#گلوله-های-داغ
?#دوست_من_کتاب
?نام کتاب: #گلوله_های_داغ
?ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
✍نویسنده: #رضا_کشمیری
?قیمت : ۱۶۰۰۰تومان
?درباره کتاب
کتاب حاضر، شامل خرده روایت های طلبه ای است که با خواهرزاده ناتوان ذهنی اش همسفر راه کربلا می شود و این همسفر عجیب شخصیّت منحصر به فردی است که در طول سفر ماجراهایی طنزآمیزی را خلق می کند.
رضا کشمیری در این اثر در کنار روایت شیرینش از پیاده روی اربعین به روایت دلدادگی ها و عاشقانه های زائران و خادمان حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرداخته است.
.
#کتاب_خوب_بخوانیم?
??????????
?درخواست خود جهت سفارش محصول را به این آیدی ارسال نمایید.
? @namaz_1_vaght
#سه عامل پیشرفت معنوی
❣۱- مراقب زبان و حرفهای خود باشید.
❣۲- مواظب چشم و نگاه خود باشید.
❣۳- از مال حرام دوری کنید.
#لذت بردن از نماز
???شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید :
نماز برایم مانند جریمه دادن است چه کنم ؟
ایشان فرمودند : زیاد بگویید :
✨« وَ رَبُکَ الغَنیُّ ذوالرّحمه – سورۀ انعام،آیۀ 133 » ، ✨
یعنی : « و پروردگار تو بی نیاز و رحمتگر است ».
?منبع : گوهرهای حکیمانه،ص17
???????
#داستان فوق العاده زیبا
✍مرحوم حضرت آیت الله العظمی میرزا جواد انصاری همدانی(رضوان الله تعالی علیه) نقل می فرمودند:
?من در یکی از خیابان های همدان عبور می کردم،دیدم جنازه ای را به دوش گرفته و به سمت قبرستان می برند و جمعی او را تشییع مینمودند.?
?ولی از جنبه ملکوتی او را به سمت یک تاریکی مبهم و عمیقی می برند و روح این مرد متوفی در بالای جنازه می رفت و پیوسته می خواست فریاد کند:ای خدا،مرا نجات بده،مرا اینجا نبرند.?
?ولی زبانش به نام خدا جاری نمی شد.
?آن وقت رو می کرد به مردم و می گفت:ای مردم مرا نجات دهید،نگذارید مرا ببرند ولی صدایش به گوش کسی نمی رسید.
من صاحب جنازه را می شناختم،اهل همدان بود و او حاکم ستمگری بود.??
?منبع:کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول ص 149
•┈┈••••✾•?•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•?•✾•••┈┈•
#شعر جانسوز چشمای نیمه باز
???????
#ویژه-ماه-محرم
چشمای نیمہ بازت دلم رو میسوزونہ
بارون داره میباره ولی بارون خونہ
آه آه ، آتیش بہ قلبم نزن
آه آه ، لباتو بر هم نزن
آه آه ، پر پر رو دستم نزن
تموم دریا پیش چشمای من سرابہ
خجالت من فقط از چشمای ربابہ
علی علی جان علی لای لای علی لای لای
بہ من بگو چہ جوری تو رو،رو خاڪ بذارم
ازاین گلوی پاره سہ شعبہ دربیارم
آه آه ، دلم نمیشہ راضی
آه آه ، دیگہ نڪن تلظی
آه آه ، رو دست من میریزی
لالایی خوندم برا تو با غم نفس گیر
دستای نازت پیچیده در چوبہ ی تیر
علی علی جان
وای علی اصغرم،غنچہ سرخ پرپرم
السلام علیڪ یا مولانا یا مظلوم یا اباعبدالله
حسین حسین
اهل ڪوفہ بہ حسین ظلم فراوان ڪردند
حرملہ تو ز همہ ظلم فزون تر ڪردی
تازه میخواست گلم بشڪفد و باز شود
زود گلچین گل من چیدی و پر پر ڪردی
#صلی_الله_علیڪ_یااباعبدالله?
#سال-جهش-تولید
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
#حاج-حسین-سازرو
????????