#دانوشته"در سایه سار قلم"
می دانم نمی شود از غزه حرف زد. غزه را باید با وجودت حس کنی. درد غزه را زنان خرمشهر، هویزه و سوسنگرد می فهمند. می دانم فقط مردم خوزستان درک می کنند اخبار چه می گوید: «امروز موشک باران غزه از سر گرفته شد! پنجاه کشته و زخمی در بمباران امروز در غزه! بیش ترین کشته ها و زخمی ها از میان زنان و کودکان!»
باریکه ی غزه، صدر اخبار جهان می شود و صدای هر انسان دردمندی را درمی آورد؛ ولی سازمان ملل در سکوت خود خفه می شود. شیوخ عرب نشین کر می شوند و نمی شنوند که در همسایگی شان، مسلمانی فریاد می زند. باریکه ی غزه وسعتی دارد به بُرد یاغیاث المستغیثین زنانش؛ این بُرد را هیچ موشکی نمی تواند پاسخ دهد. مقاومت مردانش را هیچ رژیم غاصبی نمی تواند درهم شکند. غزه مساوی است با مقاومت و مقاومت، مساوی است با شهادت زنان و کودکان بی گناه! غزه عادت کرده چندوقت یک بار، تیتر اول اخبار شود؛ ولی نکند گوش ما به این خبر دردآور عادت کند! نکند در تقویم مان یک روز بشود روز قدس و روزی به نام غزه! یادمان نرود پیر جماران گفت: «مسئله ی اول جهان اسلام، مسئله ی فلسطین است!» نیک اگر بنگری، مسئله ی اول مان شده چرخ زندگی، تورم، سکه، پول، ارز و فلسطین…! فقط شده روز قدس و روز غزه! این بی تفاوتی ها را، باز هم زنان خرمشهر می فهمند. سردمداران عرب که شکم شان پر شده از دلار حرام صهیونیسم، غیرت مردان فلسطین و غزه را نمی فهمند؛ البته امید جهان اسلام به نصرت الهی است که روزبه روز این رژیم غاصب، رسواتر می شود و آزادگان جهان در آمریکا، اروپا و عربستان ضد آمریکا، صهیونیسم و آل سعود، به پا می خیزند.