#حدیث-مهدوی
? امام حسن عسکری(ع) فرمودند:
? به خدا سوگند؛ مهدی(عج) آنگونه نهان خواهد گشت که هیچ کس در زمان غیبت او، از گمراهی و هلاکت نجات نخواهد یافت؛ مگر آنان که خدای عزّوجل براعتقاد به امامت آن حضرت(عج)، پایدارشان دارد و در دعا برای تعجیلِ فرج مقدسش، موفقشان فرماید. ?
? کمال الدّین،باب ۳۸،حدیث ۱ ?
? دلائل الإمامه، ص ۴۸۴ ?
? تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود ?
???
?? منتظران ظهور ??
?? @montazerane_zohoor
? اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج ?
#حدیث-روز
???????
◾? امام صادق (ع) ?◾
? اگر زمان او(حضرت امام مهدی(عج)) را درک میکردم، تمامی روزهای عمرم را به خدمت او میپرداختم.
? غیبت النعمانی/۲۴۱
? دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
▪ عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
? دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
▪ زنم به سینه که آمد محرم صادق
◾️ سالروز شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، رئیس مذهب تشیع، امام عشق و عرفان، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را بر محضر شریف حضرت امام زمان(عج) و تمامی مسلمین و عاشقان اهل بیت(ع) تسلیت و تعزیت عرض مینمائیم.◾
? تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود ?
◾▪◾▪
? منتظران ظهور ?
? اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج ?
#داستان-کوتاه-هر-چه-بکاری-درو-می کنی
حکایت کوتاه و پندآموز داستانکهایی هستند که در بیشتر موارد اولین گوینده یا نویسنده آنها معلوم نیست، اما به سبب بار اخلاقی بارها نقل و بازنویسی شده اند.
پسر بچه ای که از مادر خود عصبانی شده بود، بر سرش فریاد کشید: «از تو متنفرم، متنفر!» و از ترس تنبیه شدن، از خانه فرار کرد. او از دره ای بالا رفت و فریاد زد: «از تو متنفرم، متنفر!» انعکاس صدایش به خودش بازگشت: «از تو متنفرم، متنفر!»
از آنجا که او تاکنون هرگز انعکاس صوت را تجربه نکرده بود، ترسید و برای درامان ماندن، به سوی مادرش رفت و به وی گفت: «در دره پسر بچه بدی بود که فریاد می زد: «از تو متنفرم، متنفر» مادر که پی به موضوع برده بود، از پسرک خواست به دره برگردد و این بار فریاد بزند: «دوستت دارم، دوستت دارم!»
پسرک به دره بازگشت و فریاد زد: «دوستت دارم، دوستت دارم!» و انعکاس همین کلمات به سویش بازگشت و به پسرک آموخت که زندگی ما، همچون انعکاس یک صوت است؛ آنچه را کاشته ایم، درو می کنیم?
شما هم قبول دارید هر چی بکاری درو میکنی؟ ممنون از نگاه زیباتون.
#تصاویری زیبا از همایش"سلام فرمانده"
#دلنوشته"داغ شیعه در غربت بقیع"
غروب غریبت، در لابه لای دقیه های خاکی بقیع قد میکشد. مدینه، با التهاب به مدار پرواز کبوتران دست می برد تا مردم، آیه های زخمی نشناختنت را به دوش بکشند و عذر نیاورند.
زمین، آبستن اشک می شود. خورشید، قد خم میکند و دستهای ملتمس عرشیان، همگام با فرشیان، شعر بیقراری را در آغوش میکشند.
داغ در گلوی شیعیان منتشر میشود تا بلوغ ابری بقیع را نظاره کنند.
نبض تاریخ به هم خورده است
نبض تاریخ، به هم خورده است. دشمنان، با زهرشان، قلب تو را نشانه رفته اند تا حوصله خدا را سر ببرند.
با این بدبختی عمیقی که فراهم کرده اند، نه تنها به ساحت سبزت راه نیافته اند، که آتش جهنم خودشان را شعله ورتر ساخته اند. اینان، سپاهیان شیطانند که از دهلیزهای پرپیچ و خم جهالت و نکبت سردرآورده اند. اینان می خواهند آینه امامت را بشکنند؛ ولی دیری نخواهد پایید که مذلت و سرافکندگی خویش را در قامت «وجوه یومئذ خاشعه» تجربه خواهند کرد.
خورشید از چشمان تو تقلید میکند
هنوز هم دنیا، از شکوه جاری تو وام میگیرد. هنوز هم خورشید، از چشمان تو تقلید میکند. دانشگاه، به نام تو زنده است؛ حوزه از زلال دانش تو آب میخورد و عطش دانشاندوزی راهیان عشق، با کلام تو سیراب میشود.
نویسنده:نقی یعقوبی