#حدیث-روز
❤️ امام حسين عليه السلام :
? لاتَقولُوا بِألسِنَتِكُم ما يَنقُصُ عَن قَدرِ كُم ؛
? چيزى را بر زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد .
?جلاءالعيون ، ج 2 ، ص 205
#دل-نوشته-برای-مادر"
#دل_نوشته_برای_مادر?
سلام #مادر…
من نبودم آن روزها
سوختنت را ندیدم…
نه میخی دیدم نه زخم بازویی…
اما به اندازه ی تمام شنیده هایم زجر کشیدم…
#گریه کردم…
برای غربت غریبانه ات…?
و اکنون در حرارت آتشی می سوزم که بیادم می اورد #غربت شما آنقدر عظیم بود که حتی نمیتوانم ضریحت را بغل بگیرم و در آغوشت برای همه ی مصائبت #اشک بریزم…
اما مادر نمیگذارم قبر پنهانت پرچمهای عزاداری مرا پایین بکشد…
اینجا را به #عشق شما قدم به قدم حَرمت میکنیم
#پرچم عزا علم میکنیم…?
همه ی ما #ایران را حَرمت میکنیم…. ☝️
?ما ملت امام حسینیم?
?ما ملت شهادتیم?
sapp.ir/fadaiinenehzatashora
#تلنگر
گردخترهامیدونستن
همشونناموسامامزمانهستن..!
شایددیگهآتیشبهوجود
مهدیفاطمهنمیزدن..
شایدعکساشونرو
ازتویدستوپاینامحرم
جمعمیکردن ?
?【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】?
#حدیث-روز
?در گذشت عالم …
✍ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
?«مَوتُ العالِمِ مُصیبَةٌ لا تُجبَرُ و ثُلمَةٌ لا تُسَدُّ، و هُوَ نَجمٌ طـمِسَ، و مَوتُ قَبیلَةٍ أیسَرُ مِن مَوتِ عالِمٍ ؛
?مرگ عالم مصیبتی جبران ناپذیر و رخنه ای بسته ناشدنی است. او ستاره ای است که غروب می کند، مرگ یک #قبیله آسانتر از مرگ یک #عالم است»…
?کنز العمّال : ۲۸۸۵۸…
#تلنگر
???????
⚠️ روایت یک داستان واقعی!
? چند روز پیش کیف مدرسهای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپهای هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده.
? دو روز بعد، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: «شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!»
? از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم!
گفتم: «تسبیحِ صلوات رو حتما میخونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیدهاید و کار کردهاید.» گفت: «این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه!»
? بعد هم دستهی قبضهاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی تهفیشِ قبضها نوشته شده بود: «میهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن!
? اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیفها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر میکردم…
? به این فکر کردم که اگر همه ما ها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میافته! من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم.
❓ ما برای امام زمان چه کاری کردیم؟
? به امید تعجیل در ظهورش صلوات
???????
@elm_and_danesh