#تلنگر-مهدوی
09 خرداد 1400
حاج آقا دانشمند میگفتن…
یه جوونی اومد پیش من بدنش می لرزید شروع کرد حرف زدن …
گفت من خواب امام زمان رو دیدم
میگفت…
خواب بودم ,صدای آیفون تصویری خونه اومد …
رفتم جلو دیدم تصویر یه سیده
جواب دادم ,گفتم شما؟؟؟
گفت…من سید مهدی ام. راهم میدی به خونه…؟
جوون میگفت…
گفتم آقا قربونت برم یه لحظه …
سریع شروع کردم ,جمع کردن ماهواره ?و پاسور و هر چیزی که …
میدونستم از نظر امام زمان
خوب نیس
رفتم جلو آیفون …دیدم نیست…دویدم تو کوچه دیدم آقا داره میره …
همین که میرفت یه لحظه برگشت
اشک چشمشان رو دیدم
میگفت خدایا…
ببین,من زنگ در تک تک خونه ها رو زدم .ولی هیچ کس راهم نداد
#شرمندهاممولاجان