*عجیب ترین گریه در کربلا*
**بسم الله الرحمن الرحیم**
#عبرت های عاشورا
? *عجیــبترین گریــه در کــربلا*!!!
فاطمهی صغری(سلاماللهعلیها) دختر امام حسین(سلام الله علیه) از غروب عاشورا میگوید، از هنگام آتش زدن و غارت خیمهها.
او ماجرایی را تعریف میکند که بسیار حیرت انگیز و دردآور است.
میگوید:
*غارتگران به درون خیمه ریختند. من دختر جوانی بودم و دو خلخال طلا در مچ پای خود داشتم. یکی از دشمنان با زحمت میخواست خلخال را بیرون بکشد و در همان حال گریه میکرد!!!*?
?پرسیدم:
*ای دشمن خدا، چرا گریه میکنی؟*
?پاسخ داد:
*چرا نگریم که دختر رسول خدا را غارت میکنم.*
گفتم: حالا که میدانی ما دختران رسول خداییم، از غارت اموال ما بگذر.
گفت:
*اگر من خلخال را غارت نکنم، میترسم کس دیگری آن را غارت کند!!!*
…..
❌ *چــه قـــدر ایــن توجـیه، امــروز بــرای ما آشـــناســت.*
⚠️خیلــیها آگاهــانه حــق مــردم را غارت میکننــد و توجــیهــشان این است:
*ما نبـــریم، دیــگران خواهـــند برد!*
شاید یک بُعد اینکه گفتهاند:
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا …
همین باشد؛
*عاشـــورا و کربلا هـــر روز در درون ما اتفــاق میافـــتد و این ما هســتیم که انــتخــاب میکــنیم، حســـینی باشیـــم یا یــزیدی.*
♨️ *اگر اهل بالا کشیدن حق دیگرانیم، قطعا جایمان در خیمهی امام حسین نیست، هر چند که زیر این علم سینه بزنیم و هزینه کنیم*