ماجراهای مشترک جریان غدیر با داستان یوسف نبی (ع)
یکی از معارف مربوط به جریان غدیر، ارتباط بین عناصر و پیشینه آن با جریان انبیای الهی است.
#پیام های غدیر
بازتاب جریان غدیر در ماجرای سجده بر آدم (ع)
تعلیم علوم الهی پیشنیاز رسالت و خلافت
حال با این منظر ارتباطی بین عناصر ماجرای یوسف نبی علیهالسلام با ماجرای غدیر برقرار است. همانگونه که قبلاً اشاره شد، خداوند خلیفه خود را مجهز به علوم غیبی و یا علم لدنّی میکند و آن را یکی از پیششرطهای نبوت و رسالت قرار میدهد، همچنان که در ماجرای آدم علیهالسلام به ایشان علمالأسماء آموخت. همین رویه را در ماجرای یوسف نبی علیهالسلام مشاهده میکنیم، آنجا که خداوند از زبان یعقوب نبی خطاب به یوسف (ع) میفرماید: «وَ کَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الْأَحادیثِ وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْک وَ عَلى آلِ یَعْقُوب ..؛ و این چنین پروردگارت تو را برمىگزیند و به تو از علم تأویل الاحادیث تعلیم میدهد و نعمتش را بر تو و بر آل یعقوب تمام مىکند.»
در ماجرای پیامبر و امیرالمؤمنین (ع) نیز شاهد این اتفاق هستیم. پیامبر(ص) بارها در طول رسالت خویش و در روز غدیر خبر از انتقال علم الهی به امیرالمؤمنین میدادند؛ به عنوان نمونه حضرت در بخشی از این خطبه فرمود: هیچ علمی نیست مگر اینکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی که میدانم، آن را به علی(ع) آموختم؛ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ قَدْ أَحْصَاهُ اللَّهُ فِیَّ وَ کُلُّ عِلْمٍ عَلِمْتُهُ فَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّا.»
حسادت دشمنان، عنصر مشترک عداوت با خلفای الهی
نکته دیگر اینکه در ماجرای یوسف علیهالسلام زمانی که برادران وی متوجه شدند بناست او جانشین پدر و یا دقیقتر آنکه خلیفه پروردگار در زمین شود، بنا را بر حسادت گذاشتند و به هر طریق ممکن از جمله ترور، سعی در از میان برداشتن ایشان را داشتند. همچنان که این اتفاق درباره حسد ابلیس بر آدم علیهالسلام جلوه کرد. از این جهت بود که پدر بزرگوارشان یعنی یعقوب نبی به یوسف (ع) تأکید داشتند رؤیای خود را به برادرانت نگو چرا که درباره تو دست به مکر و کید میزنند؛ چرا که شیطان نسبت به انسان دشمنی آشکار است؛ قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى إِخْوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیْداً إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبین.
جالب اینجاست که پیامبر اسلام (ص) در بخشی از خطبه غدیر بر این رمز اشاره کرده و فرمود
«ای مردم، به راستی که ابلیس آدم را با حسادت از بهشت راند، مبادا شما به علی حسادت بورزید که در این صورت اعمالتان نابود و گامهایتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده خدای عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند؛ إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله.»
اخبار فرهنگی اخبار دین ،قرآن و اندیشه
سروده هایی در مدح علی (ع):" روزی شعار کل جهان می شود علی"
سرودههایی در مدح حضرت علی (ع):«روزی شعار کل جهان میشود علی”
مهدی رحیمی
روزی شعار کُلِ جهان می شود علی
طبق حدیث امام زمان می شود علی
وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی
باور کنید کُلِ اذان می شود علی
آدم اگر که فرض شود دین برای آن
تن می شود پیمبر و جان می شود علی
در عالم مثال اگر رود شیعه را
سرچشمه شد نبی جریان می شود علی
زهرا اگر حقیقت شب های قدر شد
در بین ماه ها رمضان می شود علی
ای خوش به حال آنکه به هنگام عقد خویش
در سفره اش کلیدِ زبان می شود علی
ذکر حسین آخر مجلس که می شود
دقت کنی دهان به دهان می شود علی
ذکر تمام گریه کنان می شود حسین
ذکر تمام سینه زنان می شود علی
با کوله بار نان و رطب ها هنوز هم
هر شب برای ما نگران می شود
سید محمدمهدی شفیعی
مدح تو را در شادی و در غم نوشتند
با این همه اما برایت کم نوشتند
تا خنده آمد بر لبت، تصنیف گفتند
تا اخم کردی صد غزل ماتم نوشتند
فریادهایت را طنین رعد خواندند
چشم تو را هم چشمه زمزم نوشتند
وصف تو پیچیده ست و ظرف شعر تنگ است
گاهی اگر ابیات را مبهم نوشتند
از کیسه ی احسان تو درهم گرفتند
هرگاه مشتی واژه را درهم نوشتند
گفتند دارد علم الاسما بعد از این، چون
نام تو را در دفتر آدم نوشتند
خشم علی تفسیر آیات عذاب است
این را نه شیعه، اهل سنت هم نوشتند
عالم تماما آیت حق است اما
شان علی را آیت اعظم نوشتند
درد فراقش گرچه دردی بی مداواست
ذکر علی را نسخه مرهم نوشتند
اهل تغزل، اهل عرفان، اهل تفسیر
هرچه نوشتند از تو آقا کم نوشتن
امشب مرا تقرّب تو نیّت است و بس
این بهترین زمینه ی تربیت است و بس
در تربیت،مسیر ،عبودیت است و بس
کُنهِ عبودیت، ز ربوبیت است و بس
«دیدیم در تو ما، ربوبیتِ یار، یا علی»
من سینه چاک روی توام، کعبه نیز هم
گرم طواف کوی توام، کعبه نیز هم
من در نماز سوی توام، کعبه نیز هم
مدیون آبروی توام، کعبه نیز هم
«ای قبله گاه، کعبه ی سیار،یا علی»
کعبه اگر چاک گریبان گشوده است
ثابت نمود،عاشقت از قبل بوده است
صحنی که خاک مقدم مریم زدوده است
در را به روی بنت اسد وانموده است
«مختصِ توست، مُعجزِ بسیار،یا علی»
مِنْ بعد از این علامت توحید، علم شده
ماتِ تجلّیِ تو خداوند هم شده
بیت الحرام بعد تو بیت الحرم شده
بتخانه ی حجاز ،دگر محترم شده
«شد با شرافت این درو دیوار،یا علی»
دادم زکف به شوق مدیحت ،قرار را
واجب شده است سجده کنم نام یار را
میزان کجاست ،تا که بسنجد عیار را
نشناختیم غیر تو پروردگار را
«ماتم از این شباهت رفتار،یا علی»
گاهی علی نشسته به جای خدای خود
گاهی خداست جای شه لافتای خود
جای خدا نشست و صدا زد به جای خود
در قاب عرش گفت علی با صدای خود…
«پرودگار اول گفتار ، یا علی»
در لا اله غیر تو خواندیم ،جا نشد
حتی خدا برای دلم مرتضا نشد
مومن نشد هرآنکه ز کفرش دوا نشد
پس لاشریکٓ لَهْ که حقیقت ادا نشد
«دارم به کفر میرسم اینبار،یا علی»
آنقدر مِی زدم علنی عشق می کنم
امشب اویسمُ قرنی عشق میکنم
با جمله ی یَموت یَرنی عشق میکنم
من با ابالحسن،حسنی عشق میکنم
«دیوانه ام ،پیاله نگه دار یا علی»
عشقم اگر علیست سرِ دارَم آرزوست
من سر گذشتِ میثم تمارم آرزوست
خرما فروختن بشود کارم آرزوست
رسوا شدن میانه ی بازارم آرزوست
«بالای دار از تو زنم جار،یا علی»
هر کس که دید اوج تورا بال و پر فروخت
نهج البلاغه از نمک تو شکر فروخت
آنقدر غمزه های نگاهت، نظر فروخت
هر کس که دید سر به جنون زد جگر فروخت
«عشاق را تویی تو خریدار، یا علی»
پر میدهیم مرغ دل خویش تا نجف
کنج ضریح گوشه ایوان طلا نجف
پر شد قنوت هر شبم از ذکر یا نجف
من سالهاست خواسته ام از خدا نجف
«خواندم دعای وصل تو بسیار ،یاعلی»
سر میدهم سروش نجف روزی ام کنید
ابر گناه پوش نجف روزی ام کنید
هستم پیاله نوش نجف روزی ام کنید
دیدار می فروش نجف روزی ام کنید
«پس تا نجف بگو:صد و ده بار یا علی»
در این مسیر دیده ی گریان مُقرب است
در صحن شاه، ریگ بیابان مقرب است
در خانه ای که کلب نگهبان مقرب است
زانو زدن مقابل ایوان مقرب است
«پس سجده میکنم به تو اینبار، یا علی»
گر چه برات ،مالک اشتر نمیشویم
مقداد نیستیم ،ابوذر نمیشویم
سلمان نبوده مُحرِم این در نمیشدیم
اینها که جای خود سگ قنبر نمیشویم
«اما تویی همیشه مددکار،یا علی»
توحید محض، باعث ایجاد حیدر است
بالای عرش افضل اوراد حیدر است
آنکس که جام دست نبی داد حیدر است
زهرا عروس خانه و داماد حیدر است
«ای در نگاه عشق،علمدار یا علی»
مولی الموحدین،نفحات پیمبری
نَفسِ رسول، باب نجات پیمبری
رمز شفاعت،عرصات پیمبری
مِیلِ حیات و کُنهِ صفات پیمبری
«پیغمبر است بر تو گرفتار ،یا علی»
حبّ علی نتیجه ی احسان فاطمه است
او هل اتای فاطمه، قرآن فاطمه است
اسباب شادی لب خندان فاطمه است
این مرد مهربان به خدا جان فاطمه است
«زهرا توراست یار و وفادار،یا علی»
آنجا که نیست نام تو جای نشست نیست
لعنت به هرکسی که زجام تو مست نیست
بر روی دست دست خداوند دست نیست
این ورطه جای آنکه یقینش شکست نیست
«لعنت به هر که میکند انکار،یا علی»
ای شیر پاک،ای ثمر لقمه ی حلال
خونم حلال تو شده یا سیف ذی الجلال
گرما بده شراب شود غوره های کال
ما را به غیر هجر نجف نیست یک ملال
«امضا بزن به نامه ام ای یار،یا علی»
ای اولین تلاوت قرآنِ قبل از آن
ای اولین امام مسلمان قبل از آن
آیات مومنون نمایان قبل از آن
ای صاحب ولایت دوران قبل از آن
«قرآن بخوان بگو تو ز اصرار،یا علی»
قاری شدی و تیر و سنانت نریختند
سنگ جسارتی به لبانت نریختند
با خیزران به سمت دهانت نریختند
مشتی حرامزاده به جانت نریختند
«وای از حسین و مجلس اغیار،یا علی»
اخبار فرهنگی اخبار ادبیات و نشر اخبار دین،قران و اندیشه
نحوه ای معرفی امام زمان(عج) در خطبه غدیر
پیامبر(ص) در بخشهایی از خطبه غدیر به معرفی امام مهدی(عج) پرداخت.
به اعتقاد شیعه، مهدویت اصلیترین معارف الهی است که خداوند متعال وعده تحقق آن را در قرآن کریم بارها با مفاهیم مختلف بیان کرده است و بهترین خوبان بشر یعنی انبیاء و رسل(ع) و بر فراز رسولان(ع)، اولوالعزم منالرسل را در مسیر تحقق آن قرار داده است. مقام معظم رهبری در این زمینه فرمودند: «مسأله مهدویت یک مسأله اصلى است؛ جزو اصلىترین معارف الهى است … همان چیزی است که همه انبیاء، همه بعثتها برای خاطر آن آمدند». (بیانات در 90/4/18)
از این جهت مهدویت مسألهای است که به شدت به سیره عترت(ع) گره خورده است و ایشان نیز به بهانههای مختلف به تبیین ابعاد مختلف آن میپرداختند تا جایی که بیشترین احادیث موضوعی کتب روایی شیعه را به خود اختصاص داد. حتی پیامبر اکرم(ص) در حساسترین و مهمترین واقعه بشریت یعنی واقعه غدیر نیز به آن اشاراتی داشتند؛ زیرا اصل ماجرای غدیر معرفی امامت امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه معصومین(ع) به عنوان هادیان و قافلهسالاران بشریت به سوی آرمانشهر الهی در آخرالزمان و ظهور بود. از این منظر میتوان شدت تأکید خداوند بر ابلاغ پیام غدیر به پیامبر(ص) را تا حدودی درک کرد، آنجا که خداوند فرمود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرساندهای».
لذا رسول گرامی اسلام(ص) بارها در خطبه خود اشارات متعددی نسبت به «صراط» بودن علی(ع) و نیز حضرت مهدی(عج) داشتند در آن فرازهایی که فرمودند: «أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیٌ مِنْ بَعْدی؛ «هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است» و نیز در فرازی دیگر فرمود «مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند».
در ادامه فرازهایی از خطبه پیامبر(ص) در جریان غدیر را که مربوط به مهدویت است، میخوانید.
هان مردمان! « به خدا و رسول او و نور همراهش ایمان آورید». (تغابن/8)« پیش از آنکه چهره ها را تباه و واژگون کنیم، یا چونان اصحاب روز شنبه ( یهودیانی که بر خدا نیرنگ آوردند ) رانده شوید.» (نساء/47) به خدا سوگند که مقصود خدا از این آیه گروهی از صحابه اند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم. آنک هر کس پایه کار خویش را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد (و بداند که ارزش عمل او وابسته به آن است).
مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلى مایَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).
ای مردمان! نور از سوی خداوند در جان من، سپس در جان علی ابن ابیطالب آنگاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند – جای گرفته، چرا که خداوند عزوجل ما را دلیل و حجت قرار داده بر کوتاهی کنندگان به عمد، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان
مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالُْمخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.
پیامبر(ص) در فراز دیگر از خطبه غدیر فرمود:
آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود، آگاه باشید! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران، آگاه باشید! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده آنها، آگاه باشید! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان، آگاه باشید! که او خونخواه تمام اولیای خداست، آگاه باشید! اوست یاور دین خدا، آگاه باشید! که از دریایی ژرف پیمانههایی افزون گیرد، آگاه باشید! که او به هر ارزشمندی به اندازه ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه نادانیاش نیکی کند.
أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی، أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ، أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ، أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها، أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها، أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاِوْلِیاءِالله، أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله، أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ، أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ،
آگاه باشید! که او نیکو و برگزیده خداوند است، آگاه باشید! که او وارث دانشها و حاکم بر ادراکهاست، هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن میگوید و آیات و نشانههای او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار، بیدار باشید! هموست که [امور جهانیان] به او واگذار شده است، آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کردهاند، آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود. درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست، هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت، آگاه باشید که او ولیّ خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.
أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُه، أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ، أَلا إِنَّهُ الْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاِمْرِ آیاتِهِ، أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ، أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ، أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ، أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ، أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ، أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ
زمانی که ابلیس در ماجرای غدیر ناله سر داد
بطور حتم روز غدیر برای ابلیسی که سوگند یاد کرده بود در مسیر صراط مستقیم خداوند مانعتراشی کند، تلخ و ناگوار بود.
از آنجای عید غدیر در فرهنگ ناب اسلامی، یکی از اعیاد مهم و پر خیر و برکت شمرده میشود. در این روز بود که پیامبر اسلام (ص) امیرالمؤمنین علیهالسلام را منسوب به امامت کرد و ایشان را خلیفه خویش برگزید. هرچند در طول رسالت شریفشان بارها بر این مسئله تأکید داشتند، اما در روز غدیر مراسم اعلان و انتصاب رسمی آغاز امامت امیرالمؤمنین بود تا بشریت تحت ولایت این امام بزرگوار به بهترین ثوابها و سرانجامها دست یابد.
به طور طبیعی چنین رویدادی برای ابلیسی که سوگند یاد کرده بود در مسیر صراط مستقیم خداوند مانعتراشی کند، تلخ و ناگوار بود؛ از این جهت تمام تلاش خود را برای انحراف مسلمانان از مسیر خداوند که مصداق بارزش ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است، به کار گرفت؛ نشان به اینکه پس از رویگردانی امت پیامبر از پیام غدیر و رفتار نامناسب آنها با خلیفه خداوند، امت اسلام دچار انحراف شدیدی از ارزشهای الهی شد و فتنه امویان و عباسیان سالیان سال همانند سایه شومی بر بالای سر این امت قرار گرفت.
درباره مکر شیطان در ماجرای غدیر جابر بن عبدالله از امام باقر علیهالسلام روایت میکند
زمانی که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در روز غدیر خم دست على علیه السلام را در دست گرفت، شیطان در میان سپاهیانش نعره برآورد و هیچ یک از آنها چه در خشکى و چه دریا به جاى نماند مگر آنکه در پى نعره او به سویش دویدند و گفتند: اى آقا و مولا چه بر سر تو آمده؟ ما هرگز از تو نعرهاى دهشتناکتر از این نعره نشنیده بودیم.
ابلیس به آنها گفت: این پیامبر کارى کرد که اگر براستى این کار تحقق یابد دیگر کسى هرگز خدا را نافرمانى نکند. آنها در پاسخ گفتند: سرورا، تو آدم را فریب دادى.
زمانی که منافقان گفتند: این مرد [پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم] از سر هواى نفس سخن مىگوید و یکى به دیگرى گفت: مگر نمىبینى که چشمانش چگونه در کاسه سرش مىچرخد؟ گویا دیوانه شده ــ مقصودشان پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بود ــ در این هنگام شیطان فریادى از سر شادى زد و دوستانش دوباره گرد او حلقه زدند. او به آنها گفت: آیا مىدانید من قبلاً با آدم ابو البشر چه کردهام؟ گفتند: بله؛ گفت: آدم، پیمان خود را شکست،اما به خدا کفر نورزید، ولى اینان هم پیمانشان را نقض کردند و هم به پیامبر علیهالسلام کفر ورزیدند؛ فَلَمَّا قَالَ الْمُنَافِقُونَ إِنَّهُ یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى وَ قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَى عَیْنَیْهِ تَدُورَانِ فِی رَأْسِهِ کَأَنَّهُ مَجْنُونٌ یَعْنُونَ رَسُولَ اللَّهِ ص صَرَخَ إِبْلِیسُ صَرْخَةً بِطَرَبٍ فَجَمَعَ أَوْلِیَاءَهُ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی کُنْتُ لآِدَمَ مِنْ قَبْلُ قَالُوا نَعَمْ قَالَ آدَمُ نَقَضَ الْعَهْدَ وَ لَمْ یَکْفُرْ بِالرَّبِ وَ هَؤُلَاءِ نَقَضُوا الْعَهْدَ وَ کَفَرُوا بِالرَّسُول
پس هنگامى که پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم از این جهان رخت بربست و مردم به جاى على علیه السلام دیگرى را به خلافت نشاندند شیطان تاج شاهى بر سر گذاشت و منبرى نهاد و روى بالش نشست و پیادگان و سوارگان خود را گرد آورد و به آنها گفت: شادى کنید که تا روز قیام امام، خداوند فرمان برده نشود. فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَقَامَ النَّاسُ غَیْرَ عَلِیٍّ لَبِسَ إِبْلِیسُ تَاجَ الْمُلْکِ وَ نَصَبَ مِنْبَراً وَ قَعَدَ فِی الْوَثْبَةِ وَ جَمَعَ خَیْلَهُ وَ رَجْلَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اطْرَبُوا لَا یُطَاعُ اللَّهُ حَتَّى یَقُومَ الْإِمَام.
امام باقر علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ براستى شیطان گمان خویش را در باره آنها صادق یافت و جز گروهى از مؤمنان همه از او پیروى کردند»( سوره سبأ/ آیه 20). امام باقر علیه السّلام فرمود: تأویل این آیه هنگامى بود که پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم رحلت فرمود و گمان ابلیس همان هنگامى بود که در باره پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گفتند: او از سر هواى نفس سخن مىگوید، و شیطان در این هنگام گمانى در باره ایشان برد و آنها گمان شیطان را تصدیق کردند و تحقّق بخشیدند. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص344 و 345)
حدیث روز
✍رسول خدا(ص)فرمودند:
اگر درختان قلم و درياها مركب و جنيان حسابگر و آدميان كاغذ ؛ نميتوانند فضائل علے بن ابی طالب را بشمارند. شكی نيست كه فضيلتها و حالات او را از نظر شرف و کمال جز خدای سبحان و رسولش نميداند …
? ارشاد القلوب جلد۲
علی دلدارِ ربّ العالمین است
تمامِ عشقِ خَتم المُرسلین است
پیامِ صاحبِ قرآن همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
?عید غدیر مبارک?