#اشعار زیبا ماه مبارک رمضان
بهار دل شده خزون، در دام و از چشام بخون
نشسته ام یه بار دیگه، پا سفره ی ماه رمضون
خدا…خدا…خدا…خدا…!
تو گیر و دار زندگی، عادی شده برام خطا
با این همه رو سیاهی،بازم به من گفتی بیا
ای خالق بنده نواز،میخوام که از تو دور نشم
خیلی داره دیر میشه ها،یه کاری کن عوض بشم
ببین دارم داد میزنم،گناه من و بیچاره کرد
تو صحرای هوای نفس،دل من و آواره کرد
ای که تویی به هر زمان،قرار قلب بی قرار
گناهای این بنده ات و،رو حساب جهلش بذار
به زیر بار معصیت،قد کمون اومدم خدا
به محضرت یه بار دیگه،پشیمون اومدم خدا
ببین پاسفره ی دعا،اشکای این سینه زن و
میگه میون گریه هاش،ببخش من و،ببخش من و
ای خالق آلاله ها،ببر من و یه شب حرم
از در خونه ی حسین،کجا رو دارم که برم
آی عاشقا مثل شما،این همه ی حرف منه
فقط امید ما همین،گریه و سینه زدنه
مرثیه خونی کارمه،مثل تموم عالمین
میون گریه هی میگم،حسین حسین حسین حسین
آقا شنیدم که یه روز،خون به دل شما شده