#السلام علیک یا سید الساجدین
?﷽?
من، آن گلم ڪہ خفتہ بہ خون باغبان من
نہ گل، نہ غنچه مانده، بہ باغ خزان من
مرغ بهشت وحیام و از جور روزگار
ویرانہ های شام شده آشیان من
هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب
هجده سر بریده شده سایبان من
زن های شام خنده بہ ناموس من زدند
این بود احترام من و خاندان من
زنجیرها بہ زخم تن من گریستند
دشمن نڪرد رحم بہ اشڪ روان من
افتاد روى خاڪ بہ سنگ یهودیان
از روى نی سر پدر مهربان من
شام بلا و طشت طلا و سر حسین
گردید قاتل پدرم، میزبان من
من سیل اشڪ ریختم و او شراب ریخت
با آن ڪہ بود آیہ ی ڪوثر بہ شأن من
من سخت نالہ میزدم، او چوب خیزران
من تن بہ مرگ دادم و او سوخت جان من
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#شهادت_امام_سجاد_(ع)
#تسلیٺ_باد?
#سال_جهش_تولید
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
#مدافع-سلامت??
#شعری در باب مصائب شهادت امام حسین(ع)
?مصائب شهادت امام حسین (ع)
در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی
یک جای سالمی تو به پیکر نداشتی
دیدم تو را چه دیدنی ای پاره ی دلم
حتی لباس کهنه ای در بر نداشتی
جز روی حنجری که همه بوسه اش زدند
جایی برای بوسه ی خنجر نداشتی؟
زینب بمیرد این همه خونی نبیندت
خواهر شود فدای تو یاور نداشتی؟
ته مانده های پیرهنت هم ربوده شد
چیزی برای غارت لشکر نداشتی
ای وای سینه ی تو پر از جای پا شده
یکی دو تا که ارث ز مادر نداشتی
بی کس شدی ز پشت سرت نیزه خورده ای
حق می دهم حسین، برادر نداشتی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#در_عزای_امام_حسین_علیه_السلام
*شعر مهدوی*
???????
? شعر مهدوی ?
قدری صبر سحر بر تو عيان خواهد شد
فجر صادق بدمد نورفشان خواهد شد
فرج آل محمد برسد سوی جهان
با قدومش همه جا مشک فشان خواهد شد
صاحب عصر و زمان منجی ابناء بشر
عاقبت رويت چشم همگان خواهد شد
عاقبت سر برسد غيبت او از سوی حق
طلعت يوسف گمگشته نشان خواهد شد
نور خورشيد رخش طالع عالم گردد
روشنی بخش دل پير و جوان خواهد شد
ميرسد دوره احسان و همه صلح و صفا
لطف و نعمت همه بر خانه روان خواهد شد
شادی و شور و شعف مهر و سعادت برسد
خوبی و خرمی ارزان جهان خواهد شد
خوش بود زندگی اندر کنف دولت دوست
آن زمانی که رخش راحت جان خواهد شد
?????????????
*یا صاحب الزمان ادرکنی*
???????
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟
سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما
نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟!
حالمان حال خوشی نیست بیا کن مددی
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
دور دیدند تو را بر سر امت آقا…
دشمن دین به خودش آمده و شیر شده!
جرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم، خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خم از غم تو پیر شده!
آه برگرد به آن رأس جدا بر سر نی
به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده!
تشنه ی ذکر انالمهدی تو هست حسین…
طالب خون خدا، آمدنت دیر شده!!!
در انتــــــظار او مــی مـــانیـــم
⚌⚌⚌⚌⚌⚌⚌⚌⚌
???????
#شعر ویژه ماه محرم
***************
نشسته سایه ای از آفــــــــــــتاب بر رویش
به روی شانه طوفان رهاست گیسویش
ز دور دست، سواران دوباره میآیند
که بگذرند به اسبان خویش از رویش
کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم
که باد از دل صحرا می آورَد بــــــویش
کسی بزرگتر از امــــــــــــتحان ابراهیم
کسی چنان که به مذبح بُرید چاقویش
نشسته است کنارش کسی که می گرید
کسی که دست گرفته به روی پـــــهلویش
هــــــزار مرتبه پرسیده ام زخود او کیست
که این غریب ، نهاده است سر به زانویش
کسی در آن طرف دشت ها نه معلوم است
کجای حادثــه افـــــــــتاده است بازویـــــــش
کسی که با لب خشک و ترک ترک شده اش
نشسته تـــیر به زیر کمـــــــان ابــــــــــــرویش
کسی است وارث این دردها که چون کوه است
عجب که کـوه ز مـــاتم ســــــــــپید شد مویـش
عجب که کــــــــــوه شده چون نسیم سرگردان
که عشق می کشد از هر طرف به هر سویش
طلوع می کند اکنون به روی نیزه سـری
به روی شانه طوفان رهاست گیسویش
فاضل نظری
***