#روایات-مهدوی
✺بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم✺
روایـــــ?ــــات مهــــــدوے
☀️پیامبر اعظم(صلى الله علیه وآله):
«یَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ، وَ نِساؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ، وَ دَنانیرُهُمْ دینُهُمْ، وَ شَرَفُهُمْ مَتاعُهُمْ، وَ لایَبْقى مِنَ الاْیمانِ اِلاّ اِسْمُهُ،
زمانى بر مردم خواهد آمد که شکم هایشان معبود آنها، و زنانشان قبله گاه آنها، و سرمایه شان دین آنهاست، و شرفشان را در معرض فروش قرار مى دهند و از ایمان جز نام آن باقى نمى ماند…».
(مردم که از این سخن، پس از برچیده شدن بساط بت پرستى در عصر رسول الله (صلى الله علیه وآله) بسیار متعجّب شده بودند پرسیدند:) یا رَسُولَ الله! اَیَعْبُدُونَ الاَْصْنامَ،
آیا امکان دارد که مسلمانان دوباره به بت پرستى روى آورند؟
قالَ: «نَعَمْ، کُلُّ دِرْهَم عِنْدَهُمْ صَنَمٌ»،
حضرت فرمودند: «بله (البتّه نه به شکل بت پرستان قبل از اسلام، بلکه) هر درهمى بتى براى آنها محسوب مى شود (و آنها را از یاد خدا غافل مى سازد!). [1]
در روایت دیگرى نیز مى خوانیم: «هنگامى که اوّلین درهم و دینار را ساختند، شیطان بسیار خوشحال شد و آنها را بر چشمش نهاد و سپس آنها را بوسید و گفت: شما نور چشمان من هستید! اگر از این پس انسانها بت پرستى نکنند، امّا شما را بپرستند، من غمى نخواهم داشت!».[2]
آنچه گفته شد یک نوع بت پرستى است که در عصر ما رواج دارد و بت پرستى أشکال دیگرى هم دارد که تعریف کامل آن در جمله زیر آمده است: «کُلُّما شَغَلَکَ عَنِ اللهِ فَهُوَ صَنَمُکَ، هر چیزى که تو را از یاد خدا باز دارد آن بت توست».
اگر بعضى از دلها را بشکافیم بُتخانه بزرگى خواهد بود! دلى کعبه پروردگار است که جز خدا در آن دل نباشد و اگر غیر خدا را هم بخواهد، در راستاى رضایت خداوند باشد.
امّا در مورد هدف دوم نیز باید توجّه داشت که شیطان مفهوم وسیعى دارد، زیرا شیطان به معناى یک موجود طغیانگر در برابر خداوند است، بنابراین پیروى از هر موجودى که در برابر خداوند طغیانگرى مى کند پیروى از شیطان است. حتّى گوش فرادادن به هر سخنى اطاعت از صاحب آن سخن شمرده مى شود، اگر آن سخن براى رضاى خدا باشد، عبادت الهى محسوب مى شود و اگر در راه خلاف باشد، عبادت شیطان است.[3]
_______________________
_______________________
??1-بحار الانوار: ج22، صفحه 453
??2-بحار الانوار: ج70، صفحه 137
??3-میزان الحکمة: باب 2496، حدیث 11352، (ج6، ص19)
#حدیث-روز
✍️ بســـــــــوی ظهــــــور…..
?حدیث داریم ڪه در دوره آخرالزمان، «بطونُهُم آلِهَتُهم»: شڪم مردم، خدایشان می شود.
?فقط فڪر و ذڪرش این است ڪه ناهار چه بخوریم؟ شام چه بخوریم؟ مگر ما می دانیم ڪه تا شب زنده ایم ڪه بگوییم چه بخوریم؟
?حضرت لقمان(علیه السلام) به پسر خود فرمود:
“پسر من! در صبح، حدیث شب مڪن، نگو امشب… چه می دانی ڪه تا شب زنده ای یا نه؟” تو چه می دانی فردا اسمت در ڪدام دفتر است؟ شاید فردا اسمت در دفتر بهشت زهرا (سلام الله علیها) ثبت شود.
?خیلی ها الان سالم و زنده هستند، اما فردا اسمشان در دفتر بهشت زهرا (سلام الله علیها) است.
? آیتالله مجتهدی تهرانی (ره):
فڪر و ذڪرتان شڪم نباشد
_______________________
_______________________
???????
#تلنگر
#کلام-شهید⚠️
طوری #تَلاش کنید کِه اگر روزی
#امام زمان عج فرمودند:
” یه سرباز #متخصص میخام☝️
بفرمایند ؛ فلانی بیاید “
سربازی کِه هیچ #کارایـی
نداشته باشه بدردِ اقا نمیخوره..
برید #آمادگیِ جسمانیِ
خودتون رو ببرید بالا✅
مومن باشید..
همراه با آمادگیِ جسمانی…♥️
#شهیدحسینمغزغلامے
#اللھم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈••••✾•?•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•?•✾•••┈┈•
*تسبیح اشک های سحر بی نتیجه نیست*
?️?️?️?️?️?️?️
تسبیح اشک های سحر بی نتیجه نیست
در گریه دیده ایم اثر بی نتیجه نیست
باور کنید آهِ جگر بی نتیجه نیست
این قدر باز ماندن در بی نتیجه نیست
از انتـظار، پنجره ها باز می شوند
با نور چـشم تـو گره ها باز می شوند
تقـویم هـایمان هـمه زارند خــسته اند
این ابرها چگونه بـبارند خسـته اند
بی تو از این که جمـعه شمارند خسته اند
از برگ برگ خـود گـله دارند خسته اند
کارم غروب جمعه به اشکال خورده شد
دیدی هزار و سیصدمان سال خورده شد
نام تو می بـریم اگـر، قــند می خوریم
پس ما به ردّ پـای تو پیـوند می خوریم
وقتی که ما به جان تو سوگند می خوریم
یعنی به دردِ لطف خداوند می خوریم
مرحمتش گرفت گرفتار تـو شدیم
چله نشین لحظه ی دیدار تو شدیم
با هر گـناه اشک تـو را حیف می کنم
رویـم سیاه، اشک تو را حیف می کنم
شرمنده آه اشک تو را حیف می کنم
حیف از تو مـاه اشک تو را حیف می کنم
پیش خدا که روی سفیدی نداشتیم
اشکت اگر نبود امیدی نداشتیم
((شاعر: صابر خراسانی))
اللهم_ عجل_ لولیک_ الفرج
⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊
⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊
?️?️?️?️?️?️?️
#یا ابا صالح المهدی(عج)
???????
یــا ابـــاصــالـــح المهــــدی (عــج)
بی تو چه سخت می گذرد روزگار من
خود را به من نشان بده آیینه دار من
ای آفتاب! خیره به راهت نشسته ام
رحمی به حال دیده ی چشم انتظار من
هر شب برای آمدنت گریه می کنند
سجاده و دو دیده ی شب زنده دار من
امید بسته ام که می آیی و می کشی
دستی به روی این دل امیدوار من
دل را برای آمدنت فرش کرده ام
بشتاب ای امید دل بی قرار من
دست دعا و اشک و نیازم ظهور توست
کی مستجاب می شود این انتظار من
الّلهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَـــــ الْفَــــرَج
???????