هنگامی که کافران از پیامبر اکرم علیه السلام خواستند که شکافته شدن ماه را به آنها نشان دهد، زمانی بود که خدیجه به فاطمه زهرا علیها السلام حامله بوده و این موضوع بر همگان مشخص شده بود. (چند روزی بیش به تولدش نمانده بود) که خدیجه با خود می گفت : زهی تاءسف و اندوه ، چه بسیار زیانکار است آن کسی که منکر رسالت محمد علیه السلام شود و حال آنکه او بهترین فرستاده پرودگار من است . در این هنگام فاطمه علیها السلام از درون شکم ، وی را صدا زده و گفت : مادر جان ! محزون مباش و نترس ! همانا خداوند با پدرم می باشد و یاور اوست . (19)

سلام خدا و جبرئیل بر مادر فاطمه

از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که حضرت رسول علیه السلام فرمود که : چون جبرئیل مرا به معراج برد و برگردانید، گفتم : این جبرئیل ! آیا حاجتی داری ؟ گفت : حاجت من آن است که خدیجه را از جانب خدا و از جانب من سلام برسانی .

پس چون حضرت رسول علیه السلام سلام جبرئیل را رسانید، خدیجه گفت :

الله السلام ، و منه السلام ، و الیه السلام

خدا را است سلام و از او است سلام و به سوی اوست سلام و بر جبرئیل سلام باد.

در روایات دیگر نقل شده است که : هرگاه جبرئیل نازل می شد و خدیجه حاضر نبود او را سلام می رسانید. (20)

خشم پیامبر به خاطر توهین به خدیجه علیها السلام

حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید:

روزی رسول خدا علیه السلام وارد منزل شد، عایشه را دید که مقابل حضرت زهرا علیها السلام ایستاده و با او به تندی حرف می زند و می گوید: ای دختر خدیجه ! تو گمان می کنی مادرت بهتر از من است ؟ چه فضیلتی بر من دارد؟ او زنی مثل ما بود رسول خدا علیه السلام سخن عایشه را شنید، وقتی فاطمه چشمش به پدر افتاد، شروع به گریه کرد. پیغمبر علیها السلام فرمود: فاطمه جان ! چرا گریه می کنی ؟ عرض کرد: عایشه به مادرم توهین کرد. رسول خدا علیه السلام خشمناک شد و فرمود: عایشه ساکت شو ! خداوند متعال زنهای با محبت و بچه دار را مبارک قرار داده است .

خدیجه برای من فرزندانی مثل طاهر و قاسم و فاطمه (ع ) و رقیه و ام کلثوم و زینب آورده است ، ولی خدا تو را عقیم و نازا قرار داده است . (21)

❤ حضرت فاطمه (س)❤

doayeahd_13