#دل-نوشته-خورشید-عدالت
اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند.
سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد.
خورشید یازدهم! ما هر روز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!
ای آفتاب مهر تو، روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو، ذرّات در سجود
ای شاه عسکری لقب، ای فاطمی نسب!
آن را که نیست مهر تو، از زندگی چه سود؟
قرآن ناطقی، تو قرآن پاک را
الحق مفسّری ز تو شایسته تر نبود
قربان دیده ای که به بزم تو فاش دید
جای قدوم عیسی و موسی و شیث و هود
مدح شما ز عهده مردم برون بود
ای خاندان پاک که یزدان تان ستود
از نعمت ولای شما، خاندان وحی
منّت نهاد بر همگان، خالق ودود
ای پور هادی ای حسن عسکری، ز لطف
بپذیر از «مؤید» دل خسته، این درود