امام خمینی
یکی از خصلتهای ذاتی تشیع، از آغاز تا کنون، مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم میخورد؛ هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است.
صحیفه امام، جلد 5، ص 407
" نبرد تموز"
بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز23 مرداد ماه سالگرد پیروزی و مقاومت 33 روزه حزب الله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی به عنوان روز مقاومت اسلامی نام گذاری شده است.
این جنگ که در بین لبنانی ها به «نبرد تموز» شهرت یافته و براساس یک «نقشه جامع» که توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و احزاب شاخص طیف 14 مارس لبنان طراحی شده بود، به اجرا درآمد.
در همان هفته اول، ارتش رژیم صهیونیستی که توانایی جنگیدن با حزب الله را نداشت، مایل بود پایان جنگ را اعلام کند، ولی آمریکایی ها اصرار داشتند که این رژیم چیزی را به دست آورد و سپس آتش بس را اعلام کند. از این رو، سه هفته دیگر با اصرار آمریکایی ها جنگ ادامه پیدا کرد ولی در نهایت آمریکا نیز تسلیم شد و با تصویب قطعنامه 1701شورای امنیت- که شباهت زیادی به قطعنامه 598 دارد- بر پایان آن مهر تأیید کوبید.
وقتی جنگ تمام شد دو طرف جنگ در دو وضعیت کاملاً متفاوت قرار داشتند. صهیونیست ها یکی یکی به شکست سنگین خود اذعان کردند و البته آمریکایی ها نیز اینگونه اعتراف کردند: «هیچ کس پیروز نشده است!»
حالا دیگر شکست ناپذیر بودن ارتش صهیونیستی، اقتدار هول انگیز نیروی هوایی آن، قدرت اطلاعاتی موساد، نقش موثر حمایت های سیاسی غرب و اعراب از تل آویو در مقابل حزب الله فرو ریخته و موجی از بی اعتمادی تار و پود دولت جعلی، ملت پوشالی و ارتش این رژیم را به لرزه درآورده بود و ثبات قبل از، جنگ جای خود را به بی ثباتی داده بوده است.
از آن طرف، حزب الله لبنان پس از جنگ مورد تحسین فراوان ملت ها قرار گرفت، حالا دیگر ملت 3 تا 4 میلیونی لبنان می توانستند خود را در کانون توجهات 300 میلیون عرب و حدود 5/1 میلیارد مسلمان ببینند و رهبر روحانی آنان در صدر شخصیت های اول خاورمیانه عربی بنشیند.
ظهور قدرت جدید منطقهای
در پی اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، بازیگران مختلفی به میدان آمدند تا با حریف تازه نفس به مقابله برخیزند. فلسطینی ها اگر چه در ابتدا متشکل نبودند، اما نخستین بازیگرانی بودند که در مقابل حملات حریف ایستادگی کردند. اردن، سوریه، مصر، لبنان و در مرحله بعد عراق و سایر کشورهای عربی هر یک به فراخور توان، قدرت و تهدیدی که از جانب این دولت جدید متوجه خود می دیدند، بازیگران دیگری بودند که به ترتیب وارد صحنه درگیری با دشمن شدند.
گذشت زمان، نه تنها از دامنه خصومت میان آنها نکاست، بلکه طی سه دهه موجب شد، منطقه شاهد چند جنگ تمام عیار باشد. ابتکار عمل اسرائیل به خاطر کسب حمایت های مادی و سیاسی غرب، سبب می شد تا هر از چندگاه یک بار به کشورهای اسلامی حمله کند.
در ابتدای دهه هشتاد رژیم صهیونیستی، سرمست از پیروزی های متعدد و پی در پی که در عرصه های مختلف به دست آورده بود، گام دیگری برای بسط سلطه خویش در منطقه برداشت. بهانه حملات چریک های فلسطینی به مناطقی در شمال سرزمین های اشغالی، دستاویز مناسبی برای حمله به لبنان و اشغال خاک این کشور بود. اگر چه عنوان تهاجم صهیونیست ها به لبنان «صلح برای جلیله» بود، اما در واقع نیاز این رژیم به سرزمین های بیشتر، سرمستی از قدرت بازدارندگی خویش، سکوت یا برخورد منفعل جامعه جهانی، مبنای اشغال لبنان بود. اسرائیل به یقین می دانست که اعراب به دلایل پیش گفته حاضر نیستند بار دیگر به مقابله با رژیم صهیونیستی برخیزند، بنابراین با کمترین دغدغه خیال، فلسطینی ها را از لبنان اخراج و بخش های مهمی از خاک این کشور را اشغال کرد.
نظامیان و سیاستمداران رژیم صهیونیستی در محاسبه سود و زیان اشغال لبنان، جز در یک مورد همه نکات را در نظر گرفته بودند. تنها موردی که در محاسبات آنان بدان توجه جدی و ویژه ای مبذول نشده بود، پیدایش یک بازیگر نوین در منطقه بود که توانست طی کمتر از دو دهه، بی توجه به همه موارد برتری رژیم صهیونیستی و بی اعتنا به سیاست بازدارندگی حاکم بر منطقه، ابهت این رژیم را در هم بشکند و آنچه را که دولت های عرب از دستیابی بدان محروم مانده بودند، با عزت و شرف به دست آورد. اگر تهاجم اسرائیل به لبنان و اشغال این کشور را نقطه اوج پذیرش بازدارندگی تلقی کنیم، یقیناً خروج ارتش اشغالگر و مزدورانش از جنوب لبنان را باید نقطه عطفی در ناکامی تئوری بازدارندگی اسرائیل قلمداد کرد.
تنها بازیگری که پس از تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان پای به عرصه نهاد و به نیابت از آرمان و اراده ملی، اشغالگران را به مبارزه طلبید و سیاست بازدارندگی رژیم غاصب اسرائیل را به چالش کشید، عنصر «حزب الله» و مقاومت اسلامی در لبنان بود. حزب الله بدون توجه به تهدید این رژیم پا به عرصه عمل نهاد. مقاومت اسلامی نشان داد که به عنوان یک بازیگر ـ صرف نظر از استقلال یا وابستگی ـ می تواند به گونه ای عمل کند که نه تنها در مقابله جدی و در رویارویی واقعی با حریف، ارزش های از دست رفته خویش را باز پس گیرد، بلکه فارغ از هیمنه و قدرت نظامی غیرمتعارف دشمن، او را از اراضی اشغالی اخراج کند.
دلایل تفوق حزبالله بر رژیم صهیونیستی
در تحلیل چگونگی تفوق حزب الله بر نیروهای اشغالگر، دلایل و عوامل زیادی را می توان بر شمرد. از جمله می توان به بهره گیری حزب الله از حمایت های افکار عمومی جهانیان در دفاع از خویش استناد کرد و می توان فعالیت های مقاومت اسلامی را در چارچوب اقدامات یک نهضت آزادیبخش قرار داد.
حملات فرسایشی و استمرار جنگ های پارتیزانی و تهدید مناطق مسکونی شمال رژیم صهیونیستی به عنوان اهرم فشار مناسب و برگ برنده ای ارزشمند تلقی می شود که این رژیم را به خروج از گرداب لبنان وادار کرد، چنانچه همین عامل بود که صهیونیست ها را در خرداد 1379 به فرار از لبنان مجبور کرد.
نکته قابل توجه این که حزب الله به خوبی می دانست که چه می خواهد. هدف روشن و واضح، آنان را در برابر نیروهای اشغالگر همگام و منسجم کرده بود. افزون بر این، آنان می دانستند که دشمن توان و امکان بهره گیری از سلاح های کشتار جمعی و غیر متعارف را ندارد. از سوی دیگر آنان بازیگران مستقلی بودند که به راحتی در میان مردم جای می گرفتند و رژیم صهیونیستی برای هدف قرار دادن آنان به ناچار می بایست ملت لبنان را نشانه می رفت. آنها به خوبی حمایت افکار عمومی منطقه و جهان را به سوی خویش جلب کرده بودند و این برای آنها عقبه مطمئنی ایجاد می کرد که با تکیه بر آن می توانستند مشروعیت مبارزات خویش را تعمیق بخشند. از سوی دیگر به دلیل ماهیت غیر دولتی که از آن برخوردار بودند، تبعات برخورد و تهاجم آنان به نیروهای اسرائیل، چندان متوجه دولت ضعیف لبنان نمی شد و اسرائیل نمی توانست این بازیگر را با تکیه بر توان اتمی و قدرت بازدارندگی خویش کنترل کند. در این زمینه حزب الله خود بار مسئولیت حملات خویش را با افتخار به دوش می کشید. پراکندگی این نیروها در سطح کشور و ممانعت های جهانی نیز مانع به کارگیری گسترده سلاح های کشتار جمعی می شد. بنابراین رژیم صهیونیستی نه می توانست و نه در صورت توانایی انجام حمله گسترده علیه حزب الله ـ حمله با سلاح های کشتار جمعی ـ خواست او جامه عمل می پوشید.
سایر دلایلی که برای پیروزی حزب الله برشمرده می شود، نظیر مردمی کردن مبارزه، استقلال عمل، پنهان کاری مفرط، وجود رهبران نظامی ـ سیاسی کارآمد، انسجام فوق العاده، بهره گیری از روش های نوین جنگ چریکی و استفاده از عملیات روانی علیه مزدوران و … هر یک به سهم خویش مهم و در جای خود قابل تأمل است.
آنچه این نیروی اندک را برتری بخشید نه ع ده و عده نظامی، بلکه اعتماد راسخ آنان به درستی راه و مسیر انتخاب شده و اعتقاد عمیق آنان به پیروزی ـ در هر دو حالت شکست دشمن یا شهادت ـ بود. این اکسیر بود که این گروه کوچک را روئین تن کرد و با تکیه بر حمایت های الهی توانست اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل را در هم شکند و همپای آن ختم دوران بازدارندگی و آغاز دوران جدید مبارزه را اعلام دارد. آنان با الهام از مایه های عمیق تفکر شیعه و با تکیه بر وعده های الهی در حمایت از مظلوم، فارغ از قواعد سیاسی مرسوم به میدان مبارزه با اسرائیل وارد شدند و از آنجا که در محاسبات عقلانی معطوف به ارزش آنان، شکست، سازش ، همزیستی با اشغالگر، پذیرش امر واقع، یأس از مبارزه و طولانی شدن آن و فریب وعده های دشمن جایی نداشت، پیروز شدند.
عوامل بسیاری به موفقیت تجربه مقاومت در جنوب لبنان - در زمانی که تحقق هر پیروزی دیگر عربی بسیار نادر بود ـ کمک و مساعدت کرده است.
پایگاه بصیرت
مهم ترین عوامل پیروزی لبنان در جنگ۳۳ روزه
مهمترین عواملی که در موفقیت این تجربه موثر بوده است را میتوان به ترتیب زیر مورد بررسی قرار داد:
1ـ بعد دینی
معروف است که مقاومت حزب الله، در درجه اول یک مقاومت اسلامی است. جنبه دینی ـ اسلامی مقاومت، از زمان تجاوز رژیم غاصب اسرائیل به لبنان در سال 1982 تاکنون نقش بسیار مهمی در رویارویی با نیروهای اشغالگر، خواه در سطح مردمی و خواه در سطح نیروهای مقاومت، داشته است.
2ـ تعیین اولویتها
مقاومت لبنان در دو دهه گذشته با انجام عملیات های نظامی اش در جنگی همه جانبه بر ضد سربازان رژیم اشغالگر و مزدورانش، توانسته است رویکرد راهبردی خود را بر اساس معادله ذیل تعیین کند:
الف- مقابله به مثل شدید علیه دشمن به ویژه در جبهه های مرزی
ب- انعطاف و میانه روی در داخل و همکاری با نیروها، احزاب و طوایف لبنانی، بدین منظور که از مقاومت در همه سطوح حمایت شود و حوزه افکار عمومی حامی حزب الله گسترش یابد.
اگر چه مقاومت لبنان از پیچ و خم های خطرناکی عبور کرده و به ویژه در گسترش روابط با دولت و نهادهای آن، شاهد نقاط عطفی بوده است، اما اولویت های فوق الذکر هیچ گاه تغییر نکرده است. با وجود برخی تنش ها میان مقاومت و دولت لبنان، هیچ گاه این تنش ها به منازعات مسلحانه داخلی یا منازعات غیرمسلحانه منجر نشده است.
نکته مهم دیگر که لازم به یادآوری است این که رژیم صهیونیستی این سطح از روابط رسمی دولت لبنان با مقاومت و حجم حمایت های مردمی که از آن برخوردار است را خوب درک می کند. در نتیجه همواره تلاش کرده تا از طریق عملیات های تلافی جویانه بر ضد شهروندان و غیرنظامیان علیه زیرساخت های اقتصادی در تمامی مناطق لبنان حتی مناطقی که با خطوط نبرد فاصله زیادی دارد، روند همکاری ها را به گونه ای تخریب کند که لبنانی ها همه احساس کنند آنچه که مقاومت انجام می دهد چه تبعاتی برای آنها در پی دارد و به خاطر عملیات های مقاومت چه بهای سنگینی را باید بپردازند. با این همه هیچ یک از جنایات اسرائیلی ها در لبنان نتوانسته است اولویت های مقاومت را تغییر دهد و یا اینکه در اولویت های مقاومت تأثیر بگذارد و به رابطه مقاومت با دولت لبنان خللی وارد سازد یا میان مقاومت و سایر نیروهای سیاسی، اجتماعی و دینی در لبنان اختلاف و تفرقه ایجاد کند. علی رغم تجاوزات، مقاومت در جنوب لبنان استمرار یافته و حتی در بسیاری از موارد عملیات های خود را تشدید کرده است.
3- استفاده از روشهای تبلیغاتی روانی
این جنبش اولین نیروی مقاومتی است که به تهیه فیلم از عملیات های تهاجمی اقدام کرده است. تصاویر پخش شده از این عملیات ها، تأثیر بسیار بالایی بر روحیه تمامی مردمی که در مناطق مختلف لبنان از مقاومت حمایت می کنند، داشته و در مقابل موجب شکست روحی سربازان دشمن و افکار عمومی رژیم صهیونیستی شده است.
پس از این که تلویزیون المنار وابسته به مقاومت، تصاویر زنده ای از عملیات تهاجمی موشکی نیروهای حزب الله را به مواضع دشمن و یا به شهرهای صهیونیست نشین شمال اسرائیل پخش کرد این اقدامات تبلیغاتی موجب بالا رفتن روحیه حامیان حزب الله و تضعیف روحیه دشمن شد.
4- موسسات و نهادهای مقاومت
موسسات و نهادهای بهداشتی، اجتماعی و تربیتی مقاومت یکی پس از دیگری برای تأمین نیازمندی ها و رفع مشکلات ناشی از اشغال متجاوزان ظهور می کنند. به عنوان مثال نهاد جهاد سازندگی که مهندسان، متخصصان و کارگران در آن کار می کنند، از سال 1367 تاکنون درصدد رفع خساراتی است که در نتیجه تجاوزات رژیم صهیونیستی به وجود آمده است. ترمیم و بازسازی اماکنی که از بین رفته، حفر چاه ها، کمک به ساخت درمانگاه ها، مدارس و فراهم ساختن دوره های آموزش کشاورزی، از اقدامات دیگر موسسه جهاد سازندگی به حساب می آید. همچنین سازمان بهداشت اسلامی از زمان تأسیس در سال 1363 در زمینه خدمات پزشکی چه (در زمان جنگ و در زمان صلح) خدمات بسیاری را ارائه کرده است. تربیت پرستاران و سازماندهی دوره های بهداشتی در مناطق مختلف از مأموریت های این سازمان بوده است.
موسسه اسلامی آموزش و پرورش در سال 1372 تأسیس شده است. این موسسه اقدام به ساخت مدارس در بیشتر مناطق لبنان کرده تا در درجه اول فرزندان شهدا و بعد فرزندان فقرا را تحت حمایت و سرپرستی قرار دهد. همچنین متولی آموزش دینی فرزندان لبنانی می باشد و آنها را از لحاظ اسلامی و اعتقادی تربیت می کند.
با توجه به این موسسات و نهادهایی که مقاومت به وجود آنها نیاز دارد و در جهت تأسیس و گسترش آن تلاش کرده است ـ موسساتی که هزاران نفر را در خود جای داده ـ روشن می شود که مقاومت از این که در یک وضعیت نظامی محرمانه و در انزوای از محیط و جامعه خود، باقی بماند اجتناب ورزیده است. این تماس ها و ارتباطات متقابل اجتماعی و سیاسی که رهبران مقاومت در جامعه لبنان برقرار ساخته اند، کمک کرده است تا سیاست های تطابق و سازگاری در رویارویی با تحولات سیاسی داخل لبنان بدون آنکه در اولویت تشدید نبرد بر ضد ارتش اشغالگر تغییری حاصل گردد، شفاف تر شود.
علاوه بر این عوامل اساسی که در تجربه مقاومت اسلامی نقش داشته است، می توان عوامل دیگری را نیز که در این تجربه و پیروزی موثر بوده اند، به آن اضافه کرد. از این عوامل باید به تمسک و پایبندی مردم و مبارزان لبنانی به سرزمین خود اشاره کرد. علی رغم تهدیدات و بمباران های اسرائیل، مردم لبنان این مناطق را ترک نکردند. همچنین جدیت مقاومت و انضباط عالی این جنبش اسلامی ـ مردمی و پیگیری های گسترده درباره آنچه که در رژیم غاصب اسرائیل در سطوح نظامی، تبلیغاتی و سیاسی می گذرد، اشراف اطلاعاتی، عدم ورود رزمندگان در بازی های سیاسی، از عوامل این پیروزی به حساب می آیند.
همه عواملی که در بالا ذکر شد از اسباب حقیقی موفقیت تجربه مقاومت اسلامی در جنوب لبنان و پیروزی تاریخی ـ که با عقب نشینی ارتش دشمن و مزدورانش بدون هیچ قید و شرطی و حتی بدون مذاکره محقق شد ـ به شمار می آیند. شاید بتوان گفت آنچه که در جنوب لبنان در این سطح اتفاق افتاد، پایان یک مرحله و آغاز مرحله جدیدی است. ناگزیر این تحول تاریخی، آثار خود را بر آینده منطقه و بر آینده احزاب سیاسی و جنبش های مقاومت برجای خواهد گذاشت. بدون شک، تجربه مقاومت در جنوب لبنان بر آینده منازعه با صهیونیسم در فلسطین و سایر کشورهای عربی، تأثیر مهمی بر جای خواهد گذاشت.
پایگاه بصیرت
علائم افسردگی در نوجوانان
دورهی نوجوانی دوران بسیار سختی است. افسردگی در نوجوانان خیلی بیشتر از آنچه تصور میکنید به آنها صدمه میزند. درواقع آمار تقریبی نشان میدهد که از هر پنج نوجوان، یکی از آنها در مقطعی از نوجوانی دچار افسردگی میشود.
در دورهی نوجوانی، بدخلقیها و عصبانیتهای گهگاه، کاملا طبیعی هستند. ولی افسردگی چیزی کاملا متفاوت است. تأثیرات منفی افسردگی در نوجوانان بسیار فراتر از غموغصه است.
افسردگی میتواند شخصیت فرد را در دوران نوجوانی کاملا نابود کند. این بیماری باعث میشود تا فرد حس ناراحتی، ناامیدی و عصبانیت وحشتناکی را تجربه کند.
خیلی از رفتارهای خروشان و ناسالم نوجوانان و بیادبی آنها میتواند نشاندهندهی افسردگی باشد. نوجوانان ممکن است این رفتارهای ناسالم را نشان دهند تا درد پنهانی خود را تحمل کنند.
۱. مشکلاتی در مدرسه
افسردگی باعث میشود که فرد انرژی نداشته باشد و نتواند تمرکز کند. این مسئله در مدرسه به غیبت زیاد، نمرههای پایین و کلافه شدن از تکالیف منجر میشود. این مشکل بهخصوص وقتی قابلتوجه است که نوجوان قبلا دانشآموز خیلی خوبی بوده باشد.
۲. فرار کردن
بسیاری از نوجوانان افسرده از خانه فرار میکنند یا قصد فرار دارند. این کار معمولا برای جلب توجه انجام میشود.
۳. استفاده از مواد مخدر یا الکل
نوجوانان افسرده ممکن است از مواد مخدر و الکل برای خوددرمانی استفاده کنند. متأسفانه مواد مخدر اوضاع را خرابتر میکند.
۴. اعتمادبهنفس پایین
افسردگی میتواند در نوجوان باعث احساس زشتبودن، خجالت زدگی، شکستخوردگی و بیارزش بودن شود.
۵. اعتیاد به تلفن هوشمند
ممکن است که نوجوانان از اینترنت به عنوان راهی برای فرار از مشکلات استفاده کنند. ولی استفادهی بیشازحد از تلفن هوشمند و اینترنت، فقط تنهایی آنها را بدتر میکند و افسردگی در نوجوانان را تشدید مینماید.
۶. بیاحتیاطی
نوجوانان افسرده ممکن است کارهای خطرناکی انجام دهند. ازجمله رانندگی بیاحتیاط، زیادهروی در نوشیدن الکل و بیبندوباری.
۷. خشونت
گاهی اوقات پسران قربانی خشونت قلدرهای مدرسه میشوند. این مسئله باعث افسردگی در نوجوانان میگردد. به همین خاطر ممکن است که آنها به خشونت و پرخاشگری پناه ببرند.
افسردگی در نوجوانان ممکن است به مشکلات روحی دیگری هم منجر شود. این مشکلات اختلالاتی در غذا خوردن و خودآزاری را شامل میشوند.
افسردگی میتواند درد زیادی را برای فرزند نوجوان شما ایجاد کند. این مسئله حتی ممکن است زندگی تمام اعضای خانواده را مختل کند.
کارهای زیادی هستند که میتوانید برای کمک به فرزند خود انجام دهید. اولین قدم این است که بدانید افسردگی در نوجوانان چه علایمی دارد. باید بدانید که اگر علایم هشداردهنده را دیدید، چه اقداماتی انجام دهید.
#علایم و نشانههای افسردگی در نوجوانان کدامها هستند؟
بزرگسالانی که به افسردگی مبتلا هستند، میتوانند بهتنهایی درخواست کمک کنند. ولی نوجوانان به والدین، معلمان یا سایر بزرگسالان وابسته هستند. اطرافیان نوجوان افسرده باید درد او را تشخیص دهند و به او کمک کنند.
این کار همیشه آسان نیست. نوجوانان افسرده همیشه غمگین به نظر نمیرسند. درعوض کلافگی، عصبانیت و پریشانی مشخصترین علائم افسردگی در نوجوانان هستند. سایر علایم و نشانههای افسردگی در نوجوانان عبارتاند از:
ناراحتی یا ناامیدی
پریشانی، عصبانیت یا پرخاشگری
گریهی مداوم
دوری کردن از دوستان و خانواده
بیعلاقگی به فعالیتها
عملکرد ضعیف در مدرسه
تغییراتی در عادتهای خورد و خوراک
بیقراری و بی حوصلگی
احساس گناه و بیارزش بودن
بیشوقی و نداشتن انگیزه
خستگی و کمبود انرژی
عدم تمرکز
درد بیدلیل
فکر کردن درمورد مرگ و خودکشی
حتما بخوانید:
چگونه از خودکشی دیگران جلوگیری کنیم
مقایسهی افسردگی در نوجوانان و بزرگسالان
افسردگی در نوجوانان تفاوتهای زیادی با افسردگی در بزرگسالان دارد. علایم زیر در نوجوانان افسرده معمولتر از بزرگسالان افسرده است.
۱. پرخاشگری یا عصبانیت
همانطور که قبلا اشاره شد، یکی از مهمترین ویژگیهای افسردگی در نوجوانان بیشتر پرخاشگری است تا غم. نوجوان افسرده ممکن است بدخلق و کینهجو باشد. او ممکن است خیلی زود کلافه شود، یا پرخاشگری کند.
۲. دردهای بیدلیل
نوجوانان افسرده ممکن است دائم از سردرد یا دلدرد شکایت کنند. اگر پزشک نتواند با معاینهای کامل دلیل علمی این دردها را پیدا کند، نوجوان احتمالا به افسردگی مبتلاست.
۳. حساسیت شدید به انتقاد
نوجوانان افسرده همیشه احساس بیارزشی دارند. این باعث میشود انتقاد، طرد شدن و شکست برای آنها سختتر از همیشه باشد. تحمل این موضوع بهویژه برای نوجوانان «جاهطلب» سختتر است.
۴. جدا شدن از برخی افراد، نه همهی آنها
هنگامی که بزرگسالان دچار افسردگی میشوند، خودشان را از همه جدا میکنند. اما نوجوانان معمولا چند تن از دوستانشان را نگه میدارند.
با این حال نوجوانان افسرده ارتباطات اجتماعی کمتری دارند. آنها از والدین خود جدا میشوند.
#چگونه با یک نوجوان افسرده ارتباط برقرار کنیم؟
۱. روی شنیدن تمرکز کنید، نه نصیحت کردنوقتی فرزند نوجوان شما شروع به صحبت کرد، او را انتقاد و قضاوت نکنید. مهمترین نکته این است که فرزند شما ارتباط برقرار کرده است. بهترین کار این است که به او نشان دهید که کنارش هستید و او را تنها نمیگذارید.
۲. آرام باشید ولی دست برندارید
اگر در ابتدا نوجوان افسرده شما را پس زد دست برندارید. حرف زدن درمورد افسردگی برای نوجوانان خیلی سخت است. حتی اگر بخواهند نیز احتمالا بیان احساسات برایشان خیلی سخت است.
به او نشان دهید که میخواهید به حرفش گوش دهید و نگران او هستید، ولی به آرامش او هم احترام بگذارید.
۳. احساسات او را درک کنید
سعی نکنید که احساسات او را با حرف زدن تغییر دهید. حتی اگر این احساسات و نگرانیها از نظر شما احمقانه و غیرمنطقی باشند. شما نمیتوانید افسردگی را با حرف زدن از بین ببرید.
حتی اگر صادقانه تلاش کنید تا به او بفهمانید که اوضاع آنقدرها هم خراب نیست، او فقط اینطور برداشت میکند که احساساتش را جدی نگرفتهاید.
فقط سعی کنید درد و ناراحتی را که او حس میکند، درک کنید. همین کمک میکند تا او حس کند که کسی را در کنار خود دارد و درک میشود.
۴. به غریزهی خود اعتماد کنید
اگر فرزند نوجوان شما ادعا میکند که هیچ مشکلی وجود ندارد، ولی هیچ توضیحی نیز برای افسرده بودن خود ارائه نمیکند، باید به غریزهی خود اعتماد کنید.
اگر فرزند نوجوانتان به شما اعتماد ندارد، از فردی که مورداعتماد او است کمک بخواهید. مثلا مشاور مدرسه، معلم موردعلاقهی او یا یک روانشناس حرفهای. مهمترین نکته این است که به کسی اعتماد کند و با او حرف بزند.
#چگونه به نوجوان افسرده کمک کنیم؟
?گام اول: او را به برقراری ارتباطات اجتماعی تشویق کنید
نوجوانان افسرده از افراد و فعالیتهایی که در گذشته به آنها علاقه داشتهاند، اجتناب میکنند. تنهایی فقط افسردگی آنها را بدتر میکند، پس هرکاری میتوانید بکنید که او را به جمع دوستانش بازگردانید.
۱. برای او وقت بگذارید
هر روز زمانی را به او اختصاص دهید و با او حرف بزنید. در این زمان کاملا روی فرزند نوجوان خود تمرکز کنید. اجازه ندهید که چیزی حواستان را پرت کند. در این زمان کارهای دیگر را کنار بگذارید.
همین ارتباط رودررو میتواند کمک کند تا افسردگی فرزند نوجوان شما کمتر شود. به یاد داشته باشید که حرف زدن درمورد افسردگی یا احساسات اوضاع را خرابتر نمیکند، ولی حمایت شما میتواند نقش خیلی مهمی در بهبود او داشته باشد.
۲. با تنهایی او بجنگید
هرکاری که میتوانید انجام دهید تا پلی برای برقراری ارتباط بین فرزند نوجوان خود و اجتماع باشید. او را تشویق کنید که با دوستانش بیرون برود یا دوستانش را دعوت کنید تا به خانهی شما بیایند.
فعالیتهایی را انجام دهید که خانوادههای دیگر را هم درگیر میکند. به فرزند خود این فرصت را بدهید تا افراد جدید را بشناسد و دوستان جدید پیدا کند.
۳. فرزندتان را مشغول کنید
سرگرمیهای جدید را به او پیشنهاد بدهید. مثلا ورزش، جلسههای بعد از مدرسه، هنر، رقص یا کلاس موسیقی. از علایق و استعدادهای فرزند خود نهایت استفاده را ببرید.
در ابتدا ممکن است که او علاقه و انگیزهی لازم را نداشته باشد. ولی بهتدریج، هرچه ارتباط بیشتری با دنیا برقرار کند، حالش بهتر میشود. نهایتا اشتیاق او برای انجام کارها هم بازمیگردد.
۴. او را تشویق کنید داوطلب شود
کمک کردن به دیگران یکی از بهترین داروهای ضدافسردگی است. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس نیز میشود.
به فرزند نوجوان خود کمک کنید تا خیریهای را پیدا کند که به آن علاقهمند است و به او هدف میدهد. اگر والدین هم به همراه فرزند خود داوطلب شوند، رابطهی آنها خیلی صمیمیتر میشود.
?گام دوم: سلامتی جسمانی او را اولویت خود بدانید
سلامتی فیزیکی و روحی ارتباط نزدیکی با هم دارند. تنبلی، کم خوابی و تغذیهی بد، افسردگی را بدتر میکنند. متأسفانه نوجوانان معمولا این عادتهای بد را دارند. آنها شبها دیر میخوابند، غذای ناسالم میخورند و ساعتها پای گوشی همراه و کامپیوتر خود مینشینند.
شما به عنوان والدین میتوانید با عادتهای بد مبارزه کنید. میتوانید برای فرزند نوجوان خود محیط خانوادگی سالم و حمایتکنندهای به وجود بیاورید.
۱. نوجوان خود را به تحرک وا دارید
ورزش برای حفظ و بهبود سلامت روان ضروری است. بنابراین هر طور که شده است نوجوان خود را به حرکت وا دارید. فرزند نوجوان شما باید در حالت ایدهآل روزی یک ساعت ورزش کند. ولی ورزش کردن حتما هم نباید خستهکننده یا کسلکننده باشد.
خلاقانه فکر کنید. از او بخواهید که برقصد، بسکتبال بازی کند، کوهنوردی کند، دوچرخهسواری کند یا اسکیتبورد بازی کند. هرکاری میکند فقط تحرک داشته باشد.
۲. زمان استفاده از تلفن همراه را محدود کنید
نوجوانان از اینترنت به عنوان راهی برای فرار از مشکلاتشان استفاده میکنند. ولی استفادهی زیاد از اینترنت زمان فعالیت فیزیکی و رابطهی رودررو با دوستان را کاهش میدهد. هر دوی اینها میتوانند علایم افسردگی را بدتر کنند.
۳. غذاهای مقوی و متعادلی آماده کنید
نوجوانان باید مواد مغذی لازم را برای سلامت مغز و بهبود خلقوخو دریافت کنند. چیزهایی مانند چربیهای سالم، پروتئین باکیفیت، میوهها و سبزیجات تازه برای نوجوانان لازم هستند.
خوردن غذاهای شیرین و پرنشاسته، کار موردعلاقهی نوجوانان افسرده است. ولی این غذاها تأثیرات منفی زیادی بر حالوهوا و انرژی آنها میگذارند.
۴. نوجوان را تشویق کنید که به اندازهی کافی بخوابد
نوجوانان نیاز دارند که بیشتر از بزرگسالان بخوابند. این خواب به آنها کمک میکند تا عملکرد بهینهای داشته باشند. آنها باید ۹ تا۱۰ ساعت در شب بخوابند.
نوجوان شما نباید هرشب ساعتها بیدار بماند. او برای داشتن خلقوخویی خوب، به چندین ساعت خواب نیاز دارد.
?گام سوم: بدانید چه وقت باید به روانشناس مراجعه کنید
حمایت و تغییر سبک زندگی، میتوانند به نوجوانان افسرده کمک کنند. ولی اینها همیشه کافی نیستند. اگر نوجوان به افسردگی شدید مبتلاست، فورا به روانشناس مراجعه کنید. روانشناسی که به او مراجعه میکنید حتما باید بهطور حرفهای آموزش دیده باشد و در درمان نوجوانان تجربهی کافی داشته باشد.
۱. فرزند نوجوان خود را در انتخاب درمان خود سهیم کنید
وقتی متخصص یا برنامه ی درمانی را انتخاب میکنید، حتما نظر فرزند نوجوان خود را هم بپرسید. فرزند شما باید انگیزه داشته باشد که در فرایند درمانی شرکت کند. بنابراین تمایلات او را نادیده نگیرید. همهی تصمیمات را بهتنهایی نگیرید.
هیچ روانکاوی نمیتواند معجزه کند. یک درمان واحد برای همه موفقیتآمیز نیست. اگر فرزند شما راحت نیست یا نمیتواند با روانکاو یا روانشناس خود ارتباط برقرار کند، بهدنبال شخص دیگری باشید.
۲. انتخابهای خود را بررسی کنید
با متخصصی که انتخاب کردهاید درمورد انتخابهایی که برای درمان دارید صحبت کنید. گفتار درمانی معمولا درمان خوبی برای افسردگی خفیف تا متوسط است.
ممکن است که فرزند نوجوان شما درطول درمان افسردگی، درمان شود. اگر درمان نشد، ممکن است که پزشک دارو هم تجویز کند.
درمانهای معمول برای افسردگی، رواندرمانی، دارو درمانی و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی هستند.
متأسفانه برخی از والدین احساس میکنند که مجبورهستند به جای انواع دیگر درمان از داروهای ضدافسردگی استفاده کنند. دلیل آنها این است که داروهای ضدافسردگی ارزانتر هستند و وقت کمتری میگیرند.
ولی معمولا شما آنقدر وقت دارید که تمام انتخابهای خود را بررسی کنید. مگر اینکه فرزند شما رفتارهای خطرناکی بروز دهد یا خطر خودکشی او را تهدید کند. در این صورت دارو یا مراقبت دائمی لازم میشود.
در تمام موارد، داروهای ضدافسردگی مؤثرترین بخش ار برنامهی درمانی جامعتر هستند.
۳. داروها خطرات خاص خود را دارند
داروهای ضدافسردگی برای بزرگسالان طراحی و آزمایش شدهاند. بنابراین تأثیر آنها روی مغزهای جوان و در حال رشد هنوز شناخته شده نیست.
برخی محققین نگران هستند که استفاده از داروهایی مانند پروزاک ممکن است با رشد طبیعی مغز تداخل داشته باشند، بهخصوص در بخش مدیریت استرس و نیز مدیریت احساسات توسط مغز.
داروهای ضدافسردگی هم خطرات و اثرات جانبی مخصوص به خود را دارند. این خطرات شامل عوارض جانبی مخصوص کودکان و نوجوانان هم میشوند. این داروها خطر خودکشی را در نوجوانان و جوانان افزایش میدهند.
نوجوانانی که اختلال دوقطبی، سابقهی خانوادگی اختلال دوقطبی یا سابقهی خودکشی داشتهاند، بیشتر دربرابر این داروها آسیبپذیر هستند.
خطرخودکشی در دو ماه اول درمان با داروهای ضدافسردگی در بیشترین حد است. نوجوانانی که داروی ضدافسردگی میخورند، باید به دقت تحت مراقبت قرار گیرند. باید دید که آیا علایم افسردگی در آنها بدتر میشود یا خیر.
چراغ خطر برای نوجوانانی که از داروهای ضدافسردگی استفاده میکنند؛ اگر این علایم را دیدید حتما با پزشک خود تماس بگیرید:
افکار وحرفهایی درمورد خودکشی
تلاش برای خودکشی
افسردگی جدید یا شدیدتر از قبل
اضطراب جدید یا شدیدتر از قبل
بیقراری یا آشفتگی
وحشتزدگی
بی خوابی
بیحوصلگی جدید یا بدتر از قبل
رفتارهای خشن، پرخاشگری و عصبانیت
انجام کارهای خطرناک از روی هوس
رفتار یا حرف زدن بیشفعالانه
تغییرات غیرطبیعی در رفتار
گام چهارم: فرزند نوجوان خود را درطول فرایند درمان موردحمایت قرار دهید
حالا فرزند نوجوان شما تحت درمان افسردگی قرار دارد. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به حرفهای او گوش دهید. فرزند شما باید بداند که شما همیشه کنارش هستید و از او حمایت میکنید.
نوجوان شما حالا بیشتر از همیشه به شما نیاز دارد. او نیاز دارد تا بداند که برایتان ارزش دارد، او را دوست دارید و به او اهمیت میدهید.
۱. او را درک کنید
زندگی کردن با یک نوجوان افسرده میتواند خیلی سخت و خستهکننده باشد. گاهی اوقات حس میکنید که واقعا خسته وناامید شدهاید. حس میکنید فرزندتان دست رد به سینهی شما میزند. از دست او کلافه میشوید و ممکن است احساسات منفی زیادی داشته باشید.
در این دوران سخت، باید به یاد داشته باشید که فرزند شما عمدا شما را آزار نمیدهد. او هم زجر میکشد. پس باید تلاش کنید تا صبور باشید و او را درک کنید.
۲. در فرایند درمان شرکت کنید
اطمینان حاصل کنید که فرزند شما همهی دستورات پزشک را رعایت میکند. مطمئن شوید که به جلسات درمانی میرود و داروهای خود را بهموقع میخورد.
به تغییراتی که در شرایط او به وجود آمدهاند دقت کنید. اگر علایم او بدتر به نظر رسیدند، حتما به پزشک مراجعه کنید.
۳. صبور باشید
درمان افسردگی نوجوانان کار آسانی نیست، پس صبور باشید. از هر موفقیت کوچکی خوشحال شوید. برای شکستهای گهگاه آماده باشید.
از همه مهمتر خودتان را مورد قضاوت قرار ندهید. خانوادهی خود را با سایرین مقایسه نکنید. شما باید بدانید که همهی تلاش خود را میکنید و هر طور که میتوانید به فرزند نوجوان خود کمک میکنید.
گام پنجم: از خودتان و سایر اعضای خانواده مراقبت کنید
به عنوان والدین، احتمالا تمام انرژی و توجه خود را صرف فرزند نوجوانتان میکنید و گاهی اوقات نیازهای خود و سایر اعضای خانواده را نادیده میگیرید.
ولی بسیار مهم است که در این دوران سخت از خودتان هم مراقبت کنید.
از همه مهمتر اینکه از کمک و حمایت سایرین استفاده کنید. حتما نباید همهی کارها را خودتان بهتنهایی انجام دهید. خانواده و دوستان میتوانند به شما کمک کنند.
اگر افرادی را در کنار خود داشته باشید که به شما کمک کنند، سلامت و مثبت میمانید. به این صورت میتوانید روی درمان نوجوان خود تمرکز کنید.
۱. احساسات خود را سرکوب نکنید
اشکالی ندارد که احساس خستگی، کلافگی، بیپناهی و افسردگی داشته باشید. از دوستان خود کمک بخواهید. در گروههای حمایتی شرکت کنید یا برای خودتان هم به رواندرمانگر مراجعه کنید.
وقتی درمورد احساسات خود با دیگران صحبت میکنید، از شدت احساساتتان کاسته میشود.
۲. مراقب سلامتی خود باشید
استرس فرزند نوجوان میتواند روی خلقوخو و احساسات شما هم تأثیر بگذارد. بنابراین از سلامت و خوشبختی خود محافظت کنید. غذاهای خوب بخورید، به اندازهی کافی بخوابید و برای کارهای موردعلاقهی خود وقت بگذارید.
۳. با خانوادهی خود حرف بزنید
درمورد مسئلهی افسردگی در نوجوانان سکوت نکنید. این کار از سایر فرزندان شما «محافظت» نمیکند. کودکان میدانند که اتفاق بدی افتاده است.
وقتی چیزی به آنها نمیگویید، تخیلات آنها معمولا به نتیجههای خیلی بدتری میرسد. درمورد اتفاقی که افتاده است، حرف بزنید. به کودکان خود اجازه دهید تا سؤال بپرسند و درمورد احساسات خود صحبت کنند.
۴. خواهر و برادرها را فراموش نکنید
افسردگی یکی از کودکان شما میتواند موجب اضطراب و نگرانی سایر اعضای خانواده شود. بنابراین باید کاری کنید کودکان «سالم» شما جا نمانند. خواهر و برادرها به توجه مشخص و کمک حرفهای نیاز دارند تا با احساسات خود درمورد شرایط موجود کنار بیایند.
۵. خودتان را سرزنش نکنید
ممکن است بخواهید خودتان یا اعضای دیگر خانواده را برای افسردگی فرزند نوجوانتان سرزنش کنید. این کار فقط استرس شما را بیشتر میکند.
بهعلاوه عوامل افسردگی معمولا مختلف هستند و به جز در مواردی که صدمهی فیزیکی یا اهمال اتفاق افتاده باشد،
فضیلت و خواص سوره مزمل
#محورهای مورد بحث در این سوره:
-دعوت پیامبر اسلام به قیام شبانه برای عبادت و تلاوت قرآن
-دعوت او به صبر و شکیبائی و مقاومت و مدارا با مخالفان
-بحثهایی پیرامون معاد، و ارسال موسی بن عمران به سوی فرعون
-تخفیف دستورات شدید آغاز سوره به خاطر گرفتاریهای مسلمانان
-دعوت به تلاوت قرآن، و خواندن نماز و دادن زکات و انفاق در راه خدا و استغفار
# فضیلت و خواص سوره مزمل :
حضرت نبی اكرم صلی الله علیه و آله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر كس سوره مزمل را قرائت نماید سختی های دنیا و اخرت از او دفع می شود.
1.در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر كس سوره مزمل را در نماز عشای خود در آخر شب بخواند شب و روز به عنوان دو شاهد به همراه این سوره به نفع قاری این سوره شهادت می دهند و خداوند به او زندگی پاك داده و با مرگ پاك از دنیا می رود.
۲.از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر كس سوره مزمل را قرائت نماید اجری همانند كسی كه در راه خداوند بندگانی را به تعداد جنیان و شیاطین آزاد كند اعطا می شود. و سختی دنیا و آخرت از او برداشته می شود و هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد رسول خدا را در خواب خواهد دید.و می تواند آنچه دلش می خواهد از ایشان درخواست نماید.
۳.از حضرت صادق علیه السلام روایت شده : … هر کس این سوره را در شب جمعه صد بار بخواند خداوند صد گناه از او می آمرزد و هزار حسنه به وی عطا می کند.
4.در بیان فضیلت سوره ها باید این نکته را همیشه مد نظر داشته باشید که این اجر و ثواب برای تفکر و تدبر و به کار گیری قرآن و دستورات سوره خاص در زندگی است نه اینکه شما با خواندن یک سوره آن هم بدون هیچ تدبری همه پاداشی را که برای قرائت آن در نظر گرفته شده دریافت کنید .
در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر كس سوره مزمل را در نماز عشای خود در آخر شب بخواند شب و روز به عنوان دو شاهد به همراه این سوره به نفع قاری این سوره شهادت می دهند و خداوند به او زندگی پاك داده و با مرگ پاك از دنیا می رود
# آثار و بركات سوره
۱) آشتی میان زن و شوهر
اگر این سوره را در میان زن و شوهر ناسازگاری سه بار به شربت بخواند و به آن دو بیاشامند دوستدار یكدیگر و مهربان شوند.
2) پیدا شدن گمشده
…هر كس چیزی را گم كرده باشد 10 روز هر روز 1 بار سوره مزمل را بخواند به یاری خداوند پیدا شود..(6)
3) برای فرزند دار شدن
…اگر كسی را فرزندی نباشد زن و شوهر هر دو روزه بگیرند و وقت افطار غسل كنند و 1 بار سوره مباركه مزمل را برآب بخوانند و از آن آب بخورند، فرزند حاصل می شود…(۷)
4) ادای قرض
…هر كس قرض دار باشد بعد از نماز در خواندن این سوره مداومت نماید قرض او ادا می شود… (۸)
5) وسعت رزق و روزی
…اگر كسی تنگ روزی باشد سوره مزمل را هر روز تا 40 روز، روزی 1 بار بخواند روزیش زیاد شود… (۹)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر كس سوره مزمل را قرائت نماید اجری همانند كسی كه در راه خداوند بندگانی را به تعداد جنیان و شیاطین آزاد كند اعطا می شود.و سختی دنیا و آخرت از او برداشته می شود و هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد رسول خدا را در خواب خواهد دید.و می تواند آنچه دلش می خواهد از ایشان درخواست نماید
6) باطل كردن سحر
…اگر كسی را سحر كرده باشند روز یكشنبه این سوره را بنویسد و بشویند و كسی كه سحر شده از آن آب بیاشامد سحر او باطل می شود… (10)
7)درمان درد
..سوره مزمل را بر بادام تلخ بخوانند و بر كسی كه درد اندام دارد بمالند بیمار صحت می یابد… (11)
ختم مجرب
جهت رفع كلیه حاجات ختم زیر را بجا آورید:
11 روز هر روز 11 بار بعد از نماز صبح این سوره را بخواند و بعد از 11 بار، 11 بار این دعا را بخواند:
«یا مُسَبّبْ سَبّب یا مُفَتّح فَتّح یا مُفَرّجْ فَرِّجْ یا مدبر دبر، یا مسهل سهل، یا میسر یسر، یا متمم تمم، برحمتك یا ارحم الراحمین.»(12)
_____________//______________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص157
(2) ثواب الاعمال، ص120
(3)تفسیرالبرهان، ج5، ص515
(4) همان
(5) درمان با قرآن، ص130
(6) همان
(7) همان
(8) همان
(9) همان
(10) همان،ص131
(11) همان
(12) همان
منبع:tebyan.net