#بیانیه ارتش به مناسبت سالروز آزاد سازی سوسنگرد"
همزمان با ۲۶ آبان ماه سالروز آزادسازی و شکست حصر سوسنگرد، ارتش جمهوری اسلامی ایران بیانیهای صادر و در آن، آزادسازی سوسنگرد را تحقق وعده الهی در اتحاد، یکدلی و پیروزی رزمندگان اسلام دانست.
به گزارش ایسنا به نقل از ارتش، متن بیانیه بدین شرح است:
حماسه آزادسازی سوسنگرد یکی از جلوه های یاری خداوند باریتعالی از رزمندگان اسلام بود که پس از فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه «سوسنگرد باید تا فردا آزاد شود» و با هدایت و راهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای و همدلی و مشارکت غیورمردان نیروهای مسلح و مردم و نقش بی بدیل لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در ۲۶ آبان ماه سال ۱۳۵۹ رقم خورد.
آزادسازی سوسنگرد به عنوان یکی از نقاط کلیدی و حساس منطقه خوزستان در آن مقطع از جنگ تحمیلی، کلید پیروزی های رزمندگان اسلام بود و مانع از تحقق هدف شوم دشمن در دستیابی به اهواز و در نهایت اشغال خوزستان شد.
این پیروزی بزرگ که از صحنههای ماندگار دفاع مقدس به حساب می آید به دست نیامد مگر با همراهی و همدلی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران، ستاد جنگ های نامنظم شهید چمران، ژاندارمری، جهاد سازندگی، عشایر غیور و مردم مومن که با اتحاد آنها، حماسه ای بی بدیل در لبیک به فرمان بنیانگذار انقلاب اسلامی به وجود آمد.
در حماسه شکست حصر سوسنگرد نقش ارزنده رزمندگان غیور لشکر۹۲ زرهی خوزستان و فرمانده دلاور آن، زنده یاد امیر سرتیپ دوم قاسمی نو، زنده یاد امیر سرتیپ دوم امرالله شهبازی و زنده یاد امیر سرتیپ جعفر لهراسبی و همچنین خلبانان غیور نیروی هوایی، هوانیروز، پدافند هوایی و توپخانه و زرهی ارتش هیچگاه از یاد نخواهد رفت.
در پایان این روز و رخداد برجسته را به ملت فهیم، شریف و مقاوم ایران سربلند اسلامی تبریک گفته، مقام شامخ امام راحل، شهیدان هشت سال دفاع مقدس و حماسهسازان این عملیات غرورآفرین را گرامی میداریم و عزت و سربلندی هر چه بیشتر را برای ایران اسلامی در ظل توجهات حضرت ولی عصر(عج) و رهبری و فرماندهی امام خامنه ای عزیز از خداوند منان خواستار
سایت خبرگزاری دانشجویان “ایسنا”
#سلام-مولای-مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا_جانم
? دوست داشتن شما
شیرین ترین اتفاقی است که
هر روز رخ می دهد …
وقتی دلم بوی یاد شما را می گیرد ،
وقتی لبم به ذکر نامتان متبرک میشود،
وقتی جانم به محبتتان معطر می گردد
هزار هزار شکوفه در درونم می شکفد،
بهار می شوم ، آرام می گیرم
و زنده می گردم
من با شما در نهایت خوشبختی ام ?
? أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج?
????????
#پیرمرد عراقی تعریف می کرد:
در جریان انتفاضه شیعیان عراق درسال 1991 میلادی، عده ای از ماها را در کربلا دستگیرکردند و به بیابانی بردند و بر روی تپه ای از ریگ پیاده کردند. کامل حسین داماد صدام و مأمور حمله به حرم حضرت امام حسین (ع) درآنجا بود، همه را روی ریگ ها نشاندند، کامل حسین جلو آمد و یک تفنگ از دست سربازی گرفت و در جلوی ما ایستاد و گفت:
شما هاطرفدار امام حسین(ع) هستی یا طرفدار صدام حسین، کسی جواب نداد، بار دوم گفت هرکس طرفدار امام حسین (ع) است بلند شود و هر کس طرفدار صدام حسین است بنشیند، کسی بلند نشد، ناگاه یک جوان 16 ساله بلند شد و گفت: من طرفدار امام حسین (ع) هستم. کامل حسین گفت: برو آنجا بایست: او رفت در مقابل همه ایستاد، بار دیگر کامل حسین گفت: هرکس طرفدار امام حسین (ع) است بلند شود کسی جرأت نکرد بلند شود، کامل حسین سلاح را به طرف آن جوان 16 ساله گرفت و او را به شهادت رساند.
بار دیگر روکرد به ماها وگفت :طرفدار امام حسین (ع)هستی یا طرفدار صدام حسین، جوانی دیگر بلند شد وگفت: من طرفدار امام حسین(ع) هستم، کامل حسین او را نیز به شهادت رساند و بعد ازآن ،هرچه گفت : کدام از شما ها طرفدار امام حسین (ع) هستی، کسی جواب نداد. لذا ماها را به شهرآوردند وآزاد کردند، شب در خواب حضرت امام حسین (ع) را دیدم که کنار ضریح مطهر ایستاده و جنازه آن جوان 16 ساله را آوردند، حضرت فرمودند کنار شهدا دفنش کنید. او را دفن کردند و سپس جنازه شهید دومی را آوردند، حضرت فرمود او را درضریح دفن کنید. برای من این سؤال پیش آمد که چرا امام حسین (ع) میان این دو شهید تفاوت قائل شدند، لذا از آن حضرت علتش را پرسیدم. حضرت فرمودند: جوان اولی نمی دانست سرنوشتش چه می شود ولی در عین حال بلند شد و طرفداریش را از ما اعلام کرد. لذا جزء شهدا دفن شد ولی جوان دومی با این که دید آن یکی به شهادت رسید ه ولی باز هم بلند شد و طرفداریش از ما را اعلام کرد گفتم :در ضریح دفنش نمایند.
منبع: خواندنیهای تاریخ
تالیف : علی سپهری اردکانی
#حدیث-روز
? حضرت علی علیه السلام :
? عِنْدَتَنَاهِیالشِّدَّةِتَکُونُالْفَرْجَةُ،
وَعِنْدَتَضَایُقِحَلَقِالْبَلاَءِیَکُونُالرَّخَاءُ.
?هنگامۍکهسختۍهابہآخریندرجهشدت
برسد، فرج حاصلمۍشود
ودرآنهنگامکهحلقههاۍ بلا
تنگمۍگردد
نوبت"آسایشوراحتى"فرامۍرسد.
? «حڪمت"۳۵۱"نهجالبلاغه»
"جان پدر"شعر محمد کاظم کاظمی در سوگ شهدای دانایی افعانستان"
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر نام آشنای افغانستانی به تازگی شعری با عنوان جان پدر در سوگ شهدای دانایی افغانستان سروده است.
به گزارش شهرآرانیوز – شهادت جمعی از دانشجویان دانشگاه کابل در یک حمله ناجوانمردانه واکنشهای زیادی به همراه داشت. مردم ایران با استفاده از هشتگ جان پدر کجاستی؟ مراتب همدردی خود را با جان باختگان این حمله بیان کردند.
محمد کاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر نام آشنای افغانستانی با انتشار شعری در صفحه اینستاگرام خود با خانوادههای شهدای دانایی همدردی کرده است.
جان پدر
برف لجوج آب شد و نوبهار شد
جان پدر پرنده شد و رهسپار شد
جان پدر پرنده شد و هر طرف که رفت
با دام و دانه دگری سر دچار شد
گاهی به دشت و کوه و بیابان پناه برد
گاهی مقیم مملکت همجوار شد
یک روز کارگر شد و یک روز کارساز
روزی پیاده بود و زمانی سوار شد
او پشتِ چرخ بود، ولی چرخدنده ساخت
او گرمِ کوره بود، ولی آبدار شد
عمر پدر به دربهدریها تباه گشت
جان پدر ولی سند افتخار شد
جان پدر، جوالیِ مردم نمیشود
آن روزها تمام شد و تار و مار شد
جان پدر معلم و دانشور و ادیب
جان پدر وکیل و سیاستمدار شد
جان پدر، کجاستی امروز، شب شده است
جان پدر پرنده شد… اما شکار شد