادرِ همسان است و مادر نیکوکار به فرزند کوچکش». امام در روز عاشورا به کسانی که به دنبال غارت خیام و قتل اهل بیتش به صحرای کربلا آمده بودند، رو کرد و فرمود: «ای مردم سخنان من را بشنوید و در جنگ و خون ریزی عجله نکنید تا من وظیفه خود را که پند به شما است انجام دهم تا سبب آمدنم را توضیح دهم اگر به سخنم گوش دادید و عذر مرا پذیرفتید و با من از در انصاف و عدل وارد شدید معلوم می شود راه سعادت و خوشبختی را دریافته اید…» [2] در واقع امام حسین(علیه السلام) برای بیدار کردن فطرت های به خواب رفته و فرو پاشیده تلاش داشت تا آخرین دقایق حیات مادی و دنیوی خود کاری کند که آنها از مسیر گمراهی برگردند و در مسیر حق قرار گیرند.
در فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) تقوا از جمله مهمترین و کارآمد ترین ابزار و وسایل دینی و مذهبی است که می تواند انسان را از بردگی و اسارت هوای نفس و شیطان و انسان های ستمگر آزاد سازد.
?2-نشان دادن عظمت الهی و تحقیر سپاه کوفیان
در فراز های ابتدایی خطبه روز عاشورا امام حسین(علیه السلام) با نشان دادن صدق خود مبنی بر انسان دوستی و دست گیری از شقی ترین انسان های غافل روی زمین با صلابت و اقتدار سخنانی را بیان می فرماید که گویا اشاره تلویحی به آیه 71 سوره مبارکه یونس است، آیه ای که در واقع احتجاج حضرت نوح(علیه السلام) با قومش بود،[3] آری امام در نهایت شجاعت و شهامت و با نفرات کم و تجهیزات محدود در مقابل دشمنان سر سخت، ایستادگی کرد زیرا معتقد بود که در نظام هستی، حق پیروز و باطل محکوم به شکست است بر خلاف امویان که معتقد بودند هر کسی قدرت مادی داشته باشد پیروز می شود، حضرت با ایستادگی و رشادت تمام این چنین تفکر سکولاری را به تمسخر می گیرد و بی اعتنایی خویش را به قدرت پوشالیشان نشان می دهد، و بدین وسیله ضربه محکم روانی به افکارشان وارد می کند، سپس حضرت می فرماید: «وَإنْ لَمْ تُعْطُونِی النِّصْفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ وَشُرَکآءَکمْ ثُمَّ لَا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّه ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَلَا تُنظِرُونِ! إِنَّ وَلِی اللَهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتَبَ وَهُوَ یتَوَلَّی الصَّلِحِینَ؛[4]و اگر عذر مرا نپذیرید و حجّت مرا کافی ندانید، پس در آن هنگام رأی خود و شریکان خود را روی هم گرد آورده، تا اینکه کار شما و امر شما بر شما پوشیده نماند؛ و سپس بدون هیچ مهلتی به من بپردازید و کار خود را یکسره کنید!».
?3-پرده برداشتن از سرای فریب و غرور
شیطان چنان زیبایی های فریبنده دنیا را برای کوفیان و سپاه شامیان آذین بسته بود که برای دست یابی به آن به مبارزه با خدا وارد میدان کربلا شده بودند، و گوش های کوفیان را از شنیدن سخنان حق منع کرده بود که گویی صدای عرشی حسین(علیه السلام) را نمی شنیدند، آن چنان سراب فریبنده دنیا در نگاه آنها زیبا جلوه گر شده بود که گویی اصلاً آیات الهی را در مورد بی ارزشی و سستی حیات مادی نشنیده بودند، ولی با این وجود امام حسین(علیه السلام) بار دیگر با تکیه بر معارف قرآنی پرده از حقیقت و ماهیت دنیا بر می دارد شاید فطرت های مبتلا شده به مرگ جاهلیت از خواب گران بیدار شوند حضرت این چنین به حقیقت و ماهیت دنیا اشاره فرمودند: تاریخ دمشق عن بشر بن طانحة عن رجل من همدان خَطَبَنَا الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام …«عِبادَ اللّهِ، اتَّقُوا اللّهَ و کونوا مِنَ الدُّنیا عَلى حَذَرٍ، فَإِنَّ الدُّنیا لَو بَقِیَت لأَحَدٍ و بَقِیَ عَلَیها أحَدٌ، کانَتِ الأَنبِیاءُ أحَقَّ بِالبَقاء؛[5] تاریخ دمشق به نقل از بشر بن طانحه، از مردى از قبیله هَمْدان: امام حسین (علیه السلام) صبح روز شهادتش براى ما سخنرانى کرد و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: «بندگان خدا! از خدا پروا کنید و از دنیا برحذر باشید که اگر قرار بود دنیا براى کسى بمانَد و کسى در آن بمانَد، پیامبران به ماندن، سزاوارتر…».
«خداوند متعال، دنیا را براى آزمودن آفرید و اهلش را براى نابودن شدن؛ تازه اش کهنه شدنى و نعمتش در معرض نابودى و شادى اش رو به تیرگى است و منزلى براى رفتن است، نه خانه اى براى ماندن».[6]
?4-یاد آوری برترین توشه و کلید رستگاری
از جمله نکات درس آموز و نجات دهنده در خطبه روز عاشورای امام حسین(علیه السلام) اشاره کردن به بهترین توشه و ذخیره در حیات مادی است، بر خلاف تصور و تفکر کسانی که بهترین توشه و ذخیری مادی و دنیوی را حکومت و گندم ری تصور کرده بودند، امام حسین(علیه السلام) آب پاکی را روی دست همگان ریخته و با توجه دادن آنها به ناپایداری حیات مادی با اشاره ای قرآنی بهترین توشه حیات دنیوی و زندگی مادی را تقوا و پرهیز کاری معرفی می فرمایند: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى[7] وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحونَ؛[8] «و توشه برگیرید که بهترین توشه، پرهیزگارى است» و از خدا پروا کنید، شاید که رستگار شوید».
در فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) تقوا از جمله مهمترین و کارآمد ترین ابزار و وسایل دینی و مذهبی است که می تواند انسان را از بردگی و اسارت هوای نفس و شیطان و انسان های ستمگر آزاد سازد، از آنجا که عمده مسیر هلاکت انسان در حیات مادی به خاطر پیروی از شهوات حیوانی و گوش کردن به زمزمه های شیطانی است، تقوای الهی می تواند همچون سپری کارآمد مانع شقاوت انسان در مصاف با دشمنان بیرونی و درونی باشد. اسلحه و ابزار کارآمدی که سپاه شیطانی امویان از آن تهی بودند و بهره ای از آن نداشتند. در یک کلام راز خوشبختی انسان در خطبه عاشورایی امام حسین(علیه السلام) در روز آن پارسایی و بهره مندی از تقوا بود که جای خالی آن در زندگی کوفیان مشهود بود: امام علی(علیه السلام) پیش تر در خصوص این راز خوشبختی این چنین بیان فرموده بود به نقل از منابع روایی: « فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد، وَ ذَخِیرَةُ مَعَاد، وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَة، وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَة. بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ، وَ یَنْجُو الْهَارِبُ، وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ؛[9] تقواى خدا کلید پاکى و درستى و اندوخته اى براى بازگشتگاه و باعث آزادى از هر بندگى و رهایى از هر نابودى است. به وسیله تقواست که جوینده به مطلوبش مى رسد و گریزانِ [از عذاب و کیفر الهى ]رهایى مى یابد و به خواست ها رسیده مى شود».
در واقع این عنصر تقوا و پرهیزکاری است که موجب تشخیص جبهه حق از باطل می شود، و مانع تأثیر پذیری انسان از مکر و کید شیطان می شود، و رسیدن به رستگاری را برای انسان میسر می نماید. و از امتحان های سنگین روزگار انسان را یاری می رساند. «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا»[10]
________________________
منابع:
[1]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص200.
[2]. إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، ص240 «أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی، وَلَا تَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ عَلَی لَکمْ…»
[3]. ر.ک: سوره مبارکه یونس آیات 71و 72.
[4]. إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، ص240.
[5]. تاریخ دمشق: ج 14 ص 218، کفایة الطالب: ص 429.
[6]. همان.
[7]. سوره مبارکه بقره آیه 197.
[8]. سوره مبارکه آل عمران آیه 130.
[9]. نهج البلاغة : الخطبة 230.
[10].سوره مبارکه مریم، آیه 72.
