#تو-از-بهار-آمدی
01 آبان 1400
تو از بهار آمدی ، به انتظار کوچه های منتظر رقم زده، تو آمدی و با ظهور نور تو ، شب سیاه و تیره رفت. نشست پای دیدنت، به چشم تار و خیره رفت. تو آمدی ستارگان، دوباره جان گرفته و شهاب ها جوان شدند. در آسمان، هزار اتفاق تازه شد ز تو پدید، چو یاس شد همه جهان… بیشتر »
نظر دهید »
#دل است دیگر...
01 آبان 1400
#دل-نوشته-میلاد-پیامبر دل است دیگر… گاهی هوس می کند!!! هوسِ شب های مدینه النبی… هوسِ نگاه های اشک آلود به گنبد خضرا… هوسِ درد و دل با رسولِ مهربانی… هوسِ نشستن در حیاط چتری… هوسِ خنکای سنگ های مرمر آن مسجد حتی… هوسِ ایستادن پشت درب های بقیع و اشک… بیشتر »