#سالروز ولادت عیسی مسیح(ع)
گاهی شادمان بود از اینکه وعده خدا محقق شد و به زودی کودک آسمانی که پیامبران الهی آمدنش را بشارت داده بودند متولد خواهد شد. و گاه اندوهگین، از آنچه به زودی از مردمان شهر خواهد شنید و تازیانه های تهمتی که بر عصمتش فرود خواهد آمد.
ای کاش مرده بودم. ای کاش فراموش شده بودم…
ندایی شنید: غمگین مباش، پروردگارت از زیر قدمهایت چشمه آبی جاری نمود. شاخه درخت را به سوی خود حرکت ده تا رطب تازه فرو ریزد. پس از این رطب تناول کن و از آن چشمه بنوش و چشم خود را به عیسی روشن دار و هر کس را که دیدی [با اشاره] به او بگو برای خدای رحمان روزه سکوت گرفته ام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت.
آرام گرفت و با کودکش به سوی شهر روان شد.
بانوی قدیسه را دیدند که با کودکی بازگشته است.
زبان به تهمت گشودند. ای مریم عجب کار زشتی کردی؟ نه پدرت ناصالح بود نه مادرت بدکاره
مریم چنانکه فرمان یافته بود سخن نگفت و به کودک حواله شان داد.
گفتند: چگونه با طفلی که در گهواره است سخن بگوییم؟
آنگاه به اذن خداوند عیسی مسیح در گهواره به سخن آمد: همانا من بنده خاص خدایم. به من کتاب عطاکرده و مرا پیامبر قرار داده است.[1]
میلاد پیام آور صلح و دوستی حضرت عیسی مسیح بر همه توحیدیان عالم مبارک باد
ای حضرت روح الله، عیسی پسر مریم
میلاد همایونت مسعود و مبارک باد
تنها نه که ترسایان دلخوش به وجود تو
ما امت احمد هم زین عید خوش و دلشاد
پیغام بزرگ تو صلح است و امید و عشق
بهر همه انسانها آزادی و خرسندی
باد صبا
#حدیث-روز
? امیرالمؤمنین ع فرمود:
زبیر با ما بود، از ما اهلبیت بود. واقعاً هم همین جور بود. میدانید بعد از رحلت پیغمبر، در مسجد، در پای منبر خلیفهی اول - جناب ابوبکر - حدود ده نفر از صحابه بلند شدند و صریحاً از امیرالمؤمنین دفاع کردند؛ گفتند اینجائی که شما نشستهای، حق علی بن ابی طالب است. یکی از آن ده نفر، زبیر بود!
زبیر، رفیق دوران عشرت نبود؛ رفیق دوران محنت بود.
امیرالمؤمنین فرمود: زبیر همواره با ما بود، «حتّی شبّ ابنه عبدالله»؛ (شرح نهجالبلاغه ابنابی الحدید، ج ۲، ص ۱۶۷) تا پسرش عبدالله بزرگ شد، آمد توی عرصه، در تصمیمگیریها دخالت کرد؛ آن وقت او عوض شد.
زبیر همانی شد که آمد در مقابل امیرالمؤمنین شمشیر کشید!
گاهی اوقات یک رخنهی کوچک در درون خانواده، یک چنین اثر بسیار مهمی میگذارد. لذا باید جلوی این رخنه را گرفت.
#حکیم_انقلاب 90/10/7
#زندگی_مکتب
#پیام شهید سلیمانی به ظریف
?پیام شهید سلیمانی به ظریف در جریان قدم زدن با جان کری
✍امیر عبداللهیان گفت: زمانی که آقای ظریف در سوئیس در حال مذاکره و فضا بسیار مثبت بود، سردار سلیمانی چون میخواستند این توجه را به ما بدهند که به دشمن اعتماد نکنید، با من تماس گرفتند. وی افزود: سردار گفتند چون دیدم که آقای ظریف با جان کری در حاشیه مذاکرات قدم میزند یک پیام دارم که میخواهم به آقای ظریف برسانید تا آن را به جان کری بدهد.
عبداللهیان ادامه داد: سردار گفتند آقای ظریف به جان کری بگوید ما اسنادی از همراهی ژنرالهای آمریکایی با داعش داریم که اگر آمادگی داشته باشند حاضریم فایل صوتی مذاکرات میان آنها و اسناد سلاحهایی که داعش از آمریکاییها گرفته را برایشان ارسال کنیم. وی مطرح کرد: آقای ظریف این پیام را دریافت و به طرف آمریکایی ارائه کردند البته جان کری پاسخ بی سر و تهی به این موضوع داد.
دانا:
کانال سپهبد قاسم سلیمانی?
#سرود-یا صاحب-الزمان
⚪️ ما لشکر مستضعفان آماده ایم و جان به کف
⚪️ مرد و زن و پیر و جوان آماده ایم آماده ایم
⚪️ یا حضرت صاحب زمان آماده ایم آماده ایم
⚪️ بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
⚪️ دست و دهان دیو شب آلوده با خون بشر
⚪️ عمرش به سر آمد کنون آن شه پرست حیله گر
⚪️ ما غرق نوریم و یقین نزدیک شد صبح ظفر
⚪️ بهر شکست ظالمان آماده ایم آماده ایم
?????
⚪️ یا حضرت صاحب زمان آماده ایم آماده ایم
⚪️ بهر نبردی بی امان آماده ایم آماده ایم
⚪️ با عزم پولادینمان تا محو ظلمت از زمین
⚪️ جانها به فرمان ولی تا انقلاب آخرین
⚪️ آزادی قدس شریف حمله سوی مستکبرین
⚪️ ما لشگر مستضعفان آماده ایم آماده ایم
⚪️ یا حضرت صاحب زمان آماده ایم آماده ایم
⚪️ بهر نبردی بی امان آماده ایم آماده ایم
?•°?•°?
معنویت افزایی طلاب ناب
?•°?•°?
#سرنوشت سه برادر"
? سرنوشت جالب سه برادر؛ آخری شهید مدافع حرم
?شهید مدافع حرم محمد قنبریان، یکی از قهرمانان گمنام این سرزمین است که در نبرد با تروریستهای داعشی به شهادت رسید. این شهید حدود سه سال مفقود بود و پیکر پاک او با آزمایش DNA شناسایی شد.
✍?همسر شهید مدافع حرم محمد قنبریان : «شهید قنبریان برادر دو شهید است که اولی سردار احمد قنبریان فرمانده سپاه گنبد بود که در سال ٥٨ در پی درگیری با منافقین در گنبد، پیکرش به عنوان اولین شهید شهر شاهرود تشییع شد. دومین برادر وی نیز در سال ٦١ در منطقه رقابیه عراق به جمع رزمندگان مفقودالاثر پیوست.
?شهید مدافع حرم محمد قنبریان در جریان عملیاتی در منطقه خناسر در اطراف حلب سوریه با شهامت تمام آخرین جملهای که در پشت بیسیم به فرمانده خود اعلام میکند این است که: «من تا آخرین قطره خونم میایستم و مقاومت میکنم.»
? join ?
?@shohada_razmandeim ?