#عکس-نوشته
#حدیث -روز
#حدیث-روز
امام رضا علیه السلام :
كَمالُ الدّينِ وَلايَتُنا و َالبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا.
كمال دين، در ولايت ما و بيزارى جستن از دشمن ماست.
بحار الانوار،ج27 ، ص58
❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀
حدیث گرافی?
#بد-رفتاری-با-زوّار-امام-رضا-(ع)
ابومنصور بن عبدالرّزاق گفت :
من در اوانِ جوانى، نسبت به كسانى كه به زيارت قبر حضرت رضا(علیه السلام) مىرفتند، خيلى بدبين بودم و با آنها دشمنى مىنمودم؛ و به همين خاطر، با خودم عهد بسته بودم كه زوّار آن حضرت(علیه السلام) را اذيّت كنم؛ به گونهاى كه سر راه زوّار را مىگرفتم و متعرّض آنها مىشدم و پول و اسباب آنها را مىگرفتم و آنها را برهنه مىكردم.
روزى به عنوان شكار، بيرون آمده بودم كه ناگاه آهويى را از دور ديدم؛ پس، سگ تازىِ خود را براى صيد آهو فرستادم؛ و تازى، آن آهو را تعقيب كرد.
آهو متوجّه تازى گرديد و به ديوارى كه بر دور قبر حضرت رضا(علیه السلام) بود، پناهنده شد. من ديدم كه آن آهو، در كنار ديوار ايستاده و تازى نيز در برابر او ايستاده است و ابدآ براى صيد آهو پيش نمىرود. هر كوششى كردم كه تازى، به صيد آهو، بپردازد، نشد؛ و او قدم از قدم برنمىداشت، لكن
هر وقت آهو از جاى خود ـ كه كنار ديوار بود ـ دور مىشد، به سمت آن آهو مىرفت؛ امّا آهو، تا متوجّه تازى مىشد، باز خود را به ديوار مىرساند و تازى برمىگشت. تا آن كه بالأخره آهو، از سوراخى كه به حياط مشهد شريف بود، داخل شد.
من هم، از پشت آهو، داخل حياط شدم؛ و در آن جا «ابونصر مقرى» را ملاقات كردم و از او سراغ آن آهو را گرفتم و گفتم: آهويى را كه الان به اين جا آمد، نديديد؟
گفت: من نديدم.
وقتى تفحّص كردم، جاى پاى آهو و فضولات او را يافتم، ولى به هيچ عنوان، از خود آهو خبرى نبود. پس فهميدم كه آن آهو، در حَرم است، ولى از نظر من، غايب مىشود.
پس از اين قضيّه، با خداى خود عهد و نذر بستم كه از آن تاريخ به بعد، متعرّض زوّار قبر شريف آن حضرت نشوم؛ و بلكه نسبت به آنها خوبى و احسان كنم.
و بعد از آن قضيّه، هر وقت، مسئله مهمّى براى من پيش مىآمد، به صاحب آن مشهد شريف، پناه مىبردم؛ و به زيارت آن بزرگوار مىرفتم؛ و حاجت من، برآورده مىشد.
عيون أخبار الرضا(7)، ج 2، ص 285، ح 11.،
برگرفته از کتاب مسیحای طوس
❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀
حدیث گرافی?
☀
{@mazhabi_mmm}?
? #کپی_با_ذکر_صلوات?
#دلنوشته چقدر دلتنگ#امام رضا هستی
? چقدر دلتنگ #امام_رضا(ع) هستی؟آخرین بار کی رفتی حرم
یه وقتایی هست که آدم دلش گرفته ….
نه می تونی به کسی بگی و نه میتونی تحمل کنی.
فقط یه محرم راز و یه مرهم دل لازمه تا بغض گلوتو بشکافی و سفره ی دلتو باز کنی.
? یا امام #رضاجان … آقای من…
شما همان محرم راز و مرهم دل هستی
چه دل انگیز است ایستادن در گوشه ای از مقابل ضریح خوشگلت و زیر لب نجوا کردن با تو
من اشک هایی را که با هر دانه از تسبیحم برای تو سرازیر میشود را دوست دارم، چرا که می دانم با هر دانه ی آن ها دلم سبک تر میشود .
خوشا آن دلی که محرم و مرهمش تویی رضا جان❤❤
? اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ ?
? اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج ?