#خانه ی بی فاطمه زندان علی...
10 دی 1399
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است
صبح هم در نظرم شام غریبان علی است
گرچه با چاه کند درد دل خود ابراز
چاه هم بیخبر از غصهی پنهان علی است
سند غربت مولاست رخ نیلیِ من
سند غربت من، سینهی سوزان علی است
بارها دشمن اگر آید و دستم شکند
دست بشکستهی من باز به دامان علی است
کافران در حرم وحی نیارید هجوم
به خدا قصد شما حمله به قرآن علی است
اهل یثرب ز چه از گریهی من خسته شدید؟
دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی است
درِ آتشزده و نالهی مظلومی من
سند مستند سوختن جان علی است
رفتم اما جگرم بهر علی میسوزد
به خدا خانهی بیفاطمه زندان علی است
دارم امید که در حشر پریشان نشود
حال آن سوخته جانی که پریشان علی است
داده تاریخ به هر عصر، گواهی میثم
کز ازل صبر و رضا پایهی ایمان علی است…
sapp.ir/sheidayehosein