#معجزه
??ما هنگامى كه مى خواهيم با پاى خودمان اين همه راه برويم و با دست ضعيف خودمان مى خواهيم سنگهاى بزرگ را برداريم،
ناچار عقب مى نشينيم و كنار مى رويم و اگر جلو هم بتازيم، ضربه مىخوريم وخُرد مىشويم،
?اما هنگامى كه با دست حق و با نصر او و با فتح او همراهيم، ديگر ضعفى نيست.
?? هنگامى كه ما در راه هستيم، ناچار از تمام هستى مدد مى گيريم و تمام هستى كمك ماست.
? هيچ گاه ميان انسان و طبيعت و اللَّه مرز بسته نمى شود.
هنگامى كه انسان در راه بود،
از تمام اينها مدد مى گيرد.
و اين است كه نيرومند مى شود و ضعفى نمى بيند.
?? با اين توضيح ديگر معجزه ها و كمك هاى الهى مسأله اى نيست،
كه انسان در راه، از تمام بهره ها استفاده مى كند.
? آنها كه با قانون هاى حاكم بر هستى هماهنگ اند،
از تمام آنها بهره برمى دارند و معجزه ها به راحتى توضيح مى يابند.
?? تمام طبيعت معجزهاى است كه با آن مأنوس شده ايم و تمام معجزه ها طبيعت هايى هستند كه با آن انس نداشتيم.
?معجزه، طبيعت نامأنوس است و طبيعت معجزهى مأنوس.
? استاد علی صفایی حائری
? کتاب عاشورا، صفحه ۳۶