#زیبا-ترین-شعر-برای-روز-دختر
آرزو کردم خدا را گوهری
سالم و زیبا نگارین اختری
بر سرم او ریخت یکدنیا گهر
داد ما را او زرحمت دختری
دختری مانند گل زیبا و پاک
از همه ناراستیها او بری
او گل کاشانه ما میشود
میکند بر ماهتاب او سروری
لطف حق شامل شده بر حال ما
میگشاید یک به یک بر ما دری
خنده بر لب دارد و نوری به چشم
با نگاهش میکند افسونگری
من چه خوشبختم که دارم دختری
دختری زیبا رخی تاج سری
او شده نور دو چشمان پدر
میفروشم فخر بر انس و پری
بارالهی لطفت از حد شد فزون
بازهم کردی تو بنده پروری
دوست دارم تا بگویم بشنود
حرف دل با شعر زیبای دری
دخترم زیبا گلم ای عشق من
در نگاهم از همه عالم سری
کاش میشد تا ببینی در دلم
کز همه خوبان عالم برتری
من برایت آرزو دارم همه
خوبی و پاکی و نیکو اختری
بهروز حبیبی
#از بانویی سخن میگویم که...
كویر براى حضورت نورانى مىشود و پنجرهها به شوق رویت، نیمه شبى را به سوى خورشید باز نمىشوند. كوچه پس كوچه هاى قم به یمن حضورت نورانى مىشوند و سرو هاى آزاد به احترامت قیام مىكنند.
آرام آرام، بر پهنه كویر حضور پرولایت شكوفه مى دهد؛ غربت به یمن غریب معنا مىیابد.
دلم مى خواهد برایتان از بانویى سخن بگویم كه خیال سبزتان نیمه شبى بر اقامه ی سبزش سلام مىدهد و در آینه حرمش چهره آراید.
برایتان از بانویى سخن مىگویم كه همانند زینب علیهاالسلام كه براى قیام قربانى داد و خورشید عاشورا را با صبرش تعریف كرد، او هم با قدمهاى پرحیاتش، به سرزمین كویرى قم حیات بخشید و در رگ ایرانیان خون حمایت از ولایت را جارى ساخت.
برایتان از بانویى سخن مى گویم كه به یمن حضورش، شهر قم، مركز صدور علم و دانش علوى شد و محل رشد و بالندگى.
برایتان از بانویى سخن مى گویم كه بارگاه زیبایش، پناهگاه دل هاى عاشقى است كه شب هاى چهارشنبه در جمكران بیتوته مى كنند. به نیابت از شیعه در نیمه شب هاى كویرى قم، سر بر آستان حرم حضرت دوست مى سایند و براى ظهور گل نرگس دعا مى كنند و از بانوى كرامت، براى شكوفه دادن درخت اجابت استمداد مى طلبند
نویسنده: صغری باقری
#ایام-قدر-از-قله-ماه-مبارک-رمضان
???
?? محوریابی سخنرانی رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز معلم و روز کارگر
✅ بخش اول
???
?لزوم استفاده از ماه ضیافت الهی برای توبه به درگاه پروردگار و قدرشناسی این ماه
?اهمیت توجه و تضرع به درگاه خداوند برای آمادگی جهت دریافت رحمت الهی
?تبیین مفهوم امامت و ابعاد مهم آن به عنوان یک مقام والا و عالی
?اشاره به ارادت و دوستی افراد غیرشیعه و حتی غیرمسلمان نسبت به حضرت علی (ع)
?بیان صفات امیرالمومنین (ع) از جمله عدالت، بی اعتنایی به دنیا برای شخص خود در عین آبادانی دنیا برای مردم، شجاعت، مهربانی نسبت به مستضعفین و سرسخت بودن نسبت به مستکبران
?ضرورت الگو قرار دادن مولی الموحدین در رفتارهای شخصی و همچنین نوع حکمرانی در کشور
?اشاره به خطبه 156 نهج البلاغه و تبیین ابعاد آن در باب مفهوم شهادت
?سخن گفتن از علاقه مندی سردار سلیمانی به رسیدن به مقام شهادت
?تلاش جهادگرانه شهید مطهری برای تولید و همچنین نشر دیدگاه های اسلامی و جهاد نرم افزارانه در این رابطه
#روشنگری
#ثامن
? eitaa.com/meyarpb
????
#من-معلم-هستم
من معلم هستم
هرشب از آینهها میپرسم:
به کدامین شیوه؟
وسعت یادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچهها را ببرم تا لب دریاچه عشق؟
غرق دریای تفکر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
من معلم هستم
نیمکتها نفس گرم قدمهای مرا میفهمند
بالهای قلم و تخته سیاه
رمز پرواز مرا میدانند
سیبها دست مرا میخوانند
من معلم هستم
درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال من است.
معلمان عزیز و ارجمندم، روز معلم بر شما مبارک
#معمار دانایی
الفبا به دستم دادي تا ديو ناداني را در جمرات سياهي و تباهي سنگ زنم وبراي عبور از گذر گاه پيچ در پيچ ترديد، تا رسيدن به سعادتگاه يقين، ريسماني از جنس كلام آويختي تا به اعتمادِ تمام، آن را چنگ زنم.
احرام انديشه بر تنم پوشاندي تا در تكرار صفا و مروه ي زندگي به روزمرگي نرسم و در حريم فكر و معنا، تاريكْ راه هاي مقصد ابديت را به پاكي هر چه تمام تر، در نوردم و از چشمه سار كلام و كلمه سيرابم كردي تا از مسيرآسمانيِ نور و روشني برنگردم.
چه آرام بر منبر سخن تكيه مي زني تا شهابِ ثاقبِ قلم را به سمت اهريمن سكون وپستي و رخوت نشانه كني. و جواهر كلامت را بر سطحي از تاريكي پاشاندي تا معرفت بگستراني رنگ، رنگ. و بهار هديه كني، بي درنگ.
صبح عافيت را به چشم نمي ديديم اگر دست گيري تو در شام سياه بي دانشي همراهي مان نمي كرد. تو بهار مكرري كه با حضور حيات بخش خويش زمستان ناداني را پايان مي دهي.
به سخن كه مي ايستي پنجره اي از اميد به رويم مي گشايي و آن دم كه در ميهماني آيينه ها شركتم دادي، مكارم اخلاق را تعارفم كردي.
تو در تكرار الفباي زندگي آنقدر اصرار ورزيدي كه قامت شب فرو شكست و آبِ حيات در كوير انديشه هاي مخاطبان به فوران ايستاد.
دستم را گرفتي، پرهيزم داشتي از مشق سياه ناتواني و ناكامي و مشقِ ادب آموختييم و چه با حوصله ومدارا و متانت، از كوچه هاي سرد جهالت عبورم دادي.