"شوق - شهادت"
05 شهریور 1399
#چند_لحظه_عاشقے ? #خاڪریز_خاطرہ_ها ?❤ ” شـــوق شهادتـــــــــ “ ❉ سید ابراهیـم میگفت دفعه اول که به سوریه اعزام شدم ، عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من چیزی نخورد.. گفتم شاید مشکل مالے دارم خدا نخواسته شهید بشم.. آمدم ایران و… بیشتر »
نظر دهید »
خاکریز - خاطره ها
03 شهریور 1399
#چند_لحظه_عاشقے ? #خاڪریز_خاطرہ_ها ?❤ ظاهرا توی محله شان مسئول پایگاه بود…. پدر میگفت: یک شب دیر آمد خانه… به شدت ازدستش عصبانی ? بودم. پشت در قدم میزدم تا بیاید. تا در را باز کرد. سرش فریاد زدم کجا بودی تا این موقع شب؟ در اوج غرور جوانی… بیشتر »